سند نامه ::
 
دلخوري دوستان آمريكائي !
موضوع : دكتر جمشيد آموزگار وزير دارايى ـ و وضع وزارت دارايى

از : 312 تاریخ 7 / 10 / 47
شماره : 806 / 312

1ـ نامبرده بالا حدود دو ماه قبل به دو نفر از دوستان بسيار نزديك خود گفته است كه شاهنشاه آريامهر او را بعد از آنكه در يك جلسه در آمريكا حدود دو ساعت بزبان انگليسى سليس نطق كرده بايران دعوت فرمودند و او تا امروز سلامتى خود را روى خدمت گذاشته و هر گاه قصد ترك خدمت را داشته شاهنشاه مانع شده‏اند. آموزگار اضافه كرده كه بزرگترين خدمت را از راه تكثير درآمد نفت و تهيه خرج اصلاحات انجام داده ولى احساس ميكند كه او را دست انداخته‏اند و تنها تشويقى كه از او بعمل آمده پاداش نقدى بوده است.
مشاراليه افزوده كه مملكت فعلا در بست در اختيار سه نفر (آقايان علم ـ هويدا1 و اردشير زاهدى) است و او (آموزگار) فقط حمالى ميكند و چند دفعه كه تمايل خود را به داشتن شغل مناسبى در خارج از كشور نشان داده باو وعده داده‏اند ناطق اضافه‏كرده كه دوستان آمريكائيش از او به مناسبت همكارى صميمانه با تشكيلات دولت كه اينقدر به شوروى و ممالك اروپاى شرقى نزديك شده است گله كرده‏اند.
2ـ در مورد ديگرى كه بدكتر آموزگار ايراد شده كه چرا با اقدامات خود مردم را مى‏رنجاند و افكار عمومى را عليه خود برانگيخته گفته است: من ابدا احتياجى به نظر مردم درباره خودم ندارم. و وضع من و برادرم طورى است كه يا در ايران خواهيم بود با سمت عالى و يا دقيقه‏اى بدون عنوان و سمت در اين مملكت نمى‏مانيم.
مشاراليه بطور غير مستقيم و تلويحا گفته كه وضع او در اين مملكت تابع زمينه و موقعيت اربابان خارجى اوست.
3ـ وزير دارايى حدود يكماه قبل ضمن مذاكرات خصوصى گفته است: من ابراهيمى را كه فردى دزد و بد نام بود از رياست كميسيون مالياتها تغيير دادم ولى بلافاصله والاگهر شهرام1 كه گويا با او در يك شركت بزرگ سهيم هستند آنقدر به من فشار آوردند كه ناچار شدم سازمان وزارت دارايى را تغيير دهم و پيشكارى منجمله تهران را مجددا بوجود آورم تا ابراهيمى را با ده پرونده دزدى ومعلومات شش ساله ابتدايى و سابقه پاسبانى باين سمت منصوب نمايم.
4ـ سناتور مهدى نمازى داراى پرونده مالياتى به مبلغ 52 ميليون تومان در وزارت دارايى بوده كه بابت حراج كمپ‏هاى آمريكايى در 15 سال قبل تشكيل گرديده است.
اين پرونده با اعمال نظر دكتر آموزگار از بين رفته و موضوع آن مورد بحث در وزارت دارايى است. آموزگار براى تبرئه خود گفته است كه شاهنشاه آريامهر رسما مرا احضار و فرموده‏اند اين مرد نيكوكار و اصلاح طلب را هر چه زودتر از اين زحمت و گرفتارى نجات بده و من هم حسب الامر معظم له اين كار را كردم.
5 ـ انتصابات اخير در وزارت دارايى از جمله تعيين فرهاد پور بسمت پيشكارى مازندران مهندس مؤيدى بسمت مديركل وصول مالياتهاى معوقه انتصاب مهدى شه ملكى بسمت مدير كل تمركز حسابها با توجه به اينكه هر سه نفر داراى سوابق سوء استفاده و اخاذى هستند موجب طغيان احساسات كارمندان وزارت دارايى و شيوع شايعات فراوانى شده وگفته ميشود كه در حال حاضر مناصب و مشاغل وزارت دارايى بين منسوبان وزير و رهبر و دكتر كاشفى معاونين او تقسيم مى‏شود و جلسات شبانه ثابتى كه از طرف اعضاء اين باند مرتبا تشكيل و آنان ميكوشند مشاغل حساس وزارت دارايى بين خود و وابستگانشان تقسيم نمايند.
ملاحظات 312: با توجه به اينكه منبع فردى است در رده حساس و بالاى وزارت دارايى و معمولاً به مناسبت وضع خاصى كه از لحاظ شغلى و ارتباط با مردم دارد دسترسى او به اخبار قابل توجه است و عنصر صادقى نيز ميباشد معهذا تعيين صحت اظهارات او نياز به تحقيق و بررسى بيشترى دارد.
در پرونده 42321 دكتر جمشيد آموزگار بايگانى شود. 9 / 10 / 47

1ـ اميرعباس هويدا فرزند حبيب‏اللّه‏ خان قناد ملقب به عين الملك در سال 1298 شمسى متولد شد. تحصيلات متوسطه را در بيروت به اتمام رسانيد و پس از آموختن زبانهاى انگليسى، فرانسه و عربى به بروكسل رفت و پس از سه سال موفق به اخذ ليسانس علوم سياسى از دانشگاه بروكسل شد و در سال 1322 به لحاظ سابقه پدرش (سفير مختار ايران در دولت عربستان سعودى) به استخدام وزارت خارجه درآمد. در اول مرداد 1324 بعنوان وابسته سفارت ايران در پاريس عازم فرانسه شد و در سال 1325 كارمند اداره حفاظت منافع ايران در آلمان گرديد، ظاهرا در همين سالهاست كه وى با ايرج اسكندرى آشنايى يافت و با حزب توده در پاريس سرو سرى داشت. در مدت اقامتش در پاريس به همراه حسنعلى منصور در جريان قاچاق مواد مخدر توسط پليس فرانسه دستگير و تنها با وساطت دربار پهلوى بود كه رهايى يافت. اين مطلب در مطبوعات داخلى انعكاس داشت و در پرونده اميرعباس هويدا درج گرديد.
ليكن در سالهاى 1327 ـ 1326 اين اسناد از پرونده وى به سرقت رفته است. در اسناد ساواك، سرقت اسناد از سجاياى بارز اين نخست وزير نمونه محمدرضا پهلوى بوده است.
اميرعباس هويدا وابستگى و علاقه شديدى به بهائيت داشت كه بخشى از آن مربوط به ارتباط و علاقه خاص پدر بزرگ او به عباس افندى و بهائيت مى‏شود. و قسمتى‏هم به خود او و اقداماتى كه در راستاى تقويت و كمكهاى مالى به اين فرقه نموده است.
در سند بيوگرافى او توسط ساواك مورخ 19 / 5 / 1350 چنين آمده است «جلسه‏اى با شركت 12 نفر از بهائيان ناحيه 4 شيراز ... شخص هويدا بهائى زاده است. عده‏اى از مامورين مخفى كه در دربار شاهنشاهى مى‏باشند، مى‏خواهند هويدا را محكوم كنند ولى او يكى از بهترين خادمان امراللّه‏. است. و امسال مبلغ 15 هزار تومان به محفل ما كمك كرده است...»
هويدا طى سالهاى 1337ـ1342 از همكاران پنهان ساواك بختيار بود. وى در سال 1343 به نخست وزيرى رسيد و تا 15 / 5 / 1356 در اين سمت باقى ماند. هويدا به عنوان يك «هم جنس گرا» نه تنها در ميان خواص بلكه در جامعه نيز شهرت كافى داشت. و محمدرضا پهلوى از اين شهرت بخوبى اطلاع داشت. ابقاء چنين نخست وزيرى عمق تباهى اخلاقى شاه و وابستگانش و اوج بى‏اعتنايى آنان را به كرامت انسانى و ارزشهاى اخلاقى و فرهنگى جامعه نشان مى‏دهد. اميرعباس هويدا به روايت اسناد ساواك، تهران، مركز بررسى اسناد تاريخى
2ـ شهرام فرزند اشرف خواهر دو قلوى شاه كه در اخذ موافقت‏هاى اصولى و رانت‏هاى اقتصادى شهره خاص و عام بود.