تاریخ 28 / 10 / 38 به : وزارت كشور شماره : 1289 / 3 / 1 / ج بازگشت به شماره : 3435 / 19 ط ـ 15 / 9 / 38 انتشار مجله غيرسياسى كاوش با روش علمى و ادبى به مديريت آقاى عباس هويدا از نظر اين سازمان بلامانع است. رئيس سازمان اطلاعات و امنيت كشور سپهبد بختيار1 26 / 10 / 38 1ـ تيمور بختيار در جريان جنگ جهانى اول در سال 1293 ه ش در يكى از ايلات بختيارى چشم به جهان گشود. پدرش فتحعلى بختيار از خوانين بزرگ بختيارى و نياى بزرگ او جعفرقلى خان بختيارى بود. بختيار تحصيلات خود را تا سيكل در اصفهان گذراند و سپس همراه با شاپور بختيار براى ادامه تحصيل به بيروت رفت. پس از پايان تحصيلات مقدماتى يكسال دوره مهندسى ديد و سپس براى تحصيل در مدرسه نظامى سن سير به فرانسه رفت. دو سال بعد اين مدرسه را با درجه ستوان دومى ترك كرد و به ايران بازگشت و در هنگ حمله جمشيدآباد تهران مشغول بكار شد. وى در خدمت نظام در هنگهاى سوار بعنوان بهترين افسر جوان شناخته شد تيمور بختيار بعد از مدت كوتاهى براى ادامه خدمت به زاهدان منتقل شد و مقارن جنگ جهانى دوم، به اصفهان منتقل و سپس در سال 1321 با درجه سروانى به تهران بازگشت صلاحيت و قابليتهاى فردى بختيار بزودى از او يك فرمانده هنگ ساخت. به طورى كه در سال 1325 به فرماندهى هنگ سوار حمله رسيد. در جنگ جهانى دوم كه ايران توسط قواى روس و انگليس اشغال و كنترل شد و تحريكات تجزيهطلبى در كشور شكل گرفت بختيار از جمله افرادى بود كه عليه تجزيهطلبى كمونيستها در آذربايجان مبارزه كرد. وى در اين زمان با درجه سرگردى فرمانده هنگ سوار شاپور بود. در جريان رفع غائله آذربايجان، بختيار بطور داوطلب براى سازماندهى نيروهاى پارتيزانى ضد حكومت آذربايجان و كردستان به منطقه خمسه زنجان كه زير نفوذ برادران ذوالفقارى بود اعزام شد وى در حوالى مراغه در ستون دوم تحت امر سرلشگر ضرابى داوطلب سركوب يك پايگاه فرقه دمكرات شد. جنگ سختى درگرفت و به كمك ذوالفقاريها به جسارت كامل به دمكراتها حمله كرد و تعدادى را كشته و بقيه را فرارى داد اين نبرد تنها نبرد واقعى عليه نيروهاى دمكرات بود و تيمور به خاطر اين شهامت به درجه سرهنگى و اخذ نشان نايل شد. سپس سرهنگ دوم بختيار براى ادامه تحصيل به دانشگاه جنگ رفت و در سال 1329 با احراز شاگرد اولى و كسب نشان درجه اول دانش به سمت رئيس ستاد لشگر گارد شاهنشاهى تحت فرماندهى حسين منوچهرى (بهرام آريانا) مشغول كار شد. يكى از رويدادهايى كه منجر به محبوبيت و ترقى بيشتر بختيار شد، دفع غائله ابوالقاسم خان بختيارى است. ابوالقاسم خان عموى تيمور بختيار از خوانين با نفوذ ايلات بود. وى در سال 1331 تيپ اعزامى ارتش را خلع سلاح و نابود كرد و هر از گاهى عليه حكومت نافرمانيهايى داشت. دكتر محمد مصدق نخستوزير وقت سرهنگ بختيار را مأمور سركوب غائله ابوالقاسم خان كرد. انجام موفقيتآميز اين مأموريت او را به فرماندهى يكى از تيپهاى تهران رساند. ولى با تصميم دكتر محمد مصدق مبنى بر انحلال لشكر گارد و انجام تغييراتى در پادگانها، سرهنگ اختيار به فرماندهى تيپ زرهى كرمانشاه منصوب شد. در جريان 28 مرداد 32 تيپ زرهى كرمانشاه به فرماندهى بختيار عازم تهران شد. عدهاى معتقدند اين حركت بدنبال تقاضاى سرلشكر زاهدى براى كمك به كودتاگران صورت گرفت، برخى معتقدند بختيار افسر فرصتطلبى بود. او به سمت تهران حركت كرد و در صورت پيروزى هر گروهى او به آنها مىپيوست. در تاريخ 5 / 10 / 1332 به عنوان فرماندار نظامى تهران انتخاب شد و در اين مقام (بنابر آنچه كه فردوست گفته) از هيچ جنايتى فروگذار نكرد. او از تاريخ سوم مهرماه 1335 به عنوان معاون نخستوزير و رئيس سازمان اطلاعات و امنيت كشور فعاليت كرد. در سال 1338 به درجه سپهبدى رسيد و سرانجام در تاريخ اول فروردين 1340 از كار بركنار و در اول مهرماه 1340 بازنشسته شد. و در ششم بهمنماه 1340 ايران را ترك كرد و نهايتا در سال 1349 به قتل رسيد. |