درباره : مدارس فيضيه و دارالشفاء از : 312 تاریخ 26 / 6 / 54 محترما باستحضار ميرساند: همانطوريكه استحضار دارند بمناسبت سالروز 15 خرداد سال 42 در روزهاى 15 و 16 و 17 خرداد سال جارى عدهاى از طلاب علوم دينى شهرستان قم تظاهرات اخلالگرانه برپا كردند و آنعده كه در اين فعاليتها دخالت مستقيم داشتند، دستگير و تحت پيگرد قانونى قرار گرفتند. عناصر اخلالگر مدارس فيضيه و دارالشفاء را پايگاه عمليات اخلالگرانه خود قرار داده بودند و از مدارس مزبور مأمورين انتظامى حمله و شعارهاى ضدميهنى ميدادند. پس از دستگيرى اخلالگران مدارس تخليه و در اختيار سازمانهاى انتظامى قرار گرفت. از مراجعت مجدد طلاب علوم دينى به مدارس مذكور ممانعت بعمل آمد. آيات طراز اول شهرستان قم نيز بانحاء مختلف كوشش نمودهاند كه مدارس مزبور را مجددا در اختيار خود گيرند و طلاب علوم دينى مجددا باين مدارس مراجعت نمايند. آنطورى كه مستفاد ميشود، نظر كلى آيات اين است كه مدارس فيضيه و دارالشفاء كه از كانونهاى اصلى طلاب علوم دينى در حوزه علميه قم ميباشد و قدمت و سابقه طولانى دارد، ميبايست همچنان در اختيار حوزه علميه باشد. ساواك قم اعلام نموده كه مدارس مذكور يكى از كانونهاى اصلى بروز تشنجات در قم بوده و اكنون كه مدارس تخليه و در اختيار ميباشد و ملك آن نيز متعلق به آستانه مقدسه است دو راه حل در مورد وضعيت مدارس مذكور پيشنهاد نموده است: 1ـ مدارس در اختيار سازمان اوقاف قرار گيرد و حجرههاى مدارس به طلابى واگذار شود كه بنحوى با سازمان اوقاف ارتباط دارند. 2ـ چنانچه مورد اول امكانپذير نباشد مدارس با ضوابط زير بيكى از آيات (شريعتمدارى، نجفى مرعشى و گلپايگانى) تحويل شود. شرايط: الف ـ عدم اسكان طلاب كمتر از سى سال ب ـ واگذارى حجره به طلاب موجه و مورد ضمانت آيتاله پ ـ ثبت اسامى طلاب مدارس در دفاتر مخصوص ت ـ صدور كارت شناسائى براى طلابى كه ساكن مدارس هستند. ث ـ جلوگيرى از تجمع ساير طلاب مدارس حوزه كه فاقد كارت شناسائى ميباشند. ج ـ مشخص نمودن مدرسين و تعيين ساعات تشكيل درس با ضوابط معين و مشخص چ ـ چون اجراى بند (ث) بعلت وجود كتابخانه عمومى در مدرسه فيضيه با اشكال مواجه خواهد شد، لذا درب كتابخانه از مدرسه جد او از محل ديگرى راه براى مراجعين باز شود. نتيجه بررسى: اجراى هر دو مورد پيشنهادى اشكالاتى در بردارد كه شمهاى از آن باستحضار عالى ميرسد: واگذارى مدارس بسازمان اوقاف با عكسالعمل آيات مواجه خواهد شد و آيات كه براى خود باين مدارس حقوقى قائل هستند، احتمالا دست به تحريكاتى در بين طلاب علوم دينى خواهد زد. بعلاوه طلابيكه بعد از واگذارى بمدرسه خواهند رفت بعنوان طلاب سازمان اوقاف شناخته ميشوند و روحانيون و آيات براى آنها محدوديتهائى ايجاد خواهند كرد و بنظر نميرسد سازمان اوقاف براى انتخاب و گماردن مدرسين ورزيده و مطلع در امور دينى كه مورد تائيد طلاب علوم دينى باشند موفقيتى در حد مطلوب بدست آورد. زيرا اينگونه مدرسين با موقعيت حوزه علميه قم، احتمالاً از قبول مسئوليت خوددارى خواهند كرد و اگر افرادى كه در اين سطح نباشند بعنوان مدرس مدارس مشغول تدريس شوند طلاب براى تحصيل در كلاس درس آنها حاضر نخواهند شد. بعلاوه ممكن است موانع ديگرى در آغاز كار و برقرارى شرايط سازمان اوقاف بوجود آيد. در مورد واگذارى مدارس بيكى از آيات اشاره شده نيز باز مشكلاتى در پيش خواهد بود و شرايط و ضوابط اشاره شده از طرف ساواك قم نميتواند مانع از برگشت وضعيت مدارس مذكور بوضع گذشته باشد. چون ضمانت اجرائى براى رعايت اصول ذكر شده وجود ندارد و آيات خود را ملزم به رعايت آن نخواهند ديد. تجربه نشان داده است كه آيات در تصميمگيريهاى خود كه با وضعيت طلاب علوم دينى ارتباط پيدا كند تابع عقايد و نظريات شخصى خود نيستند و بيشتر بصورت عوامل اجرائى نظريات و افكار اكثريت طلاب علوم دينى نظريات خود را مطرح و اجراء ميكنند و چنانچه موقعيت خود را از طرف طلاب در معرض تهديد ببينند، از نظريات آنها پيروى خواهند كرد، بعلاوه واگذارى مدارس بيكى از آيات مذكور موجب خواهد شد كه آيات ديگر عليه آيتاله در اختيار گيرنده مدرسه تحريكاتى را انجام دهند و او را وابسته به دستگاه و مجرى نظريات معرفى كنند و اين هم موردى خواهد بود كه يكنفر از آيات مذكور به تنهائى از قبول مسئوليت مزبور سرباز زند و واگذارى مدرسه به آيات سهگانه: نيز وضع را از صورت سابق خارج نخواهد كرد و پس از مدت كوتاهى بايد شاهد رجعت بوضعيت سابق بود. آنچه بنظر ميرسد، وضعيت مدارس مذكور و طلاب ناراحت ميبايست در رابطه با وضعيت كلى طلاب علوم دينى مورد بررسى قرار گيرد. زيرا بررسى و مورد توجه قرار دادن و يا اقدام در مورد يك يا چند مدرسه دينى عملا مانعى براى بازداشتن طلاب ناراحت از فعاليت خلاف مصالح مملكتى نخواهد. بلكه اين عده كه از اين طريق به محدوديت و مانع برخورد كردهاند مدارس ديگرى را مركز فعاليتهاى خود قرار خواهند داد. و راه اصولى براى نظام دادن بوضع طلاب علوم دينى، تدوين مقررات و ضوابط قابل اجراء در مورد وضع تحصيلى طلاب ميباشد كه در اين زمينه همانطوريكه مقرر شده بود سوابق امر ضمن مشروحهاى به نخستوزيرى اعلام شده ولى پاسخى دريافت نشده است. در عين حال و در موقعيت فعلى بنظر ميرسد كه بهتر است مدارس مزبور بين هر سه نفر آيات نجفى مرعشى، شريعتمدارى و گلپايگانى تقسيم و مسئوليت اداره مدارس مورد بحث بعهده هر سه نفر واگذار و حجرههاى در اختيار هر آيتاله معلوم و مشخص باشد كه طلاب را طبق ضوابط اشاره شده بالا بپذيرند و اسكان دهند و هر سه نفر در قبال اداره مدارس مسئول باشند تا ضمن آنكه بوضعيت بىسامان فعلى خاتمه داده ميشود، از برخوردها و كشمكشهاى آتى نيز جلوگيرى بعمل آيد. موكول باوامر عاليست. 1ـ وضعيت قبلى اين دو مدرسه چه بوده، حجرهها را چه مقامى در اختيار طلاب ميگذارده است. 2ـ گزارش شرف عرضى تهيه و دو راه حل پيشنهادى بطور مختصر ذكر شود. الف ـ در اختيار اوقاف قرار گيرد چون اين دو مدرسه متعلق به آستانه است و اوقاف مدرسينى براى آنها تعيين و هزينه آنان را بهتر از آيات ترتيب بدهد و كسانى در اين مدارس پذيرفته شوند كه مورد اعتماد بوده و وابسته به عناصر اخلالگر نباشند ب ـ حجرهها بين آقايان شريعتمدار ـ نجفى ـ گلپايگانى تقسيم و مسئوليت اعمال و رفتار آنها را تقبل نمايند و شرايطى براى پذيرفته شدن اين طلاب وضع شود. ج ـ يا بيكى از آقايان نامبرده بالا واگذار شود. سپهبد نصيرى 26 / 6 / 54 |