تاریخ 25 / 3 / 1342 برگ بازجويى و صورت جلسه از آقاى طيب حاجى رضايى فرزند حسينعلى س : با استحضار از هويت شما سؤال مىشود نظر خودتان را در مورد جريانات اخير كه منجر بايجاد بلوا و آشوب گرديده بيان و روشن نماييد علت اين كه اين تظاهرات از ميدان بارفروشان سرچشمه گرفته چيست و غير از اشخاصيكه قبلاً اسامى آنان را بيان داشتيد چه كسانى سردمدار اين مخالفتها بودهاند ج: به طورى كه اطلاع دارم ابتداى امر عدهاى از ميدان شوش و ميدان سبزى فروشى حركت نموده و به ميدان انبار غله آمده در اينجا عده ديگرى به آنان پيوستهاند و من اسامى كسانى را كه در ميدان انبار غله بود و به جمعيت مزبور ملحق شدهاند قبلاً گفتم لكن كسانى را كه از ميدان سبزى فروشى حركت نمودهاند نمىشناسم ولى قدر مسلم اين است كه از دولابىهاى1 ميدان سبزى بودهاند. س: به چه طريق مىتوانند به هويت اشخاص مورد نظر پى برد. ج: بايستى از رؤساى ميدان مانند ارباب زينالعابدين و حاج حيدرآقا و حاج ميرزا جواد و حاج آقاى حسن امامى پرسش نمود آنان ممكن است معرفى نمايند. س: توضيح دهيد چه كسانى در اين ماجرا محرك اصلى بودهاند و چه عللى باعث اين پيشامد گرديد ج: من در اين مورد اطلاعى ندارم س: به طورى كه روشن است شما از اشخاص مطلع و سرشناس و با نفوذ جنوب شهر و به خصوص ميدان بارفروشى هستيد چگونه از علت اصلى تشنجات اخير اظهار بى اطلاعى مىنماييد. ج: من چون با علما و روحانيون تماس و ارتباطى ندارم به طبع از اين جريان بى اطلاع مىباشم زيرا من فقط در ده روز اول ماه محرم عزادارى مىكنم و در ساير ايام سال بيشتر وقت خود را در ميخانهها مىگذرانم. س: طبق اطلاع در چند روز اول ماه محرم وجوهات و اجناسى از قبيل برنج و روغن در اختيار شما گذارده شده توضيح دهيد پولهاى مذكور و اجناس به چه منظور به شما داده شده و به چه مصرفى رسانيدهايد و توسط چهكسانى اين وجوه در اختيار شما قرار گرفته است. ج: در حدود پنج الى شش خروار را توسط بارفروشان برنج و روغن جمعآورى و روز عاشورا غذا طبخ و بين عزاداران و مستمندان و زنان توزيع گرديده و من حاج اسداللّه طاهرى به جاى برنج و روغن پانصد تومانپول پرداخت كرده است و مقدارى از غذاها به تيمارستان و گداخانه دادم س: شما چه كسانى را مىشناسيد كه در جريان تظاهرات اخير اقداماتى عليه دولت نمودند ج: شخصى كه ابتداى بازار دروازه كهنه خيابان مولوى دكه دارد عكس خمينى را بين مردم پخش و به ديوار الصاق مىكرد و پرچمهاى سياه مىآويخت. س: در دسته عزادارى كه شما به راه انداخته بوديد آيا عكس آيتاللّه خمينى را هم حركت داديد. ج: من عقب دسته بودم و گويا شيخ رضاى مذكور چند دانه عكس خمينى را در جلو دسته روى بيرقها نصب كرده بود س: اظهارات خود را چگونه گواهى مىزنيد.ج: امضا مىكنم 1ـ محله دولاب يكى از محلات قديمى تهران محله دولاب است اين محله كه در قسمت جنوبى ميدان شهدا و در شمال ميدان خراسان قرار گرفته، داراى سابقهاى بسيار درخشان در دفاع از اسلام و ديانت و انقلابيون مسلمان است. در سالهاى 42 اين منطقه عموما داراى جاليزارهاى كشت صيفى جات بود كه تا سالهاى اخير نيز برخى از آنها وجود داشت، مردم خونگرم و مسلمان اين منطقه، در آن سالها عمدتا به كار كشاورزى و تأمين غذاى مردم اشتغال داشتند و در جريانات انقلابى نيز نقش فعالى داشتند. سابقه حمايت از مرحوم شهيد نواب صفوى و پناه دادن وى در اين منطقه و حضور در تظاهرات و راهپيمايىهاى مختلف به حمايت از نهضت اسلامى در طول تاريخ، از افتخارات اين منطقه است. در جريان 15 خرداد نيز، اين مردم خداجو، در تظاهرات ضد رژيم شركت كردند و رژيم شاه از فرط عصبانيت آنان را متهم كرد كه با گرفتن مبلغ 15 ريال!! به تظاهرات آمدهاند و از آنجا كه كليه تظاهرات به نفع رژيم شاه با مخارجى از قبيل چلوكباب و پول توجيبى بود نهضت مردم نيز به اين امر متهم شد. در جريان باز خيزش نهضت اسلامى در سالهاى 56 و 57 نيز محله دولاب نقش بسيار فعالى داشت كه يكى از آنها حضور در سخنرانيها، مراسم و دسته جات سينه زنى با شعارهاى انقلابى، حمايت از مبارزين و پناه دادن به آنها، چاپ و تكثير بسيارى از اطلاعيهها و شركت در تظاهرات روز هفدهم شهريور ميدان ژاله بود كه با كشتار عظيم مردم توسط رژيم شاه، به ميدان شهدا مبدل شد. |