سند نامه ::
 
آيت الله گلپايگاني : اين دولت به هيچ چيز عقيده ندارد
موضوع : گلپايگانى پيرو 3350 / 21 ـ 28 / 9 / 48

از : 21 تاریخ 29 / 9 / 48
به : 316 شماره : 3952 / 21
بعدازظهر 28 / 9 / 48 لطف‏اله صافى و طلبه ناشناخته ديگرى كه اهل شيراز بود در منزل گلپايگانى با ايشان ملاقات. گلپايگانى اظهار مى‏كند اينها مى‏خواهند روحانيت شيعه را مثل روحانيت سنى بكنند كه علماء شيعه مثل علماء سنى تابع دولت باشند و اما حكام اهل تسنن با مردم موافق هستند و اين دولت موافق نيست زيرا اينها مى‏خواهند خودشان نماز نخوانند ولى روحانيت نماز بخواند و اين دولت به هيچ چيز عقيده ندارد. نه نماز نه روزه نه اينكه بگويند شراب حرام است لطف‏اله صافى اظهار كرد وزير اوقاف تركيه ريش دارد و متدين است و اكثر كشورهاى اسلامى كه اوقاف دارند متصدى آن آدم متدين است برخلاف ايران كه عصار دين ندارد. لطف‏اله صافى افزود اين وضع مجلات ايران است مجله‏اى است به نام رنگين كمان مرتب به روحانيت حمله و اهانت مى‏كند و اين مجله استدلال آورده براى برحق بودن خليفه اول و خليفه دوم با اشعار مثنوى و عطار و بعد توهين كرده به روحانيت.
گلپايگانى در پاسخ گفت ولى در عين حال خوبست يكى به شاه بگويد تو كه مى‏گوئى من شيعه هستم جلو اين كارها را بگير طلبه ناشناس از گلپايگانى سئوال مى‏كند تكليف چيست او در پاسخ مى‏گويد بايد چند روز درسها را تعطيل كنيم به خاطر باز شدن سينما و اظهار تنفر بنمائيم. گلپايگانى افزود من به هيچ كس كار ندارم هر كس وظيفه‏اى دارد و بايد عمل كند بعد از خروج طلبه ناشناس على صافى برادر لطف‏اله صافى و سيدمهدى فرزند آيت‏اله وارد و بالاتفاق مشغول مذاكره در مورد سينما شدند ابتدا گلپايگانى اظهار كرد اينها مى‏گويند تمام تحريكات زير سر گلپايگانى است من خودم به عنوان اعتراض به سينما چند روز نماز نمى‏روم و درس را هم تعطيل مى‏كنم و آقايان هم هر چه وظيفه شرعى آنهاست عمل كنند. گلپايگانى خطاب به حاضرين در جلسه اضافه كرد شما به طلاب حرفى نزنيد فردا طلاب بروند در مسجد بنشينند و در انتظار بمانند و بعد ببينند ما نرفتيم بالاخره سئوال مى‏كنند كه فلانى چرا امروز درس نيامد بعد معلوم مى‏شود كه ما به عنوان اعتراض درس را تعطيل كرده‏ايم و همچنين نماز را، ممكن است علماء ديگر هم درس را تعطيل كنند.
گلپايگانى گفت من يقين دارم كه ديگر اين كار برنمى‏گردد و سينما بسته نمى‏شود ولى الآن در قم زوار زياد است لااقل مردم بدانند كه ما مخالف هستيم وى افزود دولتيها تهيه زياد ديده‏اند كه اگر كسى حرفى بزند سركوبى كنند در موقع اصلاح اراضى عموم فهميدند كه علما مخالف هستند لطف‏اله صافى در پاسخ گفت ولى اگر ما حرف نزنيم فردا مى‏گويند با موافقت علما اين كار انجام شده و اضافه كرد اگر حرفى نزنيم ممكن است كار به جائى برسد كه بعضيها بيايند استجازه كنند كه ما فيلم خانه خدا را برويم يا خير در اين ميان على صافى گفت سازمان زنان در قم چيست اين ديگر چه مى‏خواهد بگويد گلپايگانى در دنباله اظهارات خود افزود كه خوبست خود طلاب و علماء بدون گفته ما نماز و درسها را تعطيل كنند تا دولت نگويد فقط گلپايگانى مخالف است و بداند همه مخالف هستند وى اضافه كرد از فردا ديگر نماز نمى‏روم و درس را هم تعطيل مى‏كنم زيرا از بس اوقات من تلخ است حواس ندارم و نمى‏توانم درس بگويم.
على صافى گفت اوقاف يك عده طلبه فرستاده به مشهد براى طى دوره كه بعد به روستاها بروند گلپايگانى گفت سيدكاظم قزوينى نامه‏اى نوشته و گفته كه از مراكش براى من نامه داده‏اند كه ما قرآن نداريم و 25 هزار جلد قرآن بفرستيد مگر سيدكاظم آزاد شده؟ سيدمهدى گفت بله و اضافه كرد كه سيدكاظم نوشته از اينجا نمى‏توانيم براى مراكش قرآن بفرستيم شما بفرستيد سيدمهدى گفت به هر حال بايد مقدارى قرآن براى مراكش بفرستيم و بگوئيم اهدايى جامعه علمى جهان تشيع قم است سيدمهدى ادامه داد كه از مراكش نوشته‏اند براى سيدكاظم كه ما محدود هستيم و پول داريم ولى نمى‏توانيم پول را از مملكت خارج كنيم زيرا دولت ما (دولت مراكش) مانع مى‏شود و سيدمهدى اضافه كرد كه بايد آنها از طريق سفارت اقدام كنند على صافى گفت ممكن است دولت ايران مخالفت كند و نگذارد قرآن فرستاده شود مهدى در جواب گفت خير دولت فعلاً به قرآن كار ندارد و مانع نمى‏شود لطف‏اله صافى با اظهار تعجب گفت با اينكه ملك حسن علاقه زياد به قرآن دارد معلوم نيست چرا در مراكش قرآن چاپ نكرده است بالاخره قرار شد مقدارى قرآن به مراكش بفرستند. مجددا صحبت از تعطيل و نماز پيش آمد و تصميم گرفته شد چند روز درس و نماز تعطيل شود سيدمهدى اظهار كرد بايد روز چهارشنبه درس شروع شود كه لااقل يك هفته درسها تعطيل شده باشد گلپايگانى من از كسى منت نمى‏كشم هر كس مى‏خواهد براى خدا تعطيل كند سيدمهدى گفت آب كه از سر گذشت چه يك نى چه صد نى سيدمهدى خطاب به پدر گفت شما فردا چه درس را تعطيل كنى چه نكنى دولت با ما خوب نيست و خوب هم نمى‏شود منتهى اگر شما درس نرويد با ما بدتر مى‏شوند و افزود تمام تلگرافهاى ما را به مناسبت عيد فطر عمدا نفرستادند و پيشنهاد كرد خوبست يك مطلبى بنويسم و در روز چهارشنبه آقا بعد از درس ضمن گريه كردن آن را بخواند يا اينكه بدهد به يك نفر طلبه بخواند و افزود كه بايد بنويسيم در خيلى از دهات و روستاها آب آشاميدنى ندارند ولى شما سينما درست مى‏كنيد. مردم برق ندارند بيمارستان ندارند. چرا با اين فلاكت سد رودخانه مى‏سازيد و بعد مى‏رويد پول خرج سينما مى‏كنيد مگر اينهمه سينما درست شده اخلاق مردم را درست كرده مگر ديگر دزدى نمى‏شود. نامبرده اضافه كرد بايستى از اين قبيل مطالب در بيانيه بنويسيم كه گلپايگانى با اين پيشنهاد سيدمهدى موافقت نمود و سيدمهدى خطاب به پدر اظهار كرد شما روى منبر بعد از درس در مسجد اعظم به مردم بگو چونكه نمى‏گذارند ما چاپ كنيم لذا خودم آمده‏ام برايتان بخوانم لطف‏اله صافى و على صافى هم تصديق كردند.
سيدمهدى گفت فعلاً ما تا روز چهارشنبه مبارزه منفى داريم كه آقا از منزل بيرون نرود. نه درس بگويد و نه نماز. على صافى گفت اگر سازمان از من سئوال كرد تلفنى چه بگويم مهدى گفت هيچ بگو مگر سينما در قم باز شده ما اطلاع نداريم و اضافه كرد كه در مقابل سينما جمعيت خيلى زياد بود چه خوب بود مردم تحريك مى‏شدند و يا حسين مى‏گفتند و با چوب و چماق مى‏افتادند به جان اداريها و افزود كه سينما در قم شده مثل سلام شاهنشاهى و اضافه كرد كه مردم شرف ندارند و شجاعت ندارند بايد بريزند شلوغ كنند امروز آنجا جنبه مسجد داشته جنبه مقدسى داشته فرماندار صحبت كرده سيدمهدى خطاب به گلپايگانى ادامه داد كه شما بگو اينها ما را وادار مى‏كنند صحبت كنيم يك كار زشت و منكر را مى‏خواهند به نام اخلاق و امام زمان تمام كنند. گلپايگانى يك نفر طلبه خواب ديده كه شاه با دار و دسته‏اش دم مسجد شاه ايستاده و قوام‏السلطنه وارد شد شاه چند مرتبه بلند گفت احمد قوام. احمد قوام چرا اين انگلها را از بين نبرديد و اين طلبه در خواب به شاه گفته ما طلاب انگل هستيم؟ مگر ما سينما درست كرديم مگر ما سپاه زن درست كرديم. گلپايگانى اضافه كرد يك نفر طلبه ديگر خواب ديده حضرت رضا گفته مصر پيروز است. در اين وقت صحبت از شب سال و مجلس فاتحه به ميان آمد و گلپايگانى گفت اگر بخواهيم روز سه‏شنبه شب سال بگيريم بايد از منزل خارج شويم بهتر است فاتحه را تأخير بياندازيم و روز جمعه بگيريم سيدمهدى گفت درس بايد تا روز چهارشنبه تعطيل باشد و روز چهارشنبه آقا برود درس و بعد از درس اين مطالب را كه نوشته مى‏شود يا خودش يا ديگرى بخواند على صافى و لطف‏اله صافى مى‏گفتند روز سه‏شنبه درس را شروع كنيم بهتر است ولى مهدى قبول نكرد در اين وقت تلفن صدا كرد على صافى گوشى را برداشت و ضمن صحبت گفت فعلاً دو نفر از آقايان اينجا هستند و كار داريم گلپايگانى با ناراحتى اظهار داشت چرا اين حرف را زدى الآن سازمان مى‏فهمد و فورا به تهران اطلاع مى‏دهد مى‏گويند كى اينجا هست.
سيدمهدى به گلپايگانى گفت به هر حال ما بايد احساسات مردم را داغ نگاه داريم شما خودتان را ناراحت نكنيد كارى شده چكار كنيم اگر خيلى زياد هم تند برويم جلو كارهايمان را مى‏گيرند فعلاً بايد احساسات مردم را نگهداشت تا روز مساعد بالاخره وضع هميشه اينطور نيست و افزود ممكن است متوجه شوند كه شما مى‏خواهيد صحبت كنيد درب مسجد را ببندند گلپايگانى گفت خوب مى‏شود مثل روز فيضيه. بعد صحبت از مدرسه حجتيه1 شد سيدمهدى گفت من به وسيله بنى‏فضل2 به آسيد حسن حجت3 اطلاع دادم كه ما مرتب پول آب و برق مدرسه حجتيه را مى‏دهيم و چنانچه مخارج ديگرى هم داشته باشد حاضريم و آسيد حسن حجت بنى فضل را فرستاده و پيغام داده اين جريان را شريعتمدارى متوجه شده و خيلى ناراحت شده و گفته شما مدرسه را در اختيار گلپايگانى گذاشته‏ايد و تمام كمكهايى كه به من مى‏كرده قطع كرده است و ديروز با آنكه ميانه خوبى با آسيد حسن حجت ندارد به منزل وى رفته است. مهدى افزود من به بنى فضل گفتم خلاصه ما حاضريم پول آب و برق و مخارج ساختمان مدرسه حجتيه را بدهيم و اما كمكهايى كه به آسيد حسن حجت مى‏شود و شريعتمدارى قطع كرده فعلاً نمى‏دهيم زيرا ممكن است آسيد حسن دو طرفه بازى كند اگر ثابت شود كه يك طرفه است به او كمك مى‏كنم.
نظريه منبع : نظرى ندارد.
نظريه رهبر عمليات : مفاد گزارش صحت دارد. ارم
نظريه امنيت داخلى : مفاد گزارش منبع مورد تأييد است گلپايگانى بعد از افتتاح سينما در جلسه درس حاضر نشده و مصمم است به نماز هم نيايد و او مى‏خواهد با ادامه اين برنامه اعتراض خود را در مورد اعتراض سينما به گوش عموم برساند. اصلح است روزى كه جهت تدريس در مسجد اعظم قصد قرائت بيانيه را مى‏نمايد به طرق مقتضى از اقدامات وى جلوگيرى به عمل آيد همانطور كه مكرر به عرض رسيد محركين گلپايگانى سيدمهدى و برادران صافى مى‏باشند. ضمنا در صورت موافق به سيدمهدى يا صافيها ابلاغ شود فورا خود را به آن اداره كل معرفى و مذاكرات لازم با نامبردگان قبل از اجراى اين برنامه به عمل آيد. روحانى
رئيس ساواك : به نظر نمى‏رسد گلپايگانى بيش از يك يا دو روز از آمدن به درس خوددارى نمايد بعد از دو روز. مهران
گزارش عرضى تهيه شود.4

1ـ مدرسه حجتيه يكى از بزرگترين و وسيع‏ترين مدارس حوزه علميه قم است كه به دستور مرحوم آيت‏اللّه‏ العظمى سيد محمد حجت كوه كمره‏اى تأسيس شد. مرحوم آيت‏اللّه‏ حجت در سال 1364 قمرى (حدود سالهاى 24ـ23 ش) «پارك» كامران ميرزا پسر ناصرالدين شاه قاجار كه جهت اقامت ايام زيارتى خود در كنار رودخانه قم در دو طبقه ساخته بود خريده و در روز 20 جمادى‏الثانى همان سال كه مطابق سالروز ولادت حضرت زهرا سلام‏اللّه‏ عليها بود كلنگ تأسيس ساختمان مدرسه را در كنار آن ساختمان بر زمين زد. اين مدرسه كه بعدها به نام بانى آن معروف به «مدرسه حجتيه» گرديد در شش قسمت مجزا، در دو طبقه بنا گرديده است و جمعا داراى 126 اطاق روشن و آفتاب‏گير است. در قسمت مشرق مدرسه، مسجد زيبا و صحن كوچك آن كه به هزينه مرحوم حاج احمد اتفاق از تجار آذربايجان مقيم تهران بنا شده است و مقبره مرحوم آيت‏اللّه‏ حجت نيز در كنار مسجد است. علاوه بر ساختمان عمومى مدرسه در سمت پائين مسجد قسمت ديگر ساختمان مدرسه در دو طبقه است كه بعد از رحلت مرحوم آيت‏اللّه‏ حجت بنا گرديد. اين مدرسه داراى كتابخانه‏اى است كه در سال 1371 قمرى و در اواخر زندگى مرحوم حجت در گوشه‏اى از مدرسه حجتيه تأسيس يافته است. (يكصد سال مبارزه روحانيت مترقى، تاريخ قم، محمدحسين ناصرالشريعه).
2ـ بنى‏فضل در سال 1297 ه ش در تبريز متولد شد. وى با درجه ستوان دومى در سال 1323 كار خود را در ارتش شروع كرد و پس از طى مراحل مختلف آموزش نظامى در دانشگاه نظامى در ژاندارمرى خوزستان مشغول به كار شد و پس از طى دوره ستاد فرماندهى در سال 1348 به عنوان رئيس ستاد ناحيه ژاندارمرى كرمانشاه منصوب شد و در سال 1355 به عنوان رئيس ژاندارمرى اصفهان منصوب گرديد. وى كه در كشتار مردم انقلابى استان اصفهان و تجهيز چماقداران و دستگيرى مبارزين نقش به سزايى داشت در سال 58 به دست عدالت گرفتار آمد و در تاريخ 22 / 7 / 58 اعدام گرديد.
3ـ سيدحسن حجت فرزند سيدمحمد حجت كوه‏كمره‏اى در سال 1342 ق در تبريز متولد شد در سال 1349ق همراه پدرش به قم مهاجرت نمود و پس از تحصيل مقدمات و سطوح در كلاس درس خارج پدرش شركت نمود و پس از آن مدتى از محضر آيت‏اللّه‏ بروجردى بهره برد سپس به تدريس و تبليغ دين پرداخت (گنجينه دانشمندان، شريف رازى)
4ـ گزارش 30 / 9 / 48 اداره 316 ساواك حاكى است : «در ساعت 1030 روز 30 / 9 / 48 ساواك قم تلفنى اعلام مى‏دارد آيت‏اللّه‏ شريعتمدارى و مرعشى نجفى به تبعيت از آيت‏اللّه‏ گلپايگانى جلسات درس خود را تعطيل، لكن در نماز جماعت حضور يافته‏اند و آيت‏اللّه‏ گلپايگانى همچنان از حضور در جلسات درس و نماز خودددارى نموده است.». در ذيل گزارش فوق اداره كل 316 نظر داده است : «به نظر نمى‏رسد احضار نامبردگان مثمرثمر باشد و در شرايط موجود هرگونه اقدامى در قبال فعاليتهاى مضره گلپايگانى موجب بزرگ شدن و تحكيم موقعيت او خواهد شد. بديهى است مراقبتهاى لازم به عمل خواهد آمد تا چنانچه افرادى قصد چاپ و انتشار بيانيه‏اى كه قرار است گلپايگانى در جلسه درس قرائت كند داشته باشند نسبت به جلوگيرى از تصميمات آنان اقدامات لازم مبذول گردد.»