سند نامه ::
 
آیت الله فلسفی در زندان شهربانی تحت بازداشت است

موضوع: شيخ محمدتقى فلسفى فرزند محمدرضا
به: رياست اداره دادرسى ارتش (دادستانى)
شماره : 8787 / 313 تاریخ 15 / 3 / 42

نامبرده بالا در تاريخ 115 / 3 / 42 باتهام اقدام بر ضد امنيت داخلى مملكت دستگير و در حال حاضر در زندان شهربانى كل كشور بازداشت ميباشد.
عليهذا خواهشمند است دستور فرمائيد نسبت به صدور قرار بازداشت مشاراليه اقدام مقتضى معمول و نتيجه را باين سازمان اعلام نمايند.

رئيس سازمان اطلاعات
وامنيت كشور
سرلشگر پاكروان 15 / 3 / 42
از طرف ........



1ـ واقعه 15 خرداد: به دنبال ادامه مبارزه و ايراد سخنان كوبنده عصر عاشورا از سوى حضرت امام خمينى(سلام‏اللّه‏ عليه)، شب 12 محرم 1383 مطابق با 15 خرداد 1342 حمله وحشيانه رژيم شاه به سنگر روحانيت آغاز گرديد. بسيارى از روحانيون دزديده شدند و جمعى هم تحت تعقيب قرار گرفتند. در ساعت 3 بعد از نيمه شب 15 خرداد سربازان گارد به منزل امام يورش بردند و پس از دستگيرى ايشان به سوى تهران روانه شدند. حاج آقا مصطفى، فرزند امام كه شاهد عينى اين جريان بود، با تمام نيرو فرياد سر داد كه "خمينى را بردند" و مردم قم سراسيمه از خانه‏ها بيرون ريختند و اطراف خانه امام اجتماع نمودند. همزمان با دستگيرى قائد بزرگ، حضرت آيه‏اللّه‏ قمى از مشهد و آية اللّه‏ محلاّتى از شيراز دستگير گرديده و به تهران گسيل شدند. روز 15 خرداد فرياد «يا مرگ يا خمينىِ» مردم قم، شهر را به لرزه در آورد. زنان كه در صف مقدم تظاهر كنندگان حركت مى‏كردند، قبل از ديگران هدف گلوله واقع شدند. مردم كه طالب آزادى بى قيد و شرط قائد خويش بودند، بى مهابا پيش مى‏رفتند و با رگبار مسلسل دژخيمان چون برگ درخت بر روى زمين مى‏ريختند. اجساد و مجروحين را با كاميون به سوى مقصد نامعلومى حركت دادند و ماشينهاى آتش نشانى سراسر خيابانها و كوچه‏ها را شسته و از خون پاك كردند! خبر دستگيرى قائد بزرگ به مقامات برجسته روحانى، ملّى و سياسى پايتخت رسيد و ساعتى بعد، اين خبر در سراسر تهران مثل بمب صدا كرد. بازارى‏ها مغازه‏ها را تعطيل كردند و به تظاهرات پرداختند. مردم از خانه‏ها و دانشگاهها بيرون ريختند و فرياد اعتراض سر دادند و همگى به سوى كاخ شاه به راه افتادند. تانكها و توپها از كشته‏ها پشته ساخت و خيابانهايى كه به كاخ منتهى مى‏شد، به صورت كشتار گاه مخوفى در آمد. فجيع‏ترين اين كشتارها سرپل "باقرآباد" اتفاق افتاد كه صدها دهقان كفن پوش ورامين با فرياد "يا مرگ يا خمينى" به نظاميان يورش بردند. امّا رگبار مسلسل، آنان را قتل عام كرد و چرخ سنگين تانكها، گوشت و استخوانشان را در هم كوبيد و جمجمه هاى آنان را خرد كرد؛ به طورى كه شناخت اجساد آنان حتّى براى بستگان نزديكشان دشوار بود. جهت سركوبى جنبش و خاموش ساختن آتش انقلابى كه مى‏رفت تهران را شعله ور سازد، از ساعت 8 بعد از ظهر حكومت نظامى اعلام شد و تهران در سكوتى وحشت زا فرو رفت. در همان شب بسيارى از شخصيتهاى ملّى و سياسى و افراد سرشناس بازار و دانشجويان دستگير شدند. امّا عليرغم اين تدابير امنيتى با طلوع صبح، هزاران تن از مردم مسلمان و از جان گذشته به پشتيبانى از قائد زندانى خويش به خيابانها آمده و با فرياد "يا مرگ يا خمينى" ، به طرف كاخ شاه به حركت در آمدند. شاه فرمان «آتش به قصد كشت!» داد و در روز 16 خرداد تهران به كشتارگاه مخوف و حمام خون بدل گشت. همزمان با كشت و كشتار فجيع در تهران و قم، شهرهاى بزرگ بويژه شيراز و بسيارى از شهرستانها زير آتش توپ و مسلسل قرار گرفت. طبق آمار تخمينى، شمار شهيدان آن روز به 15 هزار نفر مى‏رسيد. ر. ك: بررسى و تحليلى از نهضت امام خمينى، سيد حميد روحانى، صص 494 ـ 468