از : اطلاعات و تحقيقات ـ ديويد. ا. مارك. اكتينگسرى ـ 2 نوامبر 1978 ـ 11 آبان 1357 به : وزير وزارت امور خارجه يادداشت توجيهى بحران رو به تزايد ايران اين نوشته، رئوس مطالب نظريه ما را كه مبنى بر حوادث سريعالاتفاق در ايران است، نشان مىدهد؛ و همچنين تصميمهايى كه شاه بايد خيلى سريع اتخاذ كند. ما معتقديم كه فقط معيارهاى جدى اتخاذ شده به وسيله شاه مىتواند وعده جلوگيرى از سقوط در سرازيرى هرج و مرج را بدهد. تلاشهاى شاه براى آرام كردن مخالفين خود بشكست انجاميده است. مخالفين به هم مىپيوندند و از اين حركت سود مىبرند، در حالى كه شاه قوه ابتكار را از دست مىدهد. شاه خودش در مشورتهايش با سوليوان اين موضوع را ابراز داشته است كه اقدام سريع در خاموش سازى اين اضطراب لازم است، اما به نظر مىرسد، وى قادر نباشد كه تصميم بگيرد كه چه بايد كرد؟ حقيقتا در جريان مشورت با سوليوان و پارسونز (سفير انگليس ـ مترجم) كاملاً عدم قابليت خود را در تسلط بر مشكلاتى كه با آن رو به روست نشان داد. تاكنون، شاه نتوانسته است جز اقدامات ناقص براى اجتناب از تصميمات سخت پيش بينى چيز ديگرى را بنمايد. اگر وى خودش را قانع كرده است، كه عقايدش نشان دهنده حالات متهورانه يا تغييرات قاطع است در اين صورت بايد گفت وى جدا با صحنه سياسى اخير بدون تماس بوده است. بازگشت وى به حالت يأس و دودلى اوايل دهه 1950، باعث اين شك مىشود كه وى قادر به نجات باقيمانده وحدت ملى باشد، مگر اينكه عدهاى ديگر از طرفش دخالت كنند. به اعتقاد ما شاه فقط دو راه براى انتخاب دارد: وى مىتواند به عنوان يك شاه سلطنتى مطابق قانون اساسى با محدوديتهايى شديد در قدرت باقى بماند، اين بدان معناست كه به تركيبى از سياستمداران ليبرال با پشتيبانى رهبران مذهبى ميانهرو اجازه اجازه داده شود كه در كشور حكومت كنند. يا مىتواند كنارهگيرى كند و احتمالاً موجب قبضه قدرت به دست نظاميان بشود. مهم نيست كه وى چه بكند، به هر حال از قدرت شاه كاسته خواهد شد. اگر هم هيچ كارى براى هدايت سير حوادث انجام ندهد، احتمال دارد كه اخراج شود. بدون توجه به چگونگى شكل گرفتن عمل انتقالى، مطمئنا سركوبهاى كوتاه مدت براى پايان بخشيدن به نا آراميها ضرورى است. اين عمل، در هر حال جواب مشكل اساسى نيست، زيرا اين سركوبها حتما به خشونتهاى وسيعترى تبديل خواهد شد، و اين عمل كل قدرت را به خطر مىاندازد و ميدان را براى راديكالها در صحنه سياسى ايران خالى خواهد گذاشت. براى باقى ماندن بر تخت سلطنتش، بدون توسل جستن به حكومت نظامى، شاه بايد با رهبرى مخالفين محافظهكار خود، به تفاهمى برسد و او بايد اين كار را هر چه زودتر انجام بدهد. براى آنكه تقرب خود به آنها را قابل قبول بسازد، اين تفاهم بايد انتخابات آزاد را به دنبال داشته باشد، كه خيلى زودتر از تاريخ تعيين شده براى ژوئن 1979 برگزار گردد. تاكنون، شاه هيچ علاقهاى نشان نداده كه اين اقدامات افراطى مورد قبول وى باشد. گزارشهاى سرويس اطلاعاتى، حكايت از اين دارد كه مخالفان سياسى و رهبران مذهبى محافظهكار، سعى دارند به موافقتى بين خود در زمينه تشكيل حكومت با قدرتهاى بسيار افزونتر برسند، اما با باقى ماندن شاه به عنوان يك سلطنت مطابق با قانون اساسى. آن چه از تأثير اين مرهم مىكاهد افكار آيتاللّه خمينى تبعيدى در پاريس است. رهبر كهنسال مذهبى كارآزمودهاى كه دهها سال مبارزه بر عليه سلطنت داشته، مصمم است كه شاه بايد برود (خمينى در حدود 15 سال در ايران نبوده است، و چندان اطلاعى از تغيير و تحولات انجام شده ندارد.) وى خواستار يك دولت ضعيف مىباشد كه به سلسله مراتب مذهبى محدود شود. او كه فكر مىكند شاه بر روى ريسمان قرار دارد، احتمال دارد كه همچنان درخواستهاى رهبران مذهبى پائينتر از خود و سياستمداران محافظهكار را مبنى بر تصميماتى براى جلوگيرى از تجزيه سياسى ايران نا ديده بگيرد. نفوذ مرموز خمينى بر روى تظاهركنندگان اخير ايران، باعث شده كه ديگران در انتخاب حركتى كه مىدانند او با آن حركت مخالفت خواهد كرد، بسيار اكراه داشته باشند. (براى مثال آيتاللّه شريعتمدارى كه يكى از رهبران مذهبى در ايران به شمار مىرود، در تاريخ 1 نوامبر تهديد كرد كه اگر شاه به صورت صلحجويانه به خواستهاى رهبران مذهبى تن در ندهد ـ يك جنبش مسلحانه را تشكيل مىدهد.) در اين شرايط، شاه بايد به محافظهكاران پيشنهادى بدهد كه آنها نتوانند رد كنند، تا بدين ترتيب خمينى تنها گذاشته شود. شاه ممكن است از اين پيشنهاد رو بگرداند، اما فقط به از دست دادن قدرتش خواهد انجاميد. اگر شاه هر چه زودتر حركت مهمى تا قبل از شروع ماه محرم ـ در تاريخ 2 دسامبر ـ انجام ندهد، مطمئنا يك سرى خشونتهاى جدى به دنبال خواهد آمد. 10 محرم (1 دسامبر) روز به خصوص با شكوهى براى مسلمانان ايرانى است، و شريعتمدارى و يكى از نخست وزيران پيشين اظهار داشتند كه كار شاه تا آن وقت تمام خواهد بود. (دولت، همه زندانيهاى سياسى در تاريخ 10 دسامبر آزاد مىشوند و نكته اينكه اين روز مصادف با سىامين سالگرد اعلام حقوق بشر در تهران است.) مگر اينكه شاه هر چه زودتر در اين مورد اقدام كند، شانس مداخله نظامى بسيار قوى است، نظم اعمال شده به وسيله ارتش، به طور قطع بيشتر از 6 ماه طول نخواهد كشيد، اقتصاد هم اكنون خسارت ديده است و مردم عادى ايرانى آموختهاند كه حتى بدون اسلحه هم مىتوان در قدرت عظيم سياسى نقش داشت. هيچ راهى موجود نيست كه ارتش با زور بتواند ميليونها ايرانى تازه آگاه شده را با رضايت خودشان براى سرافرازى رژيم پهلوى كه به سختى لكهدار شده به سركار بازگرداند. تهيه شده توسط: INR / RNA / SOA گريفين بحران رو به تزايد ايران 11 آبان 1357 از اسناد بدست امده از لانه جاسوسی امریکا در کتاب دوم |