موضوع : شنود پايگاه در تاريخ 6 / 6 / 48 از منزل آيتاله گلپايگانى از : 21 تاریخ 7 / 6 / 48 به : 316 شماره : 2570 / 21 آقا جعفر پسر خوانسارى : در گلپايگان بودم روزنامه را ديدم خيلى از حركت زشت اينها ناراحت شدم. آيتاله : اين همان است كه آن دفعه هم تلگراف براى آقاى شريعتمدارى كرد اين خود سازمان بوده است. آقا جعفر : هنوز نسبت به سخنرانى عكسالعملى نشان ندادهاند؟ آيتاله : مىگويند نرويد منبر به عنوان التماسى نه به عنوان تعقيبى مثلاً مىگويند شما نرويد كس ديگر برود ولى از اينجا كسى نيامده است و ما گفتهايم ما قرار نبود فردا صحبت كنيم ولى حالا كه اينها نوشتند ما فردا مىخواهيم يك قدرى از منويات بگوئيم كه منويات چه چيزهايى است، رابطهاى با سازمان اينجا نداريم ولى از تهران بعضيها مىآيند و التماس مىكنند صحبت نكنيد ولى ما اطمينان نداريم كه بگذارند فردا صحبت كنيم حالا بايد اطمينان پيدا كنيم. اين مسلم است كه فردا كسانى را درب مدرسه مىگذارند. آقا جعفر : اگر اين طور باشد از دو جهت خارج نيست يا مردم مىترسند نمىآيند درب مدرسه يا اگر بيايند احتمال ناراحتى هست. آيتاله گلپايگانى : اگر ما احتمال بدهيم ايجاد ناراحتى بشود نمىرويم. عمده مطلب اين است كه نمىتوانيم كه بگوئيم منصرف شدهايم و حالا رفتهاند تهران جواب بياورند و اينها مسلم است با اسرائيل رابطه دارند. من آن روز كه منبر رفتم خيلى چيزها را يادم رفت به علت اينكه عصبانى بودم در عوض خيلى چيزها را نمىخواستم بگويم گفتم و حالا ديگر رسميت پيدا كرده است. ناشناسى كه صداى وى شناخته نشد : رئيس رومانى كه دشمن سرسخت اسلام است و در تمام جهات رأى بر عليه اسلام داده است و نبايد اصلاً دعوتش كنند. آيتاله : من ديروز به برقعى گفته بودم بيايد برود منبر ولى چون تلگراف را در روزنامه نوشته بودند من خواستم منويات را نشان بدهم بگويم منويات چيست و اينكار منويات نيست. من به برقعى گفته بودم منبر برود ملايم هم بگويد و در مجلس تندى نشود بعدا اين آقاى ساواك تلگراف كرد به پيروى از منويات اعليحضرت [ناخوانا] كرده گفتم كسى نرود منبر خودم مىروم تا يك كمى از منويات صحبت كنم منويات اين است شما اشتباه كرديد اگر منويات بود فلان و فلان كار نمىشد. ناشناس : در جشن مشروطيت رفته بودند لاى زنها صافى : اينجا نوشته است به قرارى كه جمعى از معممين نقل كردهاند. آيتاله : معممين حامى قرآن اين معممين سازمانيها هستند. ناشناس : حقيقت اين است كه خودشان هم مىدانند در جامعه چقدر منفورند كه هر كس بخواهد به او توهين بكند مىگويد به پيروى از منويات اين توهين است. ناشناس : حرفى نزدهاند راجع به فردا آيتاله : غيرمستقيم چرا توصيه مىكنند و مستقيم نه. هنوز يك ادارى نيامده است كه بگويد همه غير ادارى هستند كه مىآيند و پيدا است كه آنها را فرستادهاند كه مىگويند نرويد منبر اگر مىرويد ملايم. ناشناس : سازمانيها چقدر منفورند، كسى نيست كه از اينها بدش نيايد آقاى شريعتمدار را هم مىخواهند ضايع1 كنند. آيتاله : من يك وقتى تسليم بودم كه مقدارى از مطالب را بتوانم بگويم و گاه گاهى جلوى بعضى از مفاسد را بگيرم. ولى وقتى آدم مأيوس مىشود و مىبيند از اين راه هيچ كارى نمىتواند بكند خوب فكر مىكند الآن 70 سال از سن من مىگذرد خيلى پير شدم 80 سال دو لا دولا راه مىروم بگذار 6الى 7 سال آدم زودتر بميرد و لااقل از اين طرف خدمت به اسلام بكند، اينها بدجورى پيش گرفتهاند همه بىدينها را كتاب كردهاند دست مردم مىدهند. ناشناس : در يك جا گفته بودند به نام شاهنشاه آريامهر، بسماللّه الرحمن الرحيم. صافى : اين كه خودش مىگويد به من الهام مىشود نزديكترين اشخاص به خدا هستم. ناشناس : اين وضع نشد كه مسجدالاقصى را خراب كنند. صافى : امروز در گلپايگان مجلس مفصلى گرفتيم از طرف علما. كه آخرهاى مجلس جا نبود آقاى محمودى رفت منبر يك دكان هم باز نبود و خيابان هم بسته بود. ناشناس : در اندونزى و جاكارتا تظاهرات زيادى شده در اين باره كه راديو نگفته در اين موقع آقاى آيتاله براى نماز به مسجد رفت. آقاى اوانى ـ تهيه خلاصهاى در مورد قسمت شنود تذكر اين...كه توجه داده شود 11 / 6 لازم به ساواك محل داده شود و ضميمه گردد. 1ـ اصل : زايع. |