سند نامه ::
 
ادامه بازجویی از طیب - 3

س: با استحضار از هويت شما حاضر هستيد سوالاتى كه مى‏شود از روى حقيقت پاسخ گوييد
ج: بله حاضر هستم كه هر چه سوال مى‏شود حقيقت را بگويم
س: آقاى ارباب زين‏العابدين تهرانى اجاره دار باغ جنت(ميدان سبزى) در بازجويى‏هاى خوداظهار داشته كه آقاى طيب حاج رضايى به من تلفن كرد كه سازمان امنيت ميدان‏ها را به من سپرده كه نگذارم اتفاقى بيافتد لازم است جريان را مشروحا بيان فرماييد. زيرا كه حاجى زين‏العابدين تهرابى جريان را مشروحا اظهار نموده است.
ج: روز بعد از واقعه 15 خرداد سركار سرهنگ صدارت افسر سازمان امنيت به من تلفن كرد و گفت سركار سرهنگ مولوى خيلى از شما گله دارد من گفتم به حضرت عباس اگر من كارى كرده باشم من تا ساعت 11 در منزل بودم هيچ چيزى در جريان ندارم بعد ايشان گفت پس به همين نحو به سر كار سرهنگ مولوى تلفن كنم در جواب گفتم بله روز بعد مجددا سركار سرهنگ صدارت به من تلفن كرد پسرم پشت تلفن بود (من در حجره حاج على نورى بودم) وقتى به حجره خودم برگشتم پسرم گفت سركار سرهنگ صدارت تلفنا اطلاع داد مى‏گويند عده‏اى از ميدان شوش حركت كرده‏اند پسرم به او جواب داده بود هيچ خبرى نيست بعدا سرهنگ صدارت مى‏گويد به طيب بگوييد مواظب ميدان انبار غله و ميدان شوش باشد - من در حجره ارباب زين العابدين نشسته بودم ايشان خارج به آقاى بهارمست منشى خود تلفن كرد و بهارمست ضمن صحبت به او گفت كه طيب خان در اينجا نشسته است ارباب كه نمى‏دانم در چه محلى بود به منشى خود دستور داد گوشى تلفن را به من بدهد و ارباب با من صحبت كرد از من پرسيد ميدان چه خبر است من موضوع توصيه سرهنگ صدارت را راجع به محافظت ميدان‏ها به او گفتم و او هم خداحافظى كرد.
س: معمولاً شما روزها چه ساعتى به ميدان تشريف مى‏برديد.
ج:ساعت چهار بعدازنيمه شب
س: چطور شد شما روز 15 خرداد ساعت11 به ميدان آمديد.
ج: من در روز 15 خرداد مطابق معمول ساعت 4 بعد از نيمه شب به ميدان رفتم يك ماشين گوجه فرنگى داشتم فروختم و ساعت 6 صبح به منزل رفتم مجددا ساعت 11 براى رسيدگى به حساب رعايا به ميدان مراجعت كردم
س: درست فكر كنيد مذاكره بين شما و ارباب زين العابدين در مورد حفظ امنيت ميدانها و جلوگيرى از اعمال آشوب گران در آن منطقه در چه روزى و چه ساعتى با قيد تاريخ صحيح ذكر كنيد.
ج: روز بعد از واقعه يعنى ساعت 10 صبح همان روز 17 خرداد
س: شما به ارباب تلفن كرديد يا ارباب به شما تلفن كرد مجددا بيان نماييد.
ج: من از محل ارباب زين العابدين اطلاع نداشتم ايشان براى كار شخصى خودشان به منشى خود تلفن كرد و بعد با من صحبت كرد و من ابتدا به او تلفن نكردم و ضمنا توضيح دهم كه ارباب با شماره تلفن ميرزا لطف‏اللّه‏ كه مغازه‏اش با مغازه ارباب متصل است صحبت نمودزيرا تلفن خودش كار نمى‏كرد.
س: گله سرهنگ مولوى كه وسيله سرهنگ صدارت از شما شده بود در چه مورد بود و سابقه چه بود.
ج: براى اينكه شيخ نهاوندى را جهت سخنرانى دعوت كرده بودم و من به او گفتم ده سال است كه سخنرانى مى‏كند و سركار سرتيپ ماهوتيان هم در موقع وعظ پاى منبر ايشان نشسته بودند و سرهنگ نشاط و يك نفر ديگر هم بوده‏اند اگر اظهارات خلافى نموده خلاف مصالح عمومى بوده كه يكى از آنها راجع به استقبال از جنيتا آرتيست خارجى كه به ايران آمده بوده كه مأمورين سازمان امنيت هم به طورى كه عرض كردم در پاى موعظه‏هاى نهاوندى بودند.
س: آقاى طيب خان بر طبق ادعاى شما كه در بازجويى‏هاى قبلى اظهار داشتيد خود را يكى از افراد شاهدوست معرفى نموديد حال از يك چنين فردى كه خود را اين طور معرفى مى‏كند دستگاه فرماندارى نظامى انتظار دارد ولو از طرف خودش نيز در اين راه (منظور واقعه 15 خرداد 1342 است) خبط و خطايى سرزده براى اثبات ادعاى خود آن چه كه در مورد محركين اصلى در هر نقطه از كشور اطلاع داريد و يا شنيده‏ايد بيان فرماييد زيرا در وضع شما دادن اطلاعات به دستگاه فرماندارى نظامى موثر خواهد بود اميد است از حقايق در پاسخ اين سوال خوددارى نفرماييد.
ج: تا آنجا كه من اطلاع دارم حاج حسن امامى يك ماه قبل از اين جريان از ميدان پول جمع آورى و براى آقاى خمينى به قم فرستاده است و از ميدان ما پول جمع آورى ننموده است.
س: چه مبلغ پول ايشان جمع آورى كرده بود
ج: نمى‏دانم چه مبلغ جمع آورى كرده ولى مى‏دانم حسن ترابى رئيس كارگران ميادين كه خودش نيز مأمور سازمان امنيت است و روز بلوا 15 خرداد (حاج حميدرضا ابراهيمى به من گفت) جلوى اخلالگران بود از ميدان سبزى آمد بيرون و كلاهش دستش بود موضوع جمع آورى پول را به سازمان گزارش داده بود كه از طرف سازمان قيد نشده از جمله حاج حسن امامى را نيز كه تازه با من قوم و خويش شده است دستگير و بعد از چهار الى پنج روز آنها را كردم و پيش از 15 خرداد مرخص كردند و به قرارى كه شنيده‏ام خود حاج حسن امامى پنج هزار تومان سهم خود را داده و بقيه يعنى بارفروشهاى ميدان به اندازه استطاعت خود پول دادند و اين پولها راحاج حسن امامى جمع آورى و به قم برده است. س: آن چه كه شنيديد كه قبل از واقعه 15 خرداد در تهران چه كسانى به عمله جات يا كارگران پول داده سه تومان يا پنج تومان 10 تومان و اين اشخاص را راه انداخته‏اند با ذكر شخصى پول دهنده و محل كار عملجات و يا كارگران و چگونگى امر بيان كنيد. ج: در اين مورد اطلاعى ندارم و چيزى نشنيده‏ام زيرا كارگران و عمله جات در كوره‏ها كار مى‏كنند. و كوره‏ها از منطقه ما دور هستند.
س: آقاى طيب خوب توجه بفرماييد چنانچه شما حقايقى را بدانيد و نگوئيد به زيان شما است زيرا ساير متهمين كه دستگير شده‏اند منجمله آقاى ارباب زين‏العابدين اظهار نمودند كه شايع است و شنيد كه شما از يك مرجع وجوه هايى دريافت كرده‏ايد كه مستقيم يا غيرمستقيم تا در اخلالگرى و قيام روز 15 خرداد با عاملين اصلى و محركين واقعى همكارى نماييد بهتر است حقايق را اظهار نماييد كه اين مطالب بيش از پيش به زيان شما تمام نشود.
ج: من آدمى هستم مشروب خوار روزى دو هزارتومان درآمد دارم روزى 500 تومان اجاره ملك مى‏گيرم خدا يكى شاه يكى هر كه هر چه مى‏گويد دروغ مى‏گويد.
س: اظهارات خود را تأييد و گواهى مى‏كنيد. ج: بله، به وسيله امضا تأييد مى‏كنم ضمنا بايستى بگويم كه سه ماه قبل هم كه تمام مغازه‏هاى تهران بسته بود دكان‏هاى بارفروشى ميدان باز بود كه به عرض نخست وزير هم رسيد.