سند نامه ::
 
اظهارات بازرگان در مصاحبه ها

مهدى بازرگان كه از روز 18 / 6 / 57 (2537 شاهنشاهى) برابر ماده پنج فرماندارى نظامى تهران بازداشت و روز 26 / 6 / 57 به فرموده آزاد شده است در ضمن مصاحبه‏هاى متعدد اظهاراتى بشرح زير عنوان نموده است.
1ـ على امينى با من تماس دارد هر دفعه كه به خارج مى‏رفت و برمى‏گشت حالت يأس و بى‏علاقگى نسبت به امور سياسى و دخالت در آن داشت، ولى اين دفعه كه از خارج مراجعت كرد اظهار تمايل كرده بود كه مرا ببيند، لذا در منزل شخصى به نام شبسترى كه جشن عروسى بود با وى در اطاق خلوتى ملاقات و ديدم خيلى سرحال است و خود را آماده قبول نخست‏وزيرى نشان مى‏داد با وجود اينكه نسبت به اعليحضرت ايراداتى داشت. ليكن در مورد حفظ قانون اساسى و سلطنت مشروطه اعتقاد دارد و فقط مى‏خواهد اختيارات كامل برابر قانون اساسى در دست داشته باشد. ضمنا به طورى كه اطلاع دارم امينى با گردانندگان ساير جناحهاى مخالف و روحانيون به خصوص آيت‏اللّه‏ شريعتمدارى تماس‏هايى گرفته و نظرات آنان را جلب كرده است و از نظر آيت‏اللّه‏ خمينى هم بعيد نيست در خارج از كشور به وسيله رابطينى اينكار انجام گرفته باشد، ولى آن طورى كه معلوم است تا به حال از طرف خمينى عليه امينى مطلبى نشنيده‏ام. من نيز شخصا اعتقاد دارم براى خارج شدن از اين بن‏بست بايد از وجود امينى استفاده شود. او را فرد ميهن‏پرست مى‏دانم. اگر با آمريكايى‏ها هم تماس داشته باشد روى تبادل نظر و مصلحت انديشى است.
2ـ با شريف‏امامى از نزديك آشنايى ندارم ولى به طورى كه از كاظم حسيبى كه زمانى رئيس وى بوده شنيده‏ام ابتدا تكنسين راه‏آهن بود، بعد مهندسى گرفته و از نظر دانشگاهى و معلومات او را فرد معطلى نمى‏داند. ولى مى‏گفت فرد باهوشى است. نظرات ديگران را مى‏گرفت و به نام خود بازگو مى‏كرد. به طور كلى آقاى شريف امامى با توجه به وضع خدمتى‏اش و وابستگى‏اش به فراماسون‏ها و اين كه يك نخست‏وزير ملى نيست و پايگاه اجتماعى در بين قشر جوان و روشنفكر كه گردانندگى فعاليتها اكنون دست اين عده است ندارد، لذا عليرغم داشتن حسن نيت و مبادرت به مبارزه با فساد نخواهد توانست آن آشتى ملى را كه اعلام كرده انجام دهد از طرفى با وجود اينكه در ابتدا شروع به كار قدمهاى مثبتى برداشت ولى اعلام حكومت نظامى و كشته شدن صدها تن وجهه او را در بين مردم بخصوص مذهبيون پايين آورده است.
3ـ نمايندگان مجلس كه اين همه در مورد رواج فساد و دزدى و تجاوز به حقوق ملى حرف مى‏زنند، چون در بين مردم پايگاه اجتماعى ندارند و همه را نمايندگان رستاخيزى مى‏دانند، لذا حرفهايشان پذيرش نخواهد داشت و اين جريانات را مى‏توان صحنه نمايش تصور كرد.
4ـ در خصوص ارتباط عناصر جبهه ملى با خارجيها اظهار داشت. در حدود سالهاى 40 و 41 شمسى ما از طرف نهضت آزادى نامه‏اى تهيه و به منازل عده زيادى از آمريكاييان مقيم تهران انداختيم به مفهوم اينكه شما آمريكاييان در مملكت ما چه كار مى‏كنيد چه منافعى داريد اگر پشتيبان مبارزات ملى هستيد چه نظرى داريد؟ بعد از مدتى از قرار معلوم نامه بدون امضايى به منزل اللهيار صالح انداخته بودند، ولى معلوم بود كه از سوى آمريكايى‏ها در جواب نامه مذكور است و مفهوم نامه اين بود شما رهبر قابل قبول و مورد اطمينانى نداريد تا حكومت را در دست بگيرد اگر رهبر شايسته‏اى بين شما پيدا شد مورد پشتيبانى ماست و مسلما آمريكاييها منافعى در ايران دارند و به همين سادگى‏ها از ايران چشم پوشى نخواهند كرد. ما مى‏دانستيم كه اللهيار صالح با آمريكاييها تماسهايى دارد چون آن موقع ايشان به حضور اعليحضرت مى‏رفت و ما مى‏توانستيم بعضى نظرات خود را به استحضار اعليحضرت برسانيم بعدا صالح گفت كه اعليحضرت قبول نمى‏كند در حال حاضر اللهيار صالح خود را بازنشسته كرده و با ما در تماس نيست.
5 ـ در حال حاضر رهبرى فعاليتهاى از دست ما گردانندگان سابق خارج شده و جوانان هستند كه با اعتقاد به مبارزه و جهاد كه بيشتر از افكار خمينى الهام مى‏گيرند كارها را در دست دارند.
6ـ من كتابى تحت عنوان «علمى بودن ماركسيسم» تأليف و منتشر كرده‏ام و در آن ماترياليستها و ماركسيستها را كوبيده نتيجه گرفته‏ام ماركسيسم علمى نيست چرا نبايد اين قبيل كتابها در سطح بيشترى بين جوانان گسترش يابند ضمنا در سخنرانى خود اخيرا در مسجد قبا گفتم در قرآن مجيد 3% راجع به جهاد صحبت شده 97% مربوط به ساير مسائل است چرا بايد اكثريت را فداى اقليت كنم اين سخنرانى من و همچنين كتاب مذكور مورد اعتراض عده زيادى از جوانان قرار گرفته است.
7ـ در جلسات دوستانه يا ديد و بازديد سرلشگر سابق قرنى شركت مى‏كند وسرتيپ رياحى رئيس سابق ستاد ارتش در دوره مصدق با من مراوده دارد همچنين در جلسه‏اى كه سال گذشته از طرف داريوش فروهر و بختيار براى تعيين رهبريت مبارزات ملى در كرج تشكيل شده بود از سرلشگر سابق قرنى نيز دعوت به عمل آمده بود و نامبرده حضور داشت قرنى را فرد متقى و معتقد به مسائل مذهبى و روشنفكر شناخته‏ام.
8ـ از نظر رهبرى ما داريوش فروهر و شاپور بختيار را چهره مناسبى نمى‏دانيم و به همين جهت با آنان همكارى ننموده‏ايم ولى با وجود آوردن رهبريت مشترك با نظر گروههاى مختلف ملى مخالف موافقيم كه هنوز به نتيجه نرسيده است.
9ـ در كميته حقوق بشر نمايندگان گروههاى مخالف كه فعاليت دارند شركت كرده‏اند از جمله اسلام كاظميه از كانون نويسندگان، نزيه و كريم لاهيجى وكلا ـ از روحانيون ابوالفضل زنجانى ـ كريم سنجابى از جبهه ملى و حزب ايران ـ من (بازرگان) و سحابى از نهضت آزادى مقدم مراغه‏اى و رحيم عابدى از نهضت راديكال‏ها ـ على‏اصغر حاج سيد جوادى از گروه نهضت و جامعه سوسياليستها ـ منوچهر هزارخانى از سوسياليست‏ها ـ ميناچى از گردانندگان حسينيه ارشاد و طرفدار على شريعتى ـ دكتر سامى كرمانى و دكتر پيمان از جامعه اسلامى پزشكان و همچنين فردى از كانون اسلامى مهندسين.
10ـ به نظرات خمينى از نظر حكومت اسلامى ايراداتى داشته و گفته‏ام از نظر مذهب تا به حال راجع به حكومت از جانب روحانيون مطلبى عنوان نشده و از نظر تاريخى تا به حال مطرح نبوده است اگر خمينى اين مسئله را عنوان مى‏كند در صورت تحقق چه چيز جانشين حكومت خواهد كرد از طرفى عقيده دارم روحانيون نمى‏توانند حكومت را اداره كنند.
11ـ در بين مدارك مكشوفه از منزل مهدى بازرگان يك بسته اعلاميه ماشين شده به تاريخ 6 / 6 / 57 به امضاء نهضت آزادى ايران بدست آمده كه عنوان آن پاسخ به بن‏بست كنونى ملت ايران كه با تشريح كلى نتيجه گرفته كه وضع ايران براى اينكه از اين بن‏بست خارج شود به دو صورت بايد باشد يا ملت و مردم كوبيده شوند و به زندانهابيفتند يا اينكه اعليحضرت از سلطنت استعفا بدهند چون ملت 30 ميليون نفرى را نمى‏توان همه را به زنجير كشيد لذا تنها مى‏ماند آن طرف قضيه كه به مصلحت است اعليحضرت استعفا بدهند و سلطنت را به جانشين خود واگذار تا جانشينان با در نظر گرفتن قانون اساسى خدمت بكنند. تهيه اين اعلاميه را مهدى بازرگان از جانب خود تاييد و مى‏گفت به اين مسئله معتقد هستم.
12ـ ارتباط جناحهاى نهضت آزادى در آمريكا به رهبرى دكتر يزدى ساكن بوستون كه روزنامه المجاهد نيز آنجا منتشر مى‏شود و اخبارش از ايران به وسيله تلفن به اطلاع وى مى‏رسد و همچنين با پاريس كه در آنجا بنى‏صدر و سلامتيان و قطب‏زاده فعاليت دارند با بازرگان برقرار است و تماسهايى گرفته مى‏شود. ضمنا با موسى صدر و مصطفى چمران كه مشاور فرمانده ارتش موسى صدر است ارتباط مكاتبه‏اى داشته و يكى دو بار نيز موسى صدر را در موقع مسافرت به ايران ملاقات كرده است.
13ـ در مورد تامين ماديات گروههاى نهضت آزادى در آمريكا اظهار داشت دكتر يزدى با خمينى ارتباط دارد و خمينى قسمتى از سهم امام را براى مبارزه به وى مى‏دهد و از سوى ديگر بنى‏صدر نيز اين ارتباط را حفظ كرده و او نيز از اين كمك‏ها بهره‏مند مى‏گردد.
14ـ جوانان و گروههاى زياد در تهران و خارج از كشور مهدى بازرگان مراجعه و يا نامه مى‏نويسد كه در شرايط فعلى وضع نهضت را روشن كند و به طور يكپارچه با حفظ رابطه با جامعه روحانيون بخصوص خمينى عمل كنند به همين جهت پس از اعلام آزاديهاى احزاب از طرف دولت آقاى شريف‏امامى ما نيز تصيم گرفتيم خط مشى كلى خود را روشن و اعلام موجوديت نماييم و براين مبنا نيز مرامنامه‏اى كه مقاير با مرامنامه سابق نهضت بود تهيه ولى هنوز منتشر نشده و بر مرحله عمل در نيامده است.
15ـ در مورد تظاهرات آرام عيد فطر روز پنجشنبه 16 / 6 / 57 اظهار عقيده مى‏كرد اين تظاهرات را مذهبيون بخصوص جوانان طرفدار خمينى اداره مى‏كردند. ما دخالت نداشتيم و در وضع فعلى كار طورى است كه گردانندگى امور دست طرفداران خمينى است. دولت چرا در برنامه خود اين همه ماركسيست‏ها را بزرگ كرده؟ در صورتى كه ماركسيستها به جز گروههاى كوچك پايگاهى ندارند و كارها دست روحانيون و مذهبيون است. 16ـ من معتقدم اعليحضرت با در دست گرفتن تمام امور خود را خسته و كوفته كرده. يك نفر چقدر وقت پيدا مى‏كند كه به همه امور برسد بايد برابر قانون اساسى كارها و امور جارى در دست دولت ملى اداره مى‏گردد.
17ـ از نظر مبارزه اعتقاد به مبارزه مسلحانه نداشته و معتقد به مبارزه اصولى و آگاه كردن و معتقد ساختن مردم به مبانى دينى و مذهبى و حقوق خويش و مبارزه با هر نوع استبداد و تجاوز حقوق مردم مى‏باشد. مراتب براى استحضار خاطر خطير ملوكانه از عرض گذشت.