سند نامه ::
 
من وقت شناسم
موضوع : گلپايگانى

از : 21 تاریخ 19 / 7 / 48
به : 316 شماره : 3176 / 21
عصر يكشنبه ساعت 9 بعد از ظهر به شخص ناشناسى كه در منزل با وى ملاقات نموده بود ضمن اشاره به تمام مطالب گذشته از جمله مسافرت به مشهد و سخنرانى مسجد اعظم و اعلاميه دادن و تلگراف نكردن اظهار داشت آيا اين روش مملكت است اينها دائما مبارزه با آيات قرآن مى‏كنند و من طى نامه‏اى نوشتم كه اين كارها مخالف قرآن است اين سپاه دانش زنان صحيح نيست چون من وقت شناسم و مى‏دانم وضع دولت فعلاً چطور است لذا به موقع اعلاميه دادم و منبر هم رفتم و راديو بغداد هم مطالب ما را نقل كرد و گفت. گلپايگانى اضافه كرد ما با اين سازمانيها دعوايمان شده است براى اينكه اين رئيس سازمان آمد اينجا و گفت شما مى‏توانيد جلوگيرى كنيد از اين طلاب و من خيلى ناراحت شدم و گفتم شما مى‏خواهيد با دين مبارزه كنيد.
رئيس سازمان گفت شما واقعا عقيده‏تان اين است كه ما مى‏خواهيم دين را تضعيف كنيم من گفتم با چشم دارم مى‏بينم سپس گلپايگانى گفت من روى منبر صحبت كردم و اعتراض نمودم قصدم شاه بود منتها اسم آن را نبردم و اضافه كرد اين رئيس سازمان آدم مرموزى است مى‏خواست از ما استفاده ببرد.
گلپايگانى افزود اين دولتيها مى‏خواهند از ما انتفاع ببرند ولى نمى‏توانند يك روز آقا شيخ عباسعلى اسلامى اينجا آمده بود فورا سازمان تلفن كرد به منزل ما گفت شيخ عباسعلى اسلامى چكار داشت عجبا آخر به شما چه اسلامى چه كار داشت مگر ما هر كارى در منزلمان بشود بايد به شما اطلاع دهيم فكر مى‏كنند ما هم مأمور هستيم خلاصه من خيلى دلم درد آمده كه اين با من لجبازى مى‏كند اين مى‏خواست منزل ما را شعبه سازمان بكند.
گلپايگانى اضافه كرد اينها هر چه فشار آوردند كه من تلگراف كنم چه مستقيم و چه غيرمستقيم بالاخره تلگراف نكردم اين جريان هم عين جريان تقسيم اراضى1 شده بود كه مرتب رعيت‏ها راوادار مى‏كردند كه به ما تلگراف كنند كه شما مخالفت نكنيد و بگذاريد ما زمين‏دار بشويم.
گلپايگانى افزود بعد روزنامه‏هاى ايران نوشتند حكيم به شدت مريض شده ما يك تلگراف كرديم فورا جواب آمد بعد گفت اگر دولت عراق بفهمد دولت ايران طرفدار حكيم است بدتر اذيت مى‏كند و خواهند گفت دولت ايران تحريك مى‏كند بنابراين اين اقدامات چه فايده‏اى دارد.
در مورد رودخانه (اروندرود) اگر حرف ما اثر ندارد چرا حرف بزنيم و اگر اثر دارد يك رودخانه جزو ايران باشد يا عراق مهم نيست ارزشى ندارد كه خون مسلمانها ريخته شود زيرا هر دو طرف مسلمان هستند آقاى شريعتمدارى تلگراف كرد و آن زنه در مجلس از شريعتمدارى اظهار تشكر نمود و وكيل قم هم در مقابل صحن اسم شريعتمدارى را برد و تجليل كرد ولى دستور دادند روزنامه به من توهين كند و بعد هم ما را ول نكردند و مشهد رفتيم سازمانيها دنبالمان جمع شدند و ترسيدند ما شلوغ كنيم.
نظريه منبع : نظرى ندارد.
نظريه رهبر عمليات : مفاد گزارش صحت دارد. ارم
نظريه امنيت داخلى : مفاد گزارش صحيح است گلپايگانى فعلاً سياست سكوت دارد لكن در ملاقاتهاى خود با اشخاص به محدوديتهاى خود اشاراتى مى‏كند و انتقاداتى مى‏نمايد.
رئيس ساواك : فعلاً نظرى نيست. مهران
در پرونده گلپايگانى بايگانى شود ـ اوانى
آقاى اوانى ـ بهره‏بردارى ضمنا ساواك قم در صورت امكان ملاقات كننده را شناسائى نمايد. 22 / 7

1ـ اصلاحات ارضى يكى از عمده‏ترين اصول سياست استعمار جديد بود كه در تمام كشورهاى تحت سلطه استعمار از آمريكاى لاتين تا آسيا و آفريقا به وسيله حكومت اين كشورها به صورت تقريبا مشابه به اجرا درآمد. شاه در 1341 ه ش از يك سو به منظور جلب اعتماد سرمايه‏دارى آمريكا و نشان دادن موافقت و همكارى خود با استراتژى جديد و گشودن بازارى تازه براى اقتصاد غرب و از سوى ديگر براى كاهش وخامت اوضاع داخلى و جلوگيرى از گسترش نارضايتى مردم كه خطر انفجارات اجتماعى در پى داشت، برنامه «اصلاحات ارضى» را به عنوان اولين اصل از اصول ششگانه «انقلاب شاه و مردم»! در كشور آغاز كرد و اقتصاد ايران را به ورشكستگى كشانيد. «اصلاحات ارضى» در ايران كه با سرمايه‏گذارى خارجى و عمدتا آمريكايى در بخشهاى تجارت و صنايع وابسته همراه بود، آسيب شديدى بر كشاورزان ايران وارد آورد به طورى كه كشور در طى چند سال از مقام صادركننده گندم به يك كشور وارد كننده عمده گندم تبديل شد! از سوى ديگر بر اثر مهاجرت روستائيان به شهرها و جذب آنان به عنوان نيروى كار ارزان توسط صنايع و سرويسهاى خدماتى وابسته طى 11 سال (1345 تا 1356) 000 / 20 روستاى ايران خالى از سكنه گرديد. ر. ك : كوثر، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى (س)، چاپ چهارم، تابستان 1378، ج 2، ص 38.