سند نامه ::
 
انتقاد آیت الله فلسفی از اقدامات بهائیان

گزارش
تاریخ 6 / 10 / 39

محترما معروض ميدارد. صبح امروز ضمن ملاقات آقاى فلسفى واعظ چنين اظهار داشتند: طبق اطلاع موثق واصله بهائيها چاپخانه مجهزى در حظيره‏القدس مستقر نموده و شروع بچاپ و نشر كتبى براى پيشرفت بهائيت مينمايند و حتى دو جلد آنرا براى من ارسال داشته در صورتيكه اولياى امور ميتوانند بنام كتب ضاله طبق قانون اساسى مملكت ايران از چاپ و نشر آن جلوگيرى نمايند اگر اين عمل را ننمايند دشمنى با مذهب اسلام و مساعدت با مرام كمونيستى ميباشد كما اينكه اعليحضرت همايون شاهنشاهى در كتابى كه مرقوم فرموده‏اند بالصراحه پاى‏بندى به مبانى مذهبى و بويژه زيارت ولى عصر در خواب تصريح فرموده در اينصورت چرا اجازه ميدهند دشمنان ولى عصر عرض اندام نموده تمام دستگاه تبليغاتى كشور و تلويزيون و پرورشگاه اردكانى و.. و... را تحت اداره مستقيم خويش گيرند و معاون دانشكده كشاورزى كرج كه با دانشياران آنجا بهائى هستند مشغول تبليغ گردند (كما اينكه مدتها ميباشد مقرر گرديده دانشكده كشاورزى فرشى براى نمازخانه آنجا تهيه كند و معاون دانشگاه كه بهائى است بعناوين مختلفه جلوگيرى مينمايد).
مخصوصا استدعا دارم عرايض مرا بسمع ملوكانه رسانده عرض كنيد.
اعليحضرتا ـ تولد والاحضرت ولايتعهد در بيمارستان عمومى ـ نام گذارى وسيله روحانيون و انتخاب نام رضا ـ و تشرف شاه بحضرت عبدالعظيم بى‏نهايت در مردم تأثير نمود ولى وقتى اعلاميه‏هاى پزشكى دربار را ميخواندند و اسم يك دكتر بهائى را در رديف وزير بهدارى ميديدند همه ميگفتند افسوس كه وليعهد ايران در دامان يك پزشك بهائى1 به ثمر خواهد رسيد و اين جريان ميرساند كه اطرافيان اعليحضرت يا نمى‏گذارند از اين سوء جريانات مستحضر شوند يا اينكه ميگويند تحت تأثير عوامل خارجى ناگزيرند مبادرت باينقبيل كارها بنمايند. همه از اوضاع تعريف و تمجيد ميكنند ولى من از لحاظ ارادتى كه بدستگاه و ملت ايران دارم حقايق را ميگويم و چون جز اعتلاى شاهنشاهى ايران نظر خاصى ندارم از اظهار حقايق خوددارى نمينمايم.

پى‏نوشت مقام مديريت كل
در مورد مطالبى كه گفته است تحقيق شود. 6 / 10 / 39

روى پرونده شيخ محمدتقى فلسفى گذارده سپس بايگانى شود
نشاط 6 / 10 / 39رونوشت برابر اصل است


1 ـ مقصود از پزشك بهايى دكتر عبدالكريم ايادى است. آقاى فلسفى در خاطرات خود گفته است: «من از همان اوقات مى‏دانستم كه دكتر ايادى بهائى، طبيب مخصوص شاه است. لذا در يكى از سخنرانى‏هاى ماه رمضان سال 1334 شمسى در مسجد شاه كه از راديوهم پخش مى‏شد، صريحا گفتم: «اعليحضرت! مملكت ما اين همه طبيب مسلمان دارد، مردم ناراحت هستند از اين كه دكتر ايادى بهايى طبيب مخصوص شماست. او را عوض كنيد!» ولى شاه او را تغيير نداد. حتى يكنفر به من گفت شاه ناراحت شده و گفته است اينها به طبيب من چه كار دارند؟! همان منبع، ص 186.
در پاورقى خاطرات و مبارزات حجه‏الاسلام فلسفى كتاب مطلبى از قول اسداللّه‏ علم بدينشرح آورده است: دكتر ايادى گذشته از بهايى بودن، با علم پزشكى نيز آشنايى كافى نداشت. پرفسور ژان برنارد، پزشك مخصوص شاه به اسداللّه‏ عَلَم وزير دربارگفته بود: «دكتر ايادى، پزشك مخصوص شما چاقوى جراحى را با بيلچه باغبانى تشخيص نمى‏دهد. ر. ك: به گفتگوهاى من با شاه (خاطرات محرمانه اسداللّه‏ علم)، ص 616. براى مطالعه بيشتر در احوالات و نقش دكتر ايادى در دربارشاه به صفحات 202 ـ 203 و نيز صفحه 374 كتاب ظهور و سقوط سلطنت پهلوى، جلد اول: خاطرات ارتشبد سابق حسين فردوست مراجعه كنيد.