سند نامه ::
 
هویدا، فراماسون بهایی

موضوع : آقاى اميرعباس هويدا وزير دارائى و عضو سابق هيئت مديره شركت ملى نفت عطف : 44615 / 322 ـ 6 / 12 / 42
تاریخ 24 / 12 / 42
شماره : 8059 / 914
گيرنده : مديريت كل اداره سوم
فرستنده : اداره كل نهم


نامبرده عضو جمعيت فراماسيونرى و فاقد پيشينه فعاليت و عضويت در احزاب و دستجات سياسى مضر و از دوستان آقايان حسنعلى منصور نخست‏وزير و سناتور حسين علاء1 وزير سابق دربار مى‏باشد و با اغلب از رجال كشور دوستى و معاشرت دارد و به امور ادارى شركت نفت وارد و از نظر اخلاقى مورد ايراد نمى‏باشد ولى مرئوسين مشاراليه در شركت نفت نسبت به ايشان نظر خوبى نداشته و ضمنا در محيط شركت نفت شايع شده كه آقاى هويدا پيرو فرقه بهائى است.
مديركل اداره نهم. سرتيپ ناصر نعمانى
بهره‏بردارى شد بايگانى شود
28 / 12 / 42







1ـ حسين علاء فرزند ميرزا محمد عليخان علاءالسلطنه، در سال 1262 شمسى در شهر تفليس بدنيا آمد، در آن هنگام پدرش كنسول ايران در تفليس بود و لقب معين الوزاره داشت. در شب 11 محرم 1307 ق كه ناصرالدين شاه از سفر سوم اروپا برمى‏گشت در تفليس بخانه معين‏الوزارة رفت و هنگام ورود او علاء به پيشواز شاه رفت و به زبان فرانسه به شاه خوشامد گفت. در همان سال معين‏الوزاره لقب علاءالسلطنه گرفت و از طرف ناصرالدين شاه به وزير مختارى ايران در لندن منصوب شد. علاء هم به اتفاق پدر عازم انگلستان گرديد و تحصيلات متوسطه را در آنجا بپايان برد و در 1321 ق به پيشنهاد پدرش از طرف وزارت خارجه بعنوان كارمند، مأمور خدمت سفارت ايران در لندن شد. در سال 1330 كه علاءالسلطنه براى چندمين بار وزيرخارجه شد، علاء برياست كابينه وزارت خارجه ارتقاء جست و لقب «معين‏الوزاره» گرفت. او چون بزبان انگليسى تسلط داشت بيشتر اوقات در مشكلات سياسى كه بين وزارت خارجه و سفارت انگلستان روى ميداد واسطه ملاقات و مذاكره با وزير مختار بود و اولياء سفارت انگلستان با توجه به سوابق مأموريت علاءالسلطنه در لندن به فرزندش نيز اعتماد داشتند.
علاء در دوران جنگ اول جهانى به مناسبت داشتن شغل رياست كابينه وزارت امور خارجه و چيرگى بر دو زبان انگليسى و فرانسه در مذاكرات سياسى ايران با سفارتخانه‏هاى خارجى نقش حساسى داشت، او براى شكستن شهرت انگلو فيلى خود گاهى بجانبدارى از آلمان تظاهر ميكرد. و در طول دوران زمامدارى وثوق‏الدوله و مشيرالدوله و حكومت سپهدار رشتى و حكومت كودتا، وزير مختار ايران در آمريكا بود. وى در انتخابات دوره پنجم بوكالت طهران برگزيده شد و در آذر ماه 1302 به طهران بازگشت. و همكارى صميمانه با حسن تقى‏زاده را از مجلس پنجم آغاز كرد و در جلسه نهم آبان 1304 كه براى خلع سلطنت از سلسله قاجاريه رأى گرفته شد، به تبعيت از تقى‏زاده رأى مخالف داد. پس از پايان مجلس پنجم، در مراد 1306 به وزير مختارى ايران در پاريس برگزيده شد در سال 1311 به طهران بازگشت و به رياست بانك ملى برگزيده شد. وى در نيمه دوم سال 1312 به وزير مختارى ايران در لندن منصوب شد و چهار سال نيز در اين مقام بود، سپس در سال 1316 به طهران احضار و از طرف جم ـ نخست‏وزير ـ به رياست كل تجارت و امور اقتصادى منصوب شد.
در نيمه دوم سال 1321 پس از فوت فرزين، به وزارت دربار منصوب گرديد و قريب سه سال در اين مقام بود و در سال 1324 به سمت سفير ايران در آمريكا برگزيده شد و رهسپار واشنگتن گرديد. وى در اواخر 1328 به ايران بازگشت و در فروردين 1329 در كابينه على منصور بعنوان وزير خارجه معرفى گرديد. بدنبال ترور رزم‏آرا و مرگ وى در 16 اسفند 1329 توسط فدائيان اسلام، مأمور تشكيل كابينه شد. اما دوران زمامدارى وى به دو روز پس از گرفتن رأى اعتماد از مجلس در تاريخ 12 ارديبهشت بطول نينجاميد. وى پس از استعفا در نيمه سال 1330 مجددا وزير دربار شد. بدنبال بركنارى زاهدى از پست نخست‏وزيرى در سال 1334، علاء مأمور تشكيل دولت شد. بدنبال الحاق ايران در پيمان بغداد، تصميم به شركت در كنفرانس دولت‏هاى عضو پيمان در بغداد را داشت كه بدليل مخالفت نيروهاى ملى و مذهبى با اين پيمان، فدائيان اسلام در تاريخ 25 / آبان / 1334 وى را كه قصد شركت در مجلس ترحيم سيد مصطفى كاشانى (نماينده مجلس و فرزند ارشد آيه‏اللّه‏ كاشانى) كه در مسجد شاه منعقد گرديده بود را داشت، ترور كردند، اما وى از اين حادثه جان سالم بدر برد و در حاليكه سر و پيشانيش جراحات سطحى برداشته بود و باند پيچى داشت، در جلسه‏هاى پيمان بغداد شركت كرد. به دنبال اين‏ترور نواب صفوى و برخى از اعضاء فدائيان اسلام دستگير و محاكمه و اعدام شدند و دولت علاء تا اواخر 1335 به كار خود ادامه داد. وى در سال 1336 بار ديگر به وزارت دربار منصوب و تا شهريور 1342 در اين مقام بود، وى هم چنين رياست شوراى جشن‏هاى شاهنشاهى، رياست هيئت امنا دانشگاه پهلوى ـ رياست هيئت موسسين دانشگاه ملى ـ و رياست انجمن برادرى جهانى و لاينز بين‏المللى و استاد اعظم فراماسونرى را بعهده داشت. وى سرانجام در 21 تير 1343 فوت و در مجاورت حضرت عبدالعظيم (ع) دفن گرديد.
حسين فردوست در خصوص وى چنين مى‏گويد: «... اين شخص طرفدار سياست انگليس و علاقمند شديد به محمدرضا بود و از دوره جوانى كه به همراه مصدق، هر دو نماينده مجلس بودند، نزديك‏ترين فرد به مصدق بود. همين فرد، ترديدى نداشته و ندارم كه محكم‏ترين رابط بين محمدرضا با سفارت‏هاى انگليس و آمريكا و در عين حال محكم‏ترين رابط بين محمدرضا و مصدق بود. اطلاع داشتم كه ملاقات‏هاى علاء با انگليسى‏ها و آمريكايى‏ها فقط در رده سفير بود و محل ملاقات آنها در ساختمان وزارت دربار بود.» براى اطلاع از نقش علاء در دوران دولت مصدق و حضور وى در عرصه تحولات سياسى دهه 1330 به كتاب خاطرات فردوست مراجعه كنيد.