سند نامه ::
 
جلسات هفتگى منزل سيد جلال‏الدين تهرانى سناتور اسبق

موضوع : جلسات هفتگى منزل سيد جلال‏الدين تهرانى سناتور اسبق.
به : 321 تاریخ 27 / 1 / 47
از : 20 / ه / 7 شماره : 2383 / 20 / ه 7

در ساعت 1100 روز جمعه گذشته 23 / 1 / 47 جلسه هفتگى منزل
سيدجلال‏الدين تهرانى سناتور پيشين با حضور عده‏اى در حدود 30 نفر از جمله ساعد مراغه‏اى سناتور فعلى و نخست‏وزير اسبق. دكتر محمود نجم‏آبادى. مهندس شيبانى از ايرانيان مقيم اروپا و از استادان درس هيئت ـ دكتر عاقلى رئيس روابط عمومى حزب ايران نوين ـ فروتن دادستان شهرستان قزوين ـ شكوه‏الملك صوفى از خوانين گيلان ـ يوسف صوفى1 مديركل اداره ورشكستگى وزارت دادگسترى ـ دكتر عبدالحسين نوائى رئيس سابق دانشكده ادبيات تبريز ـ دكتر هنجنى مشاور عالى وزارت كشور ـ فرهاد صفانيا مديركل اسبق شهردارى تهران ـ محمد قماشى عضو بانك ملى ايران ـ مشيرى از كارشناسان مالى وزارت دارائى ـ يداللّه‏ محمدى عضو بانك ملى ايران ـ سيداصغر عديلى2 خطيب سابق وزارت آموزش و پرورش ـ شيخ زين‏العابدين انصارى از سردفتران معروف تهران ـ آزاد3 از روساى سابق ادارات وزارت كشور ـ معينى از معلمين سابق فرهنگ ـ بوذرى عضو سابق مجلس شوراى ملى ـ تهرانى مدير روزنامه خراسان و عده‏اى از وعاظ جوان تهران كه در محلات تهران وعظ مى‏كنند تشكيل و مذاكرات زير انجام پذيرفت.
1ـ ابتدا راجع به تعطيل كردن روز تاسوعا بحث شد و در اين مورد سيداصغر عديلى اظهار داشت اگر ما فرمان دولت را عمل نكنيم حداقل نسبت تنبلى به ما مى‏دهند ولى بهتر است هم دستور اجرا شود و هم موضوعات اصلى دين رعايت گردد سپس اضافه نمود منظور از تعطيلى روز تاسوعا اين بود كه دانش‏آموزان مدارس در جلسات وعظ و خطابه دينى شركت كنند و مطلبى ياد بگيرند و اكنون كه دستور است مدارس در اين روز باز باشد بهتر است كه اشخاصى را در نظر بگيرند كه در مدارس در روز تاسوعا درس
دينى به دانش‏آموزان بدهند.
اين بحث مورد تاييد حاضرين قرار گرفت و وعاظ حاضر در جلسه گفتند عجب سوژه خوبى است ما اين مطلب را در منبرها هنگام وعظ تذكر خواهيم داد. سيدجلال‏الدين تهرانى در دنباله اين بحث خطاب به حضار اظهار داشت باز شما حرف سياسى زديد از اين بهائى‏زاده (منظور آقاى هويدا) كه قبر پدرش در قبرستان بهائى است چه انتظارى داريد. و اضافه نمود اينها خدمت اعليحضرت مى‏روند و به ايشان دروغ گزارش مى‏دهند همان طورى كه باتمانقليچ درخت‏هاى چهارصد ساله بالا خيابان مشهد را اره كرد و گفت كار خوبى كرديم در صورتى كه هر كس درخت چهارصد ساله را ببرد بايد اعدام شود
اين جلسه در ساعت 1215 خاتمه پذيرفت
اصل در ت ـ ه ـ 23 اين نسخه در پرونده اميرعباس هويدا 62423 ضميمه گردد







1ـ يوسف صوفى فرزند محمدتقى صوفى سياوشى در سال 1294 ه ش در املش به دنيا آمد. پدر و برادرش از ملاكين منطقه و كشاورز چاى و اجاره‏دار شيلات بودند و خود او نيز از مالكين املش به شمار مى‏رفت. او كه از دانشگاه تهران، ليسانس حقوق گرفته بود، به مشاغل قضائى روى آورد و در رشت در امور قضائى فعاليت كرد. بخشى از مشاغل وى، چنين است :
مستشار استيناف در تهران ـ رئيس اداره سرپرستى صغار و محجورين ـ مستشار دادگاه عالى جنائى تهران ـ بازرس بازرسى كل كشور مأمور در وزارت خارجه و سازمان برنامه ـ قاضى دادگسترى و... يوسف صوفى كه از اعضاى حزب مليون و در سال‏هاى 24 و 25 در زمان تحصيل در دانشگاه، عليه توده‏اى‏ها فعاليت كرده بود و كلاس‏هاى مخصوص بورسيه‏هاى سازمان ملل را در پاريس و بروكسل با موفقيت طى كرده و در جلسات منزل سيد جلال‏الدين طهرانى شركت داشت، در دوره هيجدهم مجلس شوراى ملى با معرفى سيد جلال‏الدين تهرانى، مورخه‏الدوله سپهر، سرلشكر حسن ارفع و سرتيپ صفارى در انتخابات لاهيجان نفر دوم شد و در دوره بيستم، از رودسر به مجلس راه يافت.
اسناد ساواك ـ پرونده انفرادى
2ـ سيد على‏اصغر عديلى فرزند محمد در سال 1286 ه ش در تهران متولد شد. وى كه داراى ليسانس فلسفه و ادبيات و علوم تربيتى و به عنوان خطيب وزارت آموزش‏وپرورش كار مى‏كرد، در سال 1316 كتابى تحت عنوان، تاريخ مختصر افغانستان در شهر تبريز به طبع رساند و به هزينه صندوق پس‏انداز بانك ملى در سال 1342 هر ساله يك جلد مجموعه مذهبى تأليف كرد كه تعداد آن به دوازده جلد رسيد. مشاراليه كه با اسداللّه‏ علم رابطه دوستى داشته است، در سال 1345 ضمن تجليل از او مى‏نويسد : «آمرزش روان تابناك شوكت‏الملك علم مؤسس سازمان فرهنگى شوكتيه را از فضل پروردگار خواستارم. دوست ديرين على‏اصغر عديلى» مشاراليه كه در سال 1356 در جلسات متشكله در منزل دكتر حسابى شركت داشته است، در سال 1357 كه براى زيارت عتبات عاليات به كشور عراق مسافرت كرده در گفتگو با دوستان خود خبر از انتشار كتابى به شرح زير داده است : «در كتابخانه‏هاى اماكن متبركه كتابى ديدم كه در آن خمينى را امام معرفى كرده اين كتاب 2000 صفحه بوده و اخيرا منتشر شده است.»
با عنايت به مشخصاتى كه وى از كتاب نقل كرده است، بنظر ميرسد منظور او جلد اول كتاب بررسى و تحليل نهضت امام خمينى تأليف حجه‏الاسلام سيد حميد روحانى باشد.
اسناد ساواك ـ پرونده انفرادى

3ـ جمال‏الدين آزاد فرزند مهدى در سال 1288 ه ش در رشت به دنيا آمد. پدرش دكتر مهدى الهى (آزاد)، در رشت به طبابت اشتغال داشت. جمال‏الدين كه تحصيلات را در كلاس دوم متوسطه رها كرده بود، در سال 1313 به استخدام شهردارى رشت درآمد. او كه در روزنامه‏هاى محلى گيلان، تحت عنوان «يادداشت‏هاى روزانه من» مطالبى را منتشر مى‏كرد، در سال 1315 به عنوان نويسنده بهدارى شهردارى رشت به كار خود ادامه داد. ديگر مشاغل وى به اين شرح است: 1319 بايگان كارگزينى بهدارى كل ـ 1321 رئيس دفتر حسابدارى بهدارى رشت ـ
جمال‏الدين آزاد كه بعدا به وزارت كشور، منتقل شده بود، كلاس اختصاصى آمار و ثبت احوال را در وزارت كشور طى و معادل ديپلم ادبى گرفت و در سال 1325 به عنوان بخشدار جوين، مشغول به كار شد. ديگر مسئوليت‏هاى وى در اين دوران، اين چنين است:
1326 بخشدار ماسال شاندرمن
ـ 1327 كارمند اداره حسابدارى
ـ 1328 بازرس استاندارى اول ـ 1331 بازرس ويژه استاندارى اول
ـ 1337 فرماندار طوالش
ـ 1339 وابسته به كادر سياسى
ـ 1341 فرماندار قروه
ـ 1343 منتسب به كادر سياسى
ـ 1344 فرماندار خمين
ـ 1346 فرماندار دهلران
ـ 1348 فرماندار خلخال
ـ 1350 به دستور وزير كشور بازنشسته شد.
مشاراليه كه به علت فعاليت‏هاى بسيارش در كودتاى 28 مرداد 1332 نشان درجه 3 رستاخيز گرفته بود، ترقى خود را، مديون خانم پروين صوفى كه معاون پارلمانى وزارت كشور و خواهر همسرش بود، مى‏دانست و در گزارشى كه مربوط به دوران تصدى فرماندارى خلخال، توسط وى مى‏باشد، چنين معرفى شد : «شخص بددهن و عصبانى معرفى مى‏شود و بارها نزد اهالى و رؤساى ادارات خود را منسوب خانم صوفى معرفى كرده و مخالفين خود را تهديد كرده است.»
وى در گزارش ديگرى فردى اخاذ معرفى گرديده كه داراى سوءاستفاده‏هاى فراوان بوده است.