سند نامه ::
 
اقدامات آموزگار
درباره : فعاليتهاى دكتر آموزگار وزير دارائى

از : 300 / الف تاریخ 6 / 4 / 45
به : بخش 322 شماره : 344 ـ 300 الف

دكتر احمد روستائيان مدير كل سابق سپاه دانش و همشهرى آقاى دكتر جمشيد آموزگار وزير دارائى ضمن يك صحبت خصوصى اظهار ميداشت كه دكترآموزگار مجددا مشغول دسته بندى و فعاليت براى نخست وزير شده است و اخيرا 80 نفر از محصلين و افراد از آمريكا برگشته را كه جزء حزب ايران نوين1 و گروه مترقى نيستند و تاكنون باحزاب و دسته‏اى داخل نشده‏اند دور خود جمع كرده و هر چند اين عده براى ليدرى خود دكتر جلال عبده2 را در نظر دارند انتخاب كنند ولى دكتر آموزگار قبول كرده است كه اين اجتماع برقرار باشد اگر هم دكتر جلال عبده را انتخاب ميكنند ولى عملا كار دست خودش باشد و در اين مورد دكتر وثوق‏زاده و عده‏اى از باشگاه فارغ‏التحصيلان دانشجويان آمريكا با ايشان همكارى ميكنند.
دكتر روستائيان افزود با شروع اين فعاليتها بوى آن ميايد كه امريكائيها مشغول طرح يك نقشه جديد در ايران هستند.
عينا جهت اقدام به اداره 321 ـ 2 ارسال ميگردد شماره 7 / 4 بررسى و بهره بردارى گرديد ضمنا يك نسخه بكميته فرهنگى جهت هرگونه اقدام مقتضى ارسال گرديد در پرونده 294 ـ م ـ الف‏بايگانى شود
9 / 4 / 45 رئيس بخش 32 كاميار

1ـ حزب ايران نوين بدنبال از رونق افتادن و بى اعتبار شدن حزب مليون و مسئله دار شدن آن در تاريخ 24 / 9 / 1342 اعلام موجوديت كرد. در راس رهبرى آن حسنعلى منصور دست پرورده امريكا قرار داشت. و پس از ترور منصور حزب دچار تزلزل شد و بدليل اينكه امير عباس هويدا به جهت نخست وزير شدن از قبولى دبير كلى حزب سر باز زد، وزير سابق كشور (عطاءاللّه‏ خسروانى) به دبير كلى انتخاب شد. و تا سال 1348 در اين سمت باقى ماند. پس از خسروانى و تا انحلال حزب منوچهر كلالى، دبير كل آن بود. البته اين شكل ظاهر قضيه است.در واقع همانطور كه در سال 1353 همين حزب ايران نوين به علت كشمكشهاى داخلى و از دست دادن خريداران و كهنگى و فرسودگى آن در استفاده تبليغاتى رژيم از آن، جاى خود را همراه حزب مردم به حزب رستاخيز داد. در سال 42 نيز چون حزب مليون رونق چندانى نداشت و به مسائلى مبتلا گشته بود، شاه و كسانى كه از پشت اين صحنه را مى‏گرداندند به اين فكر افتادند كه حزبى ديگر بنا كنند تا هم جاى مليون را بگيرد و هم در جهت به اصطلاح انقلاب سفيد شاه آن را بكار گيرند. دبيران كل حزب هيچگاه به فكر حل مسائل اجتماعى، سياسى و اقتصادى جامعه و يا ترقى و پيشرفت مسائل نبودند، بلكه تنها در فكر منافع مالى و شخصى خود و اقوام و بستگان و دوستان خود بودند و بودجه‏اى را كه از طرف دولت و وزارتخانه اما بطريق محرمانه دريافت ميكردندبه مصارف شخصى خود مى‏رساندند و فعاليت عمده حزب در انتخابات آشكار ميشد. آنان سعى مى‏كردند تا به هر صورت ممكن افراد خود را به عنوان نماينده مردم به مجلس و هر كجا احتياج به انتخابات داشته و يا پستى در كار بوده تحميل كنند و آنقدر در آراء تغيير مى‏دادند كه مورد اعتراض هويدا و شخص شاه هم قرار مى‏گرفتند. حزب ايران نوين، حزب دست ساز آمريكا بود كه شاه به لحاظ شعار طرفدارى اين حزب از انقلاب سفيد آن را پذيرفت و جز طرفدارى از سياستهاى آمريكا در ايران و ترويج فرهنگ شاهنشاهى و اشاعه فساد بوسيله موسسين سازمان جوانان حزب، كار ديگرى انجام نداد. حزب ايران نوين به روايت اسناد ساواك، تهران، مركز بررسى اسناد تاريخى
2ـ دكتر جلال عبده در سال 1288 شمسى در خانواده‏اى روحانى در بروجرد ديده به جهان گشود. پس از اتمام تحصيلات در فرانسه در رشته حقوق به كشور بازگشت و در وزارت دادگسترى مشغول شد. مدتى بعد توسط احمد متين دفترى نخست وزير وقت بعنوان دادستان ديوان كيفر منصوب گرديد. وى در اين سمت بسيارى از مقامات شهربانى رژيم را بخاطر جناياتى كه مرتكب شده بودند دستگير و محاكمه نمود. عبده در انتخابات دوره چهارم از تهران به نمايندگى مردم به مجلس شوراى ملى راه يافت. عبده در سال 1328 شمسى به عنوان معاون نمايندگى دائم ايران در سازمان ملل متحد برگزيده شد و در سال 1955 بجاى نصراللّه‏ انتظام سمت نمايندگى دائم ايران را در سازمان ملل بدست آورد. وى در سال 1966 به عنوان سفير ايران در نپال برگزيده شد كه ظاهرا آخرين ماموريت او بشمار ميرود.
1ـ منصور روحانى در 1300 شمسى متولد شد وى در كابينه حسنعلى منصور به وزارت آب و برق رسيد و حدود يك سال بعد با تشكيل كابينه امير عباس هويدا نيز عهده دار همين سمت گرديد. وى در اين سال به عضويت در جمعيت ياران درآمد. در شهريور 1350 عهده دار وزارت كشاورزى و سرپرستى صنايع طبيعى گرديد. مهرماه 1355 با حفظ سمت، مسووليت سرپرستى وزارت تعاون و امور روستاها را نيز به عهده گرفت. در 23 شهريور ماه 1357 در ادامه شعار مبارزه با فساد به اتهام سوء استفاده و اتلاف بيت المال بازداشت شد و با پيروزى انقلاب اسلامى به اعدام محكوم شد. وى در سحرگاه 22 فروردين ماه 1358 تيرباران شد. مهندس روحانى از اعضاى سازمان فراماسونرهاى ايران و بهائى بوده است و تحت حمايت اسداله علم قرار داشت.