سند نامه ::
 
هویدا: من آزادی ندارم

موضوع : آقاى هويدا نخست‏وزير
به : 322 تاریخ 7 / 4 / 45
از : 300 الف شماره : 349 ـ 300 الف

صادق بهداد1 مدير روزنامه جهان در مذاكرات خصوصى مى‏گفت چندى قبل چند نفر از دوستان مطبوعاتى ما با هويدا نخست‏وزير ملاقات و از او درخواست كرده بودند راجع به آزادى مطبوعات و كمك دولت به اين طبقه عنايت مخصوص معمول دارد و هويدا پاسخ داده من از شما درخواست دارم براى آزادى خود من شما كمكى بكنيد براى اينكه مامورين امنيت در همه جا مراقب من هستند و حتى اگر بخواهم با دوستان خصوصى و يا به تنهائى براى عياشى به منزل يك نفر زن بروم مرا تنها نمى‏گذارند واز اين لحاظ من خود راحت و آزادى ندارم در اين صورت چگونه مى‏توانم آزادى شما را تامين نمايم.
صادق بهداد مى‏گفت اختلاف بين ايران و كنسرسيوم به مرحله شديدى رسيده است و هيچ بعيد نيست در صورت فشار كنسرسيوم و مشكلاتى كه از لحاظ بين‏المللى براى ايران ايجاد مى‏كند دولت فعلى كنار مى‏رود [برود] و حكومت ديگرى كه رابطه حسنه‏اى با آنها برقرار نمايد روى كار آيد.
(رونوشت برابر اصل است)
يك نسخه رونوشت جهت استحضار رياست بخش 324 ايفاد مى‏گردد
در پرونده 468 بايگانى مى‏شود مقدم‏فر 12 / 4 / 45 رئيس بخش 321 معينى 12 / 4





1ـ صادق بهداد فرزند باقر در سال 1295 درمشهد متولد شد. پس از سپرى نمودن دوره ابتدايى از دبيرستان دارالفنون شد و بعد از آن به شغل وكالت پرداخت و به دليل خدماتش به رژيم در جريان كودتاى 28 مرداد 1332 بازرس دولت در شركت بيمه شد و مدتى عضو هيئت مديره بنگاه خالصه‏جات بود و در كابينه شريف‏امامى در سال 1339 از طرف نامبرده به عنوان رابط بين كابينه و مطبوعات انتخاب گرديد و همزمان مشاورت حقوقى وزارت اطلاعات را برعهده داشت. صادق بهداد در سال 1331 در ميتينگ حزب ايران شركت كرد و طرفدار مصدق بود و در سال 1336 هنگام توقيف روزنامه شاهد ارگان حزب زحمتكشان با آنها همكارى داشت. مشاراليه صاحب امتياز روزنامه جهان و مجله جام جهان‏نما بود كه در سال 1336 به اتحاديه مصر و سوريه در روزنامه حمله و آنها را دست ساخته كمونيست‏ها معرفى كرد.
نامبرده ارتباطات مشكوكى با مقامات انگليسى و آمريكايى و عبداللّه‏ شاطى رئيس دفتر سفارت كويت (مأمور اطلاعاتى) داشت و تا قبل از دستگيرى در سال 49 بدليل مكاتبه با تيمور بختيار، مسوولين جايگاه خاص براى وى قائل بودند به نحوى كه در جشنى كه به مناسبت سومين سال انتشار روزنامه جهان در هتل پلازا برپا شده بود عده زيادى از مقامات دولتى از جمله علم، امينى و سفارتخانه‏هاى خارجى شركت كرده بودند. نامبرده يكى از دوستان نزديك سپهبد تيمور بختيار اولين رئيس ساواك، بود و در زمان رياست تيمور بختيار، طى نامه‏اى به دوستش درخواست همكارى جهت مقابله و انجام هر مأموريتى از طرف نامبرده را نموده است، به نحوى كه برادر صادق بهداد، بازرس سازمان نقشه‏بردارى سازمان برنامه، خود را كارآگاه معرفى مى‏كرد و در سال 1338 طى صحبتى نزد همكارانش اظهار داشته، برادرش (صادق بهداد) با تيمسار بختيار ارتباط دارد و با سرهنگ ناصر كيانى افسر سازمان امنيت به يك مأموريت سرى رفته است.
مشاراليه اهل زدوبند و تبانى بود و از اين راه پولهاى كلانى بدست آورد و بدليل شايعه اين امر حتى يك بار در سال 1340 بازرس شهردارى بر عليه او شكايت و راهى زندان مى‏شود ولى با دستور نخست‏وزير از زندان آزاد مى‏شود؟! با توجه به موارد فوق، ساواك طى يك ارزيابى وى را چنين معرفى نمود : صادق بهداد يك مرد اصولى و متين است، اهل زدوبند نيست، طرفدار مقام شامخ سلطنت و مخالف سياست شوروى و كمونيسم و مرد مورد اعتمادى است و نشريه جهان مفيد مى‏باشد و در بين مطبوعات جايگاه دارد.
صادق بهداد در سال 1348 طى نامه‏اى كه از طريق پيك براى تيمور بختيار مستقر در عراق نوشت به او جهت نيل به مقصود، توصيه نمود تا اقدام به ترور برخى از شخصيتهاى مملكتى نمايد تا وضع موجود متزلزل شود و بدليل اطلاع ساواك از مضمون اين نامه نامبرده دستگير و به اتهام اقدام بر عليه امنيت داخلى به هفت سال زندان مجرد محكوم شد كه عليرغم حكم صادره با خانواده‏اش ملاقات حضورى داشت و شاه دستور فرستادن پول براى فرزندانش كه مشغول تحصيل در آمريكا بودند را صادر نمود. وى پس از يك سال حبس به مناسبت سالگرد 28 مرداد از زندان آزاد گرديد. براساس اسناد ساواك بهداد از هواداران جبهه ملى و دكتر مصدق و از نزديكان دكتر مظفر بقايى رهبر حزب زحمتكشان بوده است. وى در سال 1331 مؤسس كلوپ مصدق وابسته به جبهه ملى در مشهد بوده و در تاريخ 3 / 11 / 40 به اتهام‏اقدام بر ضد امنيت داخلى دستگير و در تاريخ 19 / 12 / 40 با موافقت نخست‏وزير وقت آزاد مى‏گردد. بهداد در مدتى كه به عنوان مدير روزنامه جهان مشغول بود ، صور قبيحه و مستهجن را در آن منتشر ساخت كه موجب عكس‏العمل شديد مردم به آن گرديد و بدين جهت ساواك از وى كتبا تعهد گرفت تا از ادامه آن امتناع كند. وى پس از انقلاب اسلامى 1357 به فرانسه رفت و در خدمت گروه بختيار قرار گرفت.