موضوع : اظهارات گلپايگانى و سيدمهدى از : 21 تاریخ 8 / 6 / 48 به : 316 شماره : 2549 / 21 ساعت يازده صبح چهارشنبه 5 / 6 / 48 مرتضى برقعى واعظ با آيتاله گلپايگانى در منزل ايشان با حضور سيدمهدى فرزند وى ملاقات و گلپايگانى از برقعى مىخواهد كه عصر روز جمعه در مدرسه فيضيه منبر برود و بيانيه آقا را هم قرائت كند گلپايگانى افزود براى مجلس جمعه اجازه نمىگيريم ولى با خودشان اتمام حجت مىكنيم كه اگر بنا شود جريان مدرسه فيضيه تكرار شود روز جمعه جلسه را تعطيل مىكنيم ما مىخواهيم مجلس آبرومندانه باشد و آبروى مسلمانان و روحانيت حفظ شود و از اتهام درآيند زيرا انسان به هر كشور عربى برود مىگويند يهودى آمد. گلپايگانى به برقعى گفت ما نمىخواهيم انتقاد كنيم فقط تاريخ مسجدالاقصى و عين جريان را شرح دهيد وى اضافه كرد من در سخنرانى قصد داشتم صحبت كنم و اين قدر تندى كنم ولى جريان گرفتن آقا فضلاله1 مرا ناراحت ساخته بود گلپايگانى افزود من در صحبت گفتم بايد مسئله عرب و اسرائيل را كنار گذاشت و مسئله اسلام و اسرائيل به ميان آورد و بعد ديشب ديدم روزنامه اسلام و اسرائيل را نوشته معلوم مىشود اينها حرفهاى ما را فورا به مركز گزارش كردند. سيدمهدى گفت يك تلگراف براى ما آمده و ديروز قم رسيده امروز به دست ما دادند اين نتيجه فحشها بود كه ديروز آقا داد زيرا اگر صحبت نكرده بود بعيد بود كه تلگراف را بما بدهند برقعى گفت ممكن است در تهران هم عزا بگيرند مهدى پاسخ داد اگر اينها بگذارند ما يك روز تمام مملكت را سياهپوش مىكنيم مهدى اضافه كرد كه فقط دستگاه روى آقا حساسيت دارد والا با عزا مخالف نيست گلپايگانى گفت بله اينها از اسم من بدشان مىآيد و لذا گفتند اين اعلاميه شما مملكت را آشوب مىكند چه آشوبى فقط ايران عزا مىگيرد چه مانعى دارد. گلپايگانى اضافه كرد كه من در جريان سابق هر كار كردند تلگراف نكردم و لذا مردم فهميدند كه دولت مىخواهد اين تلگرافها بشود برقعى گفت بعيد نيست عراقيها عمال اسرائيل باشند زيرا نبايد در اين موقع حساس اين چند نفر را اعدام كنند. مهدى گفت جريان مسجدالاقصى از بس بزرگ بود اعدام اين چند نفر نتوانست افكار عمومى را برگرداند. گلپايگانى به برقعى گفت على ايحال شما آماده و مهيا باشيد و يك بيانيه هم مىدهم بخوانيد چيز مهمى نيست و جنبه انتقادى ندارد. برقعى گفت اينها نادانى كردند و بد كردند گلپايگانى اظهار داشت آخر تمام دنيا اظهار ناراحتى بكند ولى من نكنم؟ گلپايگانى اضافه كرد سپاه دانش زن و قضات زن و سپاه دانش مختلط به هم بر نمىخورد اگر ما بخواهيم حرف بزنيم حرف زياد است وى افزود ديروز مىخواستم روى منبر يك حرفهائى بزنم ترسيدم جمعيت صلوات بفرستند و شلوغ شود ـ نامبرده اضافه كرد كه اين سازمان تا يك كشت و كشتارى نشود از قم نمىرود آخر فايده اين سازمان چيست و افزود من مىخواهم مملكت شما را از اتهام يهودى بودن بيرون بياورم نمىگذاريد. الآن بهترين موقع است كه ايران از اتهام درآيد زيرا بعد از اين جريانات ايران كه نمىتواند با اسرائيل رابطه داشته باشد لذا بهترين موقع است الآن است كه علما جلو بيايند و مردم هم دنبال علما هم دولت ايران از اتهام بيرون بيايد و هم ايرانيها و در اين صورت آمريكا هم نمىتواند حرف بزند زيرا تمام مسلمانان دنيا عزادار هستند و دولت هم بهانه دارد كه به آمريكا بگويد كه ما اگر جلوگيرى كنيم متهم مىشويم و به عقيده من بهترين موقعيت براى دولت پيش آمده كه خودش را خوشنام كند و از اتهام يهودى بودن بيرون آيد پس از خداحافظى برقعى سيدمهدى به گلپايگانى گفت آقا چرا اين حرفها را نزد برقعى گفتى اين برقعى با رئيس سازمان رفيق است و الآن تمام مطالب را تلفن كرده و به وى مىگويد چرا گفتى من صحبت نمىكنم چرا گفتى مىخواهم فسادى نشود و اگر حس كنم جريان فيضيه پيش مىآيد تعطيل مىكنم الآن برقعى به رئيس سازمان مىگويد خاطرتان جمع باشد روز جمعه هيچ خبرى نيست و گلپايگانى ترسيده سيدمهدى از گلپايگانى خواست كه هيچ وقت جلوى برقعى حرف نزن. حالا اگر اينها جلوگيرى بكنند خيلى خوبست زيرا ممكن است در صورت تشكيل جلسه دولتيها به نفع خودشان استفاده بكنند و ممكن است در جلسه يك نفر مداح بلند شود و بگويد اعليحضرت قرار شد مسجدالاقصى را مرمت كند و ممكن است بعد هم در روزنامه بنويسند پيرامون منويات شاهنشاه در مدرسه فيضيه مجلس منعقد شد و بنا شد به مسجدالاقصى كمك كنند. سيدمهدى گفت اگر ممانعت كنند خوبست در هر صورت ما كه كار خودمان را كرديم و انقلاب را شروع نموديم و انقلاب را به يك مرحله رسانيديم همين بس است. سيدمهدى گفت به هر حال دولت بايد متوجه باشد كه اگر اعراب ولو صد سال ديگر از مسئله فلسطين و يهوديان فارغ شوند به سراغ ايران مىآيند و به حساب ايران مىرسند. نظريه منبع : نظرى ندارد. نظريه رهبر عمليات : مفاد گزارش صحيح است. هدف از اشاره به نام آقا فضلاللّه صاحب چاپخانه علميه كه مبادرت به چاپ اعلاميه نموده و منظور از تلگراف، تلگراف مهدوى بوده كه به گلپايگانى مخابره شده تمام آتشها را سيدمهدى فرزند گلپايگانى دامن مىزند و او نمىتواند آرام باشد علما و روحانيون ديگر كمتر ديده مىشود در موضوعات مداخله و مبادرت به اقدامات حادى بنمايند ولى دستگاه گلپايگانى كه عامل و محرك اصلى سيدمهدى فرزند اوست دائم در تلاطم و خروش است و هر چه موجبات تضعيف او فراهم مىگردد رو نمىگرداند و ساواك را مانع اجراى هدفهاى خود مىشناسد و ذهن مراجعين را به صور مختلف به ساواك بد مىكند. روحانى نظر رئيس ساواك ـ دستگاه گلپايگانى روابطش با شهربانى بسيار خوب كما اينكه در موضوع پخش اعلاميه و گرفتن صاحب چاپخانه رئيس شهربانى تلفنا با من صحبت نمود و با وجود اينكه به او اظهار نمودم پسر گلپايگانى به شما تلفن كرده گفت خير مأمورين به من گفتند در صورتى كه در دستگاه شنود اين موضوع منعكس مىباشد لذا... گلپايگانى تنها سد خود را اينجانب مىداند و بارها اظهار نموده اگر نباشد ماها كارمان را انجام مىدهيم و بقيه دستگاهها كارى به ما ندارند. مهران آقاى اوانى ـ 18 / 3 / .... يك نسخه بر پرونده سيدمهدى گلپايگانى ضميمه شد 1ـ مقصود، آقاى سيد فضلاللّه طباطبائى صاحب و مدير چاپخانه علميه مىباشد، كه به دليل چاپ اعلاميه آيتاللّه گلپايگانى عليه اسرائيل و صهيونيستها، ساواك او را تحت فشار و آزار قرار داد. |