سند نامه ::
 
در باره کتاب فراماسونری

موضوع : مجلس شوراى ملى
به : عرض مى‏رسد ناریخ 12 / 12 / 47
از : 322

در اغلب مذاكرات درباره كتاب مزبور كم و بيش اظهار عقيده مى‏كنند كه امكان نداشته است يك نفر روزنامه‏نويس مانند رائين1 و يا هر كس ديگر بتواند اين همه مدرك و سند جمع‏آورى كند و بعضى مى‏گويند كه حتما سازمان امنيت در اين كار به او مساعدت كرده و چون اكثرا وجود اين دسته را مخالف مصالح مملكت و عامل استعمار مى‏دانند تلويحا مايلند كه اين كار را به سازمان امنيت نسبت دهند و ضمنا قدردانى نمايند كه نوعى خائنين را معرفى كرده است و تعداد كمى پا را از اين مرحله فراتر گذارده و معتقدند كه حتى سازمان امنيت نيز به تنهايى قادر به جمع‏آورى اين همه مدارك و اسناد نبود و شايد دولتى مانند امريكا كه مايل به ريشه‏كن كردن عوامل استعمارى انگلستان و جانشين ساختن استعمار جديد است در اين راه مساعدت نموده و يا دولت ديگرى كه با انگلستان حسابهايى دارد در طرد عوامل آن ايران را يارى كرده و به هر صورت وضع به صورتى درآمده كه اعضاى اين دسته كه نام آنها در كتاب فراماسونرى ذكر شده به هيچ‏وجه نمى‏توانند خود را از اين ننگ تبرئه كنند و مسائلى مانند برابرى و برادرى و ميهن‏پرستى و شاهدوستى كه در آئين فراماسونرى عنوان شده به نظر كليه نمايندگان مطالبى فريبنده بوده و اكثر معتقدند كسانى كه اين طريقه راپذيرفته‏اند در آلت استعمار بودن اين دستگاه شكى نداشته‏اند ولى يا بالفطره خائن بوده‏اند و براى حفظ موقعيت خود به اين دسته متوسل شده‏اند و يا بى‏شخصيت و ضعيف بوده و براى آنكه تكيه‏گاهى براى ترقى و بهبود وضع خود بدست آوردند تسليم اين دسته و مرام آنها شده‏اند.
به هر صورت اغلب معتقدند كه با انتشار اين كتاب ولو اينكه اقدام رسمى عليه آنان بعمل نيايد خود بخود در برابر ملت ايران محكوم و از مناصب و امتيازات خود دور خواهند شد. فعلاً همگى مترصد هستند كه نخست‏وزير كه داراى عاليترين مقام رسمى دولتى است
چگونه وضع خود را با اين اتهام توجيه خواهد كرد آيا با اجازه متصديان طريقه مزبور انتصاب خود را منكر خواهد شد و يا آن را به صورت همان الفاظ فريبنده قسم نامه و مرامنامه توجيه خواهد كرد و عذرى خواهد آورد.
توضيح رهبر عمليات :
1ـ كتاب فراماسونرى كه در سه جلد بوده جلد سوم آن جمع‏آورى گرديده.
2ـ عضويت معرفى‏شدگان در تشكيلات فراماسونرى ايران مورد تاييد بوده و اكثر آنان عضو لژهاى فراماسونرى ايران وابسته به لژ اعظم اسكاتلند مى‏باشند.
پى‏نوشت تيمسار معاونت دوم اداره كل سوم
روز 14 / 12 / 47 به تيمسار رياست ساواك برسد
امضا 13 / 12 / 47
رونوشت برابر اصل است
در پرونده 62423 آقاى هويدا بايگانى شود 14 / 12 / 47





1ـ اسماعيل رائين فرزند غلامحسين در سال 1298 در بوشهر متولد شد. در سال 1314 در اداره پست و تلگراف شهر استخدام و سپس به اردبيل و تهران منتقل شد. رائين علاوه بر خدمت در اداره پست و تلگراف به شغل خبرنگارى مطبوعات نيز اشتغال داشت. و مقالات خود را با نام بهمن امضا مى‏كرد و دوره 4 ساله روزنامه‏نگارى را در دانشگاه تهران طى كرد. اسماعيل رائين از سال 1318 با نوشتن مقالاتى در روزنامه «خليج ايران» در بوشهر كار مطبوعاتى را آغاز و از سال 1320 بيشتر اوقات خود را صرف مطبوعات نمود. هنگام انتقال به تهران در سال 1323 اخبار تلگرافهاى رسيده از آذربايجان را در اختيار روزنامه كيهان، مجله تهران مصور و آتش قرار مى‏داد. علاوه بر نشريات ياد شده با مجله روشنفكر و تهران و... همكارى مى‏نمود. وى در سال 1336 مؤسسه جمع‏آورى اخبار و تأمين اخبار جرايد را با كمك بهرام بوشهرى تأسيس نمود. به اعتقاد ساواك اسماعيل رائين به منظور كسب اخبار با طبقات مختلف مردم از جمله شخصيتهاى داخلى و خارجى ارتباط مى‏گيرد و با توجه به بصيرت و تيزهوشى ذاتى تحت پوشش مزبور اطلاعاتى نيز براى عوامل خارجى تهيه مى‏نمايد. با توجه به اشتغال برادرش پرويز [رائين] در خبرگزارى آسوشيتدپرس مطمئنا آن خبرگزارى را نيز از اخبار جمع‏آورى شده بى‏نصيب نمى‏گردانيد.
بنا به گزارش سفارت ايران در كويت، روزنامه «الرأى العام» در مورخه 10 شهريور 1344 فاش ساخت شش نفر از روزنامه‏نگاران ايرانى منجمله نماينده مجله تهران مصور [رائين] به اسرائيل سفر كرده كه افراد مزبور خود را نمايندگان مطبوعات ايران معرفى نموده‏اند كه الرأى العام به انجام اين سفر شديدا حمله كرده است. نامبرده از اعضاى پايه‏گذار سنديكاى نويسندگان و خبرنگاران مطبوعات بود و چندين دور رياست هيئت مديره و عضويت هيئت اجرايى آن را به عهده داشت. وى داراى تأليفات مختلفى چون فراموش خانه و فراماسونرى در ايران مى‏باشد كه با همكارى ساواك آن را تدوين نمود. رائين با شاپورجى ريپورتر، برادران آدميت و... رابطه حسنه داشت.
اسماعيل رائين از اعضاى سازمان فراماسونرى در ايران و از سرسپردگان و هواداران استعمار انگليس و با وجود اين، دنباله رو سياست آمريكا در ايران و از ماموران ساواك بوده است.نامبرده همكارى خود با ساواك را از تاريخ 12 / 11 / 42 با ماهيانه ده هزار ريال و با نام مستعار «منوچهر» و كدهاى 111 و 1498 آغاز كرده است. اسماعيل رائين تا روز واژگونى رژيم شاه وفادارى و پشتيبانى خود را نسبت به شاه ادامه داده است. و در ماههاى واپسين سلطنت شاه، موضع خود را درباره شاه اين‏گونه آشكار ساخته است: «...اگر قرار باشد در تمام دنيا نوكرى كسى را بكنم نوكرى شاه را مى‏پذيرم....كارى كه شاه درباره اصلاحات انجام داده پيغمبر انجام نداده و به همين دليل او را قبول دارم...» دستخط نامبرده به امير اسداله علم نمايانگر وابستگى او به مهره‏هاى انگليسى رژيم و وفادارى او به شاه است.
شاه نيز نسبت به نامبرده توجه ويژه‏اى داشته و او را «از مراحم ملوكانه» بر خوردار مى‏كرده است. و در دوران زيست او در انگلستان كليه هزينه زندگى او و زن و فرزندانش از سوى شاه پرداخت مى‏شده است. رائين از دوستان نزديك و ديرينه ماسونى معروف «فريدون آدميت» بوده است و بنا برسند بدست آمده آدميت هنگامى كه سفير كبير ايران در شوروى بوده نامبرده را به سمت نماينده مطبوعاتى ايران در مسكو پيشنهاد كرده است.
اسناد ساواك ـ پرونده انفرادى