سند نامه ::
 
جلسه خصوصى مجلس شوراى ملى


موضوع : جلسه خصوصى مجلس شوراى ملى
تاریخ 11 / 12 / 43
طبق درخواست آقاى اميرعباس هويدا نخست‏وزير ساعت 9 صبح روز جارى جلسه خصوصى مجلس شوراى ملى تشكيل گرديد. ابتدا آقاى نخست‏وزير پيرامون لايحه بودجه كه به مجلس داده شده بحث كرد و اظهار داشت. از نمايندگان محترم تمنا دارم با روشن‏بينى درباره بودجه هنگام طرح در جلسات علنى بحث نمايند زيرا طبق روش و آئين‏نامه مصوبه موقع بحث درباره بودجه نمايندگان مجاز هستند كه راجع به كليه مسائل مذاكره نمايند ولى خواهش من آن است كه نمايندگان بيشتر به ارقام بودجه و سياست مالى دولت توجه پيدا نمايند و ما را راهنمايى كنند و حاشيه نروند تا نتيجه مطلوب در مورد وضع سياست مالى كشور بدست آيد.
آقاى هويدا افزود. سابقا با رفتن دولت‏ها وضع سياست مالى مملكت نيز تغيير پيدا مى‏كرد و ليكن ما بودجه را طورى تنظيم كرده‏ايم كه اساس و پايه يك سياست مالى مداوم بوده و با راهنمايى و كمك نمايندگان ممكن است سالها دوام داشته باشد.
بعد روحانى نماينده فردوس گفت اگر چه عضو فراكسيون پارلمانى حزب ايران نوين هستم وليكن چون جلسه خصوصى است بايد به عرض برسانم كه به طوركلى دستورات دولت اجرا نمى‏شود.
نامبرده از كارهاى دولت مربوط به امور عمران و آبادى استان خراسان به شدت انتقاد نمود.
سپس حاذقى1 برخلاف رويه معمولى خود به دولت حمله و نطق تندى ايراد كرد و گفت. روش دولت موجب شده كه مجلس در برابر نظر مردم و افكار عمومى خوار و پست جلوه‏گر شود و سخنرانى و مذاكرات نمايندگان در جرايد و راديو درج و بازگو نمى‏شود. دولت نمايندگان مجلس را به حساب نمى‏آورد. مأمورين انتظامى به نمايندگان توهين مى‏كنند و رئيس مجلس قدرت جلوگيرى ندارد. مأمورين ادارى هم همين طور هستند و نمايندگان را به هيچ مراسمى دعوت نمى‏نمايند. راديو سّرى نيز اعلام كرده كه به هر نماينده مجلس يك چك دويست هزار تومانى داده شده تا همواره در جلسات براى كارهاى دولت احسنت و صحيح است بگويند.
در اين هنگام آقامير ارسنجانى با صداى بلند اظهار نمود نمايندگانى كه به آبادان رفته‏اند گفته‏اند ما افتخار مى‏كنيم كه زير دست مهندس خسرو هدايت تربيت شده‏ايم (منظور مهندس خسرو هدايت2 قائم‏مقام مديرعامل شركت نفت و آن عده از نمايندگان كارگران در مجلس شوراى ملى مى‏باشند كه جهت بازديد مؤسسات نفتى از طرف شركت نفت به آبادان رفته‏اند) و همين موضوعات باعث مى‏شود دولت مجلس را به حساب نياورد. سرهنگ حسينى گفت اگر مجلس نتوانسته مقام خود را بين مردم حفظ كند تقصير از خود نمايندگان است زيرا به عوض آن كه به دولت كه مبعوث خودشان مى‏باشد تكليف كار كنند مرتب تملق مى‏گويند و چنان چه به دولت راى نمى‏دادند دولت مجلس را به حساب مى‏آورد.
حبيبى3 ضمن انتقاد شديد از سازمان تربيت بدنى اظهار داشت بودجه سازمان به مصرف واقعى خود نمى‏رسد و خرج مسافرتهاى بيهوده مى‏شود و مى‏برند و مى‏خورند.
دكتر رهنوردى4 در همين زمينه افزود بودجه تربيت بدنى كليه حيف و ميل شده و از سال 1339 تاكنون حساب پس نداده‏اند و دولت هم روى آن كنترل ندارد. در خاتمه جلسه كه مقارن ساعت 12 بود آقاى نخست‏وزير اظهار داشت دولت تذكرات كليه نمايندگان را در نظر گرفته و حتى‏الامكان خواهد كوشيد تا اين موارد مرتفع شود.
بررسى گرديد و در بولتن مورخه 13 / 12 / 43 درج گرديد اقدام ديگرى از نظر اين كميته ندارد و در پرونده‏هاى مربوطه بايگانى گرديده
است اين اطلاعيه در پرونده دولت آقاى هويدا بايگانى شود احمدى 12 / 12 / 43
رئيس بخش 322 رشيدى 12 / 12







1ـ ابوالفضل حاذقى نماينده دوره‏هاى 14 و 15 و 16 و 21 جهرم در مجلس شوراى ملى به سال 1289 ش متولد شد. دانشكده حقوق را در رشته قضايى و سياسى در سال 1318 ش به پايان رساند و مشغول به تدريس شد. در كنفرانسهاى بين‏المللى شركت كرد و مدتى هم مستشار فرهنگى ايران در افغانستان و هندوستان شد. تحصيلاتش را در رشته حقوق بين‏الملل در دانشگاه سوربن ادامه داد و دكتراى خود را اخذ كرد. چندين سال هم عضو انجمن تسليحات اخلاقى و دبير آن بود. چند سال سردبيرى روزنامه «كوشش»، مجله «اسلام» را برعهده داشت. سرانجام در آبان 1356 ش درگذشت.

2ـ خسرو هدايت فرزند غلامرضا متولد 1283 ه ش با نام مستعار كمال، نخستين بار با اشغال پست رياست بنگاه راه‏آهن دولتى ايران اشتهار پيدا كرد كه البته سالها اين مقام تقريبا با اهميت را در دست داشت. فعاليت و تكاپوهاى زيركانه او بهنگام زمامدارى احمد قوام كه كابينه سوم و چهارم خود را در سال 1324 تشكيل داد آغاز گرديد. براى قوام‏السلطنه كه بخاطر استحكام كار دولت خويش حزبى بنام (دموكرات ايران) را تشكيل داد و اكثر دولتمردان دولت‏دار، منتظر الوزاره‏ها، ورشكستگان سياسى، ابن‏الوقت‏ها، تشنگان جاه و منصب بدان روى آورده بودند، خسرو هدايت كه در راه‏آهن ايران هزاران كارمند و كارگر در اختيار داشت وجود مغتنمى محسوب مى‏شد. خسرو هدايت كه ضمنا تحت حمايت و مورد محبت و الطاف خاص از اشرف پهلوى بود ابتدا به رياست كنفرانس آسيايى كارگران آزاد و عضو هيئت اجرائيه كنفدراسيون جهانى كارگران برگزيده شد.
قوام‏السلطنه كه اعوان و انصارش در برابر حزب توده ايران كه با شركت تعدادى كارگر كارخانجات طهران و شهرهاى صنعتى مازندران بر خيابانها تسلط يافته بود تصميم داشتند از وجود برخى از كارگران راه‏آهن كه زمام آنان در دست هدايت بود بهره برگيرند، بهمين جهت خسرو هدايت كه به حزب قوام جلب شده بود اتحاديه‏اى به نام (اسكى) يا (اتحاديه سازمان‏هاى كارگرى) ايران تشكيل داد كه على‏الظاهر كليه كارگران بنگاه راه‏آهن دولتى ايران در آن حزب عضو شده بودند. خسرو هدايت كه اين اتحاديه را رهبرى مى‏كرد به كمك و همداستانى عباس شاهنده (فرمانده چماق داران حزب دموكرات ايران) گاه و بى‏گاه به اجتماعات حزب توده، مراكز و كانون‏هاى اتحاديه‏اى آن حزب حمله مى‏كردند و در پيكارهاى سخت، جمعى از توده‏اى‏ها را مصدوم مى‏ساختند. خسرو هدايت براى تقويت اتحاديه قلابى خود تعداد زيادى آدم بيكاره را باستخدام درآورد كه فقط هنرشان، بهم ريختن اتحاديه‏هاى حزب توده و عربده كشى و شعار دادن بود و بس! خسرو هدايت در انتخابات تقلبى و مخدوش حزب قوام فعاليت و تلاش فوق‏العاده بكار بست و صندوق‏ها را از آراء تقلبى پر ساخت كه البته مى‏دانيم جريان اين كار رسوا و افتضاحات آن نزد مصدق با عكس‏العمل تند و شديدى روبرو گرديد و عليه اين انتخابات بشدت اعتراض كرده و به دربار روى آوردند تا جائيكه دولت احمد قوام ناگزير تسليم و حزب و انتخاباتش هر دو از ميان رفتند! اما خسرو هدايت كه تازه در ابتداى كار و تلاش خود بود بعد از كنار رفتن قوام‏السلطنه به دكتر منوچهر اقبال روى آورد و اقبال نيز در كابينه خود خسرو هدايت را به عنوان معاون پارلمانى و سپس قائم مقام خود در سازمان برنامه و سپس وزير مشاور معرفى كرد. وقتى كابينه دكتر اقبال برافتاد و وى به عنوان مدير عامل و رئيس هيئت مديره شركت ملى نفت ايران برگزيده شد، خسرو هدايت را به نام قائم مقام و سپس معاون مدير عامل انتخاب كرد كه هدايت اغلب در شرايط بسيار مساعد و با امكانات وسيع و گسترده در آبادان به تمشيت امور مشغول گرديد و تا آخر عمرش سال‏ها بى سرو صدا در آبادان در فضاى مناسبى زندگى كرد. او از اعضاى سازمان ماسونى لاينز ايران بود.
3ـ امامعلى حبيبى در سال 1310ش در قريه زيكلاى بخش گنج افروز بابل به دنيا آمد. و تا سن 18 سالگى در همان قريه به كشاورزى اشتغال داشت. وى تحصيلات ابتدائى را در بابل به پايان رسانيد و تا سال دوم متوسطه كسب معلومات نمود. سپس در كارخانجات نساجى به خدمت مشغول شد. وى ضمن خدمت در كارخانجات نساجى به ورزش پرداخت و در رشته كشتى قهرمان ايران و جهان شد. وى در فيلمهايى چون «آدم و حوا» و «جهنم سفيد» نيز نقش ايفاد كرده است. بعدها به سمت مشاور عالى فدراسيون كشتى و مسؤول كشتى منطقه شمال كشور انتخاب شد. مشاراليه نماينده دوره 21 مجلس شوراى ملى از بابل بود.
4ـ محمدحسن رهنوردى فرزند قربانعلى در سال 1306 ه ش در تبريز به دنيا آمد. در 4 سالگى به همراه خانواده به مازندران رفت. در سال 1314 در نوشهر به مدرسه رفت، شرح تحصيلات ابتدائى و متوسطه وى به اين شرح است :
«نوشهر، دبستان پهلوى 1316 ـ تهران، دبستان دقايقى 1318 ـ دزفول، دبستان پهلوى 1319 ـ اهواز، دبستان پهلوى 1320ـ دزفول، دبستان پهلوى 1321ـ اراك، دبيرستان صمصمامى 1322 ـ سارى، دبيرستان پهلوى 1326 ـ تهران، دبيرستان رهنما 1328»
مشاراليه كه پس از اخذ ديپلم جهت ادامه تحصيل به دانشكده دندانپزشكى دانشگاه تهران راه يافته بود، در سال 1322 فارغ‏التحصيل شد و به عنوان دندانپزشك در : بهدارى كرج، اداره كل بهداشت بيمه‏هاى اجتماعى، بهدارى گرمسار و شركت نفت، به كار مشغول شد و در سال 1336 در حاليكه پزشك بهداشت و مشاور بهداشتى وزارت بهدارى و با حفظ سمت دبير كميته برنامه‏هاى وزارت بهدارى بود، جهت ادامه تحصيل به امريكا، اعزام شد و پس از اخذ دكتراى بهداشت عمومى از دانشگاه تولين، در سال 1341 به ايران مراجعت كرد.
دكتر رهنوردى كه به علت اتهام به عضويت در سازمان جوانان حزب توده و شركت در رژه صلح در لهستان، مورد سوءظن واقع شده بود، در سال 1347 توسط رئيس ساواك (نعمت‏اله نصيرى) چنين تائيد شد : «قبل از 28 مرداد هم فعاليت‏هاى زيادى به نفع سلطنت و برعليه مصدق انجام داده است.»
او كه به واسطه خدمات مهمش در كودتاى ننگين 28 مرداد، نشان درجه 2 رستاخيز گرفته بود، در سال 1342 به عنوان نماينده مردم سارى به مجلس شوراى ملى راه يافت. دكتر رهنوردى كه در سال 1346، كانديد حزب ايران نوين، از تهران بود، در دو مرحله چنين ارزيابى شد :
الف : «نامبرده فردى عياش و خوشگذران و اهل قمار [است ]و دوستان و معاشرين وى نيز عموما كسانى نظير خود او و يا زنان عضو وزارت بهدارى هستند كه اغلب در وزارتخانه مزبور، درپى حل و فصل كار آنان است. در اجتماع محبوبيتى ندارد و بيشتر به فكر و در پى تأمين منافع شخصى و خصوصى خود و دوستانش مى‏باشد.» ب : در گذشته از قهرمانان كشور بوده و در حال حاضر دبيركل كميته المپيك ايران است. قدرى عصبانى، متكبر و عياش و به فكر تأمين منافع خود است. مشروب مى‏خورد. نظر قاطبه مردم تهران نسبت به او بى‏تفاوت است. از طبابت هم درآمد دارد.»
دكتر محمدحسن رهنوردى كه در رشته وزنه‏بردارى، فعاليت داشته و مدتى نيز رئيس فدراسيون وزنه‏بردارى بوده و نام خانوادگى خود را از قربانى به رهنوردى تغيير داده است، در گزارش ديگرى چنين معرفى شده است :
«روز شنبه 3 / 6 / 46 دكتر رهنوردى نماينده مجلس شوراى ملى در دفتر كار خود، تلفنا با يكى از دوستانش كه گويا آن شخص قرار است يكى از بستگان خود را جهت معالجه به انگلستان بفرستد صحبت مى‏نمود، ضمن بدگوئى از انگلستان اظهار داشت كه چرا او را جهت معالجه به آلمان يا اسرائيل نمى‏فرستى و اضافه نمود كه تا 10 روز ديگر فشفشه هوا خواهد شد. از منظور دكتر رهنوردى از اظهار جمله اخير اطلاعى در دست نيست.»
محمدحسن رهنوردى كه فردى عياش بود و در زمان مسئوليت سازمان جوانان حزب ايران نوين، به علت روابط نامشروع با دختران عضو حزب، مدتى از اين مسئوليت كنار گذاشته شده بود، على‏رغم اينكه به بى‏عفتى شهره بود در سال 1350 مجددا با حمايت خسروانى، كانديد مجلس شوراى ملى شد و براى سومين بار به مجلس راه يافت.
ديگر مشاغل وى به اين شرح بوده است : 1352، عضو دفتر روابط بين‏الملل حزب ايران نوين ـ 1354، معاون پارلمانى وزارت بهدارى ـ 1355، معاون ادارى و امور مالى وزارت بهدارى ـ 1355 معاون وزارت آموزش و پرورش و تشكيلات ورزش. مشاراليه كه از اعضاى تشكيلات فراماسونرى بود و در لژ كاوه فعال بود، در ارديبهشت ماه سال 1357 به عنوان استاندار يزد و انتخاب شد و در خرداد ماه طى عريضه‏اى به دفتر مخصوص شاه، حركات شهيد آيت‏اللّه‏ صدوقى را تحريك‏آميز خواند. در سوابق مشاراليه گزارشات زيادى در خصوص سوءاستفاده‏هاى مالى و... او وجود دارد.
اسناد ساواك ـ پرونده انفرادی