سند نامه ::
 
امتیاز سفارت آمریکا برای هلاکو رامبد
يادداشت تاريخ: 14 مى 1966 خيلى محرمانه ـ غيرقابل رؤيت براى بيگانگان
از: بخش سياسى ـ مارتين هرتز به: سفير
موضوع: امتياز ميهمان بين‏المللى براى نماينده مجلس، هلاكو رامبد
سابقه
وزارت خارجه تصويب نموده است كه سفارت امتياز ميهمان بين‏المللى را به هلاكو رامبد، نماينده
مجلس اعطا كند. به هر حال، از زمانى كه اين اجازه دريافت شد، حزب مردم كه آقاى رامبد رهبر آن در
مجلس است، به علت حمله شديد و منطقى حزب به بودجه 1965 دولت، كه در آوريل به مجلس ارائه شده
بود، در ارتباط با شاه زير سؤال قرار گرفت. حمله حزب از طريق رامبد مطرح گرديد، ولى سخنران واقعى،
نماينده مجلس، عبداللّه‏ والا، بود.
براساس گزارش منبع كنترل شده، سخنان والا باعث شد كه رئيس ساواك، نعمت‏اللّه‏ نصيرى، تعداد
زيادى از اعضاى حزب مردم را احضار و در مورد سوابق امر بررسى نمايد؛ نصيرى ظاهرا مشكوك به
«دخالت خارجى» در نوشتن متن سخنرانى است. در سلام روز 21 مارس، شاه اشاره مشخص و مطمئنى
به دخالت خارجى در امور داخلى ايران نمود كه بسيارى از اعضاى حزب مردم آن را به‏طور مستقيم اشاره
به سخنان والا مى‏دانند. چند روز بعد، نصيرى، رامبد را احضار و حزب مردم را متهم نمود كه به يك
سفارت خارجى اجازه تهيه سخنرانى والا را داده‏اند. او به رامبد گفت كه حزب بايد يكى از چند راه زير را
انتخاب نمايد: (1) ثابت كند كه اتهام فوق غير حقيقى است ؛ (2) اعلام نمايد كه سخنان والا نظريه شخصى
خود بوده و او را از حزب اخراج نمايد؛ يا (3) حزب را منحل كند.
حزب مردم اين مورد را به دبيركل، سناتور يحيى عدل، ارجاع نمود و او اظهار داشت كه شاه در اين
مورد با وى نيز با عصبانيت صحبت نموده بود و متحير بود (عدل) كه آيا بهتر نخواهد بود حزب را منحل
نمايند، زيرا ساواك اصرار دارد كه از هر صحبت و نظريه‏اى كه توسط حزب در مجلس يا در محافل
عمومى مطرح مى‏شود، برداشت سوء نمايد.
متعاقبا گزارشى در اين مورد توسط يك گروه كار اقليت مجلس تهيه شد كه توسط عدل به شاه داده
شده است. در گزارش قيد شده كه والا سخنرانى را با كمك وكيل سابق مجلس، كاظم جفرودى، كه يك
مهندس ساختمان و مقاطعه‏كار مشهورى است، تهيه نموده است. شاه مجددا عصبانى شده و به عدل گفته
است كه او و نصيرى مشتركا بايد گزارشى در مورد وضعيت سخنرانى تهيه نمايند، ولى بعدا در يك ملاقات
خصوصى، عدل وضعيت را به طور مشروح توضيح داده (ما نمى‏دانيم اين جزئيات چه بوده‏اند) كه در نتيجه
آن شاه موافقت كرده است كه حزب مردم به كار خود ادامه دهد، ولى اقليت مجلس نبايد درگير هرگونه
فعاليت انتقادى در مجلس شوند كه موجب تأخير در امور اجرايى يا تحريك ساير نمايندگان مى‏گردند. در
17 آوريل، به هر حال نصيرى به نمايندگان حزب مردم هشدار داده كه هر چند شاه رفتار سابق نمايندگان
حزب را بخشيده است، ولى او (نصيرى) تصميم دارد از نزديك فعاليت‏هاى آنها را تحت‏نظر بگيرد.
در آوريل متوجه شديم (بعد از رو شدن مسائل فوق) كه بسيارى از رابطين ما در حزب مردم از ديدن ما
اكراه داشتند. در رابطه با «دست خارجى» دخيل در ماجرا، ما فقط از محافل مجلس شنيده‏ايم كه اعتقاد بر
اين است كه انگليس‏ها مقصر شناخته شده‏اند.
بحث
همراه با وقايع مشروحه فوق اين مسئله براى ما مطرح گرديده است كه آيا به نفع ماست كه در چنين
زمانى از رامبد براى يك بازديد افتخارى دعوت كنيم؟ ترديدى نيست كه رژيم نسبت به «نفوذ خارجى»
حساس‏تر شده است. آخرين نشانه‏ها عبارتند از: (1) لزوم اطلاع قبلى براى خروج از تهران، (2) يك
يادداشت وزارت خارجه به كليه سفارتخانه‏ها كه تأكيد نموده است دعوت‏هاى به خارج كشور بايد از
طريق وزارت امورخارجه انجام شود، (3) شواهد نشان مى‏دهند كه مأمورين دولت ايران به‏طور غير
رسمى، اگر نه رسمى، توجيه شده‏اند كه قبل از شركت در ميهمانى‏هاى خارجى مجوز لازم را كسب نمايند
و نظاير آن. هر چند كليه اين كنترل‏ها احتمالاً براى جلوگيرى از نفوذ روسيه (كمونيزم) و ساير قدرت‏هاى
مخالف است، روزنامه اطلاعات در 3 مى (براساس سياست خارجى ايران) تذكر داد كه دخالت خارجى از
هر طرفى كه باشد اجازه داده نخواهد شد. بنابراين اگر، اين امتياز و پيشنهاد را به رامبد بدهيم با خط
مخالفت رژيم روبرو خواهيم شد، كه احتمالاً از معيارهاى ما جهت انتخاب رهبران و رهبران بالقوه آگاه
است. همچنين با چنين كارى «بوسه مرگ» را به رامبد خواهيم داد. البته، به هر حال او آزاد خواهد بود پس
از آن كه بطور خصوصى از او دعوت كرديم، آن را رد كند. از سوى ديگر، شاه به كرات حزب را بخشيده
است، لذا مخالفت شخصى وى با آنها قابل صرفنظر كردن است. سال گذشته ما رهبر گروه اكثريت حزب
ايران نوين را فرستاديم (منظور به ايالات متحده است. م)، لذا فرستادن رهبر اقليت رسما تشكيل شده،
موجب انتقاد از ما نخواهد شد. به هر حال، واقعيت اصلى اين است كه حزب مردم توسط رژيم شكل گرفته
است، بنابراين اعزام يكى از رهبران آن به ايالات متحده واقعا نمى‏تواند كه حركت «غير دوستانه‏اى» باشد.
علاوه بر اين، رامبد ارتباط خوبى با وزارت دربار دارد و حتى در مدت سفر شاه به اروپا در 1964 با وى همراه بود. همچنين براى شاه چندان آسان نخواهد بود كه با دعوت ما مخالفت كند، زيرا ما با اين كار سعى
مى‏كنيم تمايل وى به نشان دادن اين كه يك حكومت پارلمانى واقعى در ايران برقرار است، را بپذيريم.
امتيازات ما عبارت خواهند بود از: (1) داشتن يك ايرانى با نفوذ (با توانايى سياسى واقعى به‏عنوان
يك فرد و اين كه حتى كمى بيشتر آزادى سياسى در ايران وجود دارد) كه كشور خود و سيستم سياسى آن
را به وى بشناسانيم، (2) به‏طور غيرمستقيم دولت ايران را تشويق به اعزام نمايندگى از دولت به ايالات
متحده كنيم كه عضو حزب حاكم نباشند، (3) داشتن يك مورد عالى براى آزمايش كه ببينيم تا چه حدى،
در يك زمان مناسب در آينده، مى‏توانيم ميزان بيشترى از انتخاب سياسى را در ايران تشويق كنيم، براى
نمونه در انتخابات سال 1967 مجلس. ممكن است ما را به دليل دعوت رامبد ملامت نمايند، ولى اين حتى
در بدترين شرايط بايد به صورت يك گناه كوچك نگريسته شود.
پيشنهاد
سفارت رامبد را مطلع سازد كه از وى دعوت شده است تا قبول نمايد به‏عنوان بازديدكننده افتخارى
بين‏المللى به ايالات متحده سفر نمايد، و اينكه اين دعوت مطابق روش‏هاى معمولى ما صورت گرفته
است.


از مجموعه اسناد بدست آمده از لانه جاسوسي در تهران – كتاب هشتم