سند نامه ::
 
چرا و چگونه بازرگان به نخست وزیری رسید؟

امام‌ خمینی‌ در فرصت‌ مناسبی‌ که‌ خلاء قدرت‌ بیش‌ از هر زمانی‌ احساس‌ می‌شد وقدرت‌ رویارویی‌ دولت‌ بختیار به‌ کلی‌ از بین‌ رفته‌ بود، با تشکیل‌ دولت‌ موقت‌ شکست ‌نهایی‌ را بر رژیم‌ تحمیل‌ کرد. حمایت‌ همه‌ جانبه‌ی‌ مردم‌ از دولت‌ منصوب‌ امام‌ خمینی‌ وایستادگی‌ کارمندان‌ در مقابل‌ وزرای‌ دولت‌ بختیار و اعلام‌ همکاری‌ با وزرای‌ دولت‌موقت‌ آخرین‌ رمق‌های‌ دولت‌ بختیار را تحلیل‌ برد و زمینه‌ را برای‌ سقوط‌ نهایی‌ فراهم‌کرد.
تشکیل‌ دولت‌ موقت‌
انتصاب‌ مهندس‌ مهدی‌ بازرگان‌
امام‌ خمینی‌ در 26 دی‌ ماه‌ در آستانه‌ی‌ خروج‌شاه‌ اعلام‌ کردند که‌ «ما دولت‌ را به‌ همین‌ زودی‌ معرفی‌ خواهیم‌ کرد» و بلافاصله‌ بعداز رفتن‌ شاه‌ در پیامی‌ خطاب‌ به‌ ملت‌ ایران‌ فرمودند که‌ «دولت‌ موقت‌ برای‌ تهیه‌ی‌مقدمات‌ انتخاب‌ مجلس‌ مؤسسان‌ به‌ زودی‌ معرفی‌ می‌شود و به‌ کار مشغول‌ خواهد شد.وزارت‌خانه‌ها موظفند که‌ آنان‌ را پذیرفته‌ و با آن‌ همکاری‌ صمیمانه‌ کنند. اینجانب‌ به‌صلاح‌ وزرای‌ غیرقانونی‌ می‌دانم‌ که‌ برکناری‌ خود را اعلام‌ کنند و خود را در مسیر ملت‌قرار دهند.»
امام‌ خمینی‌ بعد از بازگشت‌ به‌ ایران‌ در بهشت‌زهرا به‌ مردم‌ بشارت‌ دادند که‌ «من‌دولت‌ تعیین‌ می‌کنم‌. من‌ به‌ پشتیبانی‌ این‌ ملت‌ دولت‌ تعیین‌ می‌کنم‌.» سرانجام‌ روز موعودفرا رسید و امام‌ خمینی‌ در شب‌ پانزدهم‌ بهمن‌ ماه‌ اعضای‌ شورای‌ انقلاب‌ را فراخواندندو به‌ رای‌زنی‌ پرداختند.
این‌ جلسه‌ که‌ از ساعت‌ 17 تا 23 شب‌ در پشت‌ درهای‌ بسته‌ ادامه‌ یافت‌،نخست‌وزیری‌ بازرگان‌ تصویب‌ گردید. صبح‌ روز پانزدهم‌ یکی‌ از اعضای‌ بیت‌ امام‌خمینی‌ خبر تصمیم‌ بر نخست‌وزیری‌ بازرگان‌ را منتشر نمود. امام‌ خمینی‌ در حکم‌نخست‌وزیری‌ بازرگان‌ و سخنرانی‌ معارفه‌ تصریح‌ کردند که‌ نخست‌وزیری‌ بازرگان‌ به‌پیشنهاد شورای‌ انقلاب‌ اسلامی‌ بوده‌ است‌. امام‌ خمینی‌ در همان‌ روز پانزدهم‌ حکم‌نخست‌وزیری‌ بازرگان‌ را به‌ این‌ شرح‌ صادر نمودند:
6 ربیع‌الاوّل‌ 1399
جناب‌ آقای‌ مهندس‌ بازرگان‌
بنا به‌ پیشنهاد شورای‌ انقلاب‌، برحَسَب‌ حق‌ّ شرعی‌ و حق‌ّ قانونی‌ ناشی‌ از آرای‌اکثریت‌ قاطع‌ قریب‌ به‌ اتّفاِق ملت‌ ایران‌ که‌ طی‌ اجتماعات‌ عظیم‌ و تظاهرات‌وسیع‌ و متعدد در سراسر ایران‌ نسبت‌ به‌ رهبری‌ جنبش‌ ابراز شده‌ است‌ و به‌موجب‌ اعتمادی‌ که‌ به‌ ایمان‌ راسخ‌ شما به‌ مکتب‌ مقدس‌ اسلام‌ و اطلاعی‌ که‌ ازسوابقتان‌ در مبارزات‌ اسلامی‌ و ملی‌ دارم‌، جناب‌عالی‌ را بدون‌ در نظر گرفتن‌روابط‌ حزبی‌ و بستگی‌ به‌ گروهی‌ خاص‌ مأمور تشکیل‌ دولت‌ موقت‌ می‌نمایم‌ تاترتیب‌ اداره‌ی‌ امور مملکت‌ و خصوصاً انجام‌ رفراندوم‌ و رجوع‌ به‌ آرای‌ عمومی‌ملت‌ درباره‌ی‌ تغییر نظام‌ سیاسی‌ کشور به‌ جمهوری‌ اسلامی‌ و تشکیل‌ مجلس‌مؤسسان‌ از منتخبین‌ مردم‌ جهت‌ تصویب‌ قانون‌ اساسی‌ نظام‌ جدید و انتخاب‌مجلس‌ نمایندگان‌ ملّت‌ بر طبق‌ قانون‌ اساسی‌ جدید را بدهید. مقتضی‌ است‌ که‌اعضای‌ دولت‌ موقت‌ را هر چه‌ زودتر با توجه‌ به‌ شرایطی‌ که‌ مشخص‌ نموده‌ام‌تعیین‌ و معرفی‌ نمایید.
کارمندان‌ دولت‌ و ارتش‌ و افراد ملت‌ با دولت‌ موقت‌ شما همکاری‌ کامل‌ نموده‌و رعایت‌ انضباط‌ را برای‌ وصول‌ به‌ اهداف‌ مقدس‌ انقلاب‌ و سامان‌ یافتن‌ امورکشور خواهند نمود. موفقیت‌ شما و دولت‌ موقت‌ را در این‌ مرحله‌ی‌ حساس‌ تاریخی‌ از خداوندمتعال‌ مسئلت‌ می‌نمایم‌.روح‌الله الموسوی‌ الخمینی‌
روز شانزدهم‌ بهمن‌ جلسه‌ی‌ معارفه‌ی‌ بازرگان‌ با حضور صدها خبرنگار خارجی‌ وداخلی‌ در مدرسه‌ علوی‌ برگزار شد. این‌ مراسم‌ در شب‌ از تلویزیون‌ پخش‌ شد. ابتدا امام‌خمینی‌ طی‌ سخنانی‌ ضمن‌ تبیین‌ اوضاع‌ آشفته‌ی‌ ایران‌ و حکومت‌ آرمانی‌ اسلامی‌ و تأکید بر غیرقانونی‌ بودن‌ رژیم‌ پهلوی‌، به‌ معرفی‌ بازرگان‌ پرداختند و اعلام‌ نمودند که ‌اطاعت‌ از حکومت‌ وی‌ واجب‌ است‌. امام‌ خمینی‌ سپس‌ به‌ پاسخ‌ به‌ سؤالات‌ خبرنگاران‌پرداختند. آن‌ گاه‌ آقای‌ بازرگان‌ از امام‌ خمینی‌ تشکر کرد و به‌ سختی‌ کار اشاره‌ کرد و اینکه‌با همه‌ی‌ مشکلات‌ این‌ مسئولیت‌ را پذیرفته‌ است‌. در پایان‌ آقای‌ هاشمی‌ رفسنجانی‌ متن‌حکم‌ انتصاب‌ آقای‌ بازرگان‌ را از طرف‌ امام‌ خمینی‌ قرائت‌ کرد. متن‌ سخنرانی‌های‌ جلسه‌معارفه‌ به‌ دلیل‌ اهمیت‌ آن‌ نقل‌ می‌شود.
اعوذ بالله من‌ الشیطان‌ الرجیم‌
بسم‌الله الرحمن‌ الرحیم‌
آقایان‌ آشفتگی‌ چند ساله‌ی‌ ملت‌ ما را می‌دانند. مطلعند که‌ تمام‌ دستگاه‌های‌ملی‌ و دولتی‌ فلج‌ شده‌ است‌، وضع‌ اقتصادی‌ ما رو به‌ نابودی‌ رفته‌ است‌، وضع‌فرهنگ‌ ما خراب‌ است‌، دانشگاه‌ها تعطیلند، مدارس‌ علمی‌ ما تعطیل‌ است‌،بازارها تعطیل‌ است‌. تمام‌ اینها مضافاً به‌ خونریزی‌هایی‌ که‌ تاکنون‌ شده‌ است‌ وآشفتگی‌هایی‌ که‌ در مملکت‌ ما هست‌. از اینها اطلاع‌ دارند. کسانی‌ که‌ مربوطند به‌این‌ها، دست ‌بردارند از شلوغ‌کاری‌، و با تعقل‌ اشیاء را فکر کنند و کنار بروند. ماهمه‌ی‌ این‌ مسائل‌ را ان‌شاءالله با پشتیبانی‌ ملت‌ حل‌ خواهیم‌ کرد.
شما خبرنگارها در این‌ مدت‌ها ملاحظه‌ کردید که‌ ملت‌ ما از مرکز تا هر جا که‌چشم‌انداز باشد، شهرستان‌های‌ بزرگ‌ و کوچک‌، دهکده‌ها، قرا، قصبات‌، همه‌ باهم‌ یک‌ فکر و یک‌ نظر و با اراده‌ی‌ مصمم‌ از ما می‌خواهند که‌ رژیم‌ سلطنتی‌ که‌یک‌ رژیم‌ پوسیده‌ی‌ غیرعُقَلایی‌ است‌، غیر عقلی‌ است‌، و رژیم‌ سلطنت‌محمدرضا خان‌، همه‌ی‌ مردم‌ گفتند که‌ اینها باید سراغ‌ کارشان‌ بروند؛ و همه‌ی‌مردم‌ یک‌ دل‌ و یک‌ جهت‌ جمهوری‌ اسلامی‌ را می‌خواهند. ملت‌ ما مُسْلم‌ است‌،علاقه‌مند به‌ اسلام‌ است‌، عدل‌ اسلامی‌ را دیده‌ است‌؛ تاریخ‌ ما از حکومت‌هایی‌که‌ در صدر اسلام‌ بوده‌ است‌ خبر به‌ ما داده‌ است‌ که‌ وضع‌ حکومت‌ها چه‌ بوده‌است‌، وضع‌ حاکم‌ چه‌ بوده‌ است‌.
حضرت‌ امیرالمؤمنین‌، علی‌بن‌ ابیطالب‌، که ‌حاکم‌ بر یک‌ صحنه‌ی‌ بزرگ‌ [بوده‌ است‌]، یک‌ ممالک‌ بزرگ‌، از عربستان‌سعودی‌ گرفته‌ تا مصر، ایران‌، عراق و سوریه‌ و سایر جاها را داشته‌ است‌، همین‌قاضی‌ای‌ که‌ خودش‌ قرار داده‌ برای‌ قضا، وقتی‌ که‌ یک‌ نفر یهودی‌ [علیه‌] اودعوی‌ کرده‌ است‌ و ادعا کرده‌ است‌ چیزی‌ را، قاضی‌ [آن‌ حضرت‌] را خواسته‌ و اوهم‌ آمده‌ است‌ در محضر قاضی‌ و با یهودی‌ در عرض‌ هم‌ نشسته‌اند، و دادخواهی‌شده‌ است‌، و قاضی‌ حکم‌ برخلاف‌ حضرت‌ امیرـ سلام‌الله علیه‌ـ یعنی‌ حکومت‌وقت‌ کرده‌ است‌، و [آن‌ حضرت‌] تسلیم‌ بوده‌ است‌. یک‌ همچو وضع‌ حکومتی‌در بشر معلوم‌ نیست‌ تحقق‌ پیدا کرده‌ باشد. ما آرزوی‌ یک‌ همچو حکومتی‌داریم‌. یک‌ حکومت‌ عادل‌ که‌ نسبت‌ به‌ افراد رعیت‌ علاقه‌مند باشد؛ عقیده‌اش‌این‌ باشد که‌ باید من‌ نان‌ خشک‌ بخورم‌ که‌ مبادا یک‌ نفر در مملکت‌ من‌زندگی‌اش‌ پست‌ باشد، گرسنگی‌ بخورد. ما می‌خواهیم‌ یک‌ همچون‌ حکومت‌عدلی‌ ایجاد کنیم‌.
چنانکه‌ شما می‌دانیدـ یعنی‌ خبرنگارها به‌ واسطه‌ی‌ اطلاعاتی‌ که‌ در ممالک‌خودشان‌ هست‌، و ما هم‌ به‌ واسطه‌ی‌ اطلاعاتی‌ که‌ در این‌ مملکت‌ داریم‌ ومشاهداتی‌ که‌ داشتیم‌ـ از اول‌ که‌ رضاخان‌ کودتا کرد و آمد به‌ تهران‌ تا آن‌ وقتی‌که‌ مجلس‌ مؤسسان‌ درست‌ کرد و وکلایی‌ خودش‌ درست‌ کرد، تمام‌ اینها با سرنیزه‌ بود و اراده‌ی‌ ملت‌ هیچ‌ دخالت‌ در این‌ مسائل‌ نداشت‌ و ملت‌ به‌ هیچ‌ وجه ‌در حساب‌ نمی‌آمد. یک‌ همچو جمعیتی‌ که‌ او جمع‌ کرده‌ بود و با سرنیزه‌ مسئله‌ی‌ مؤسسان‌ را تأسیس‌ کرد و آنها رأی‌ دادند، این‌ رأی‌ رأی‌ِ باطل‌ بوده‌ است‌؛ این‌ مجلس‌ مجلس‌ ملی‌ نبوده‌ است‌ و چون‌ مجلس‌ ملی‌ نبوده‌ است‌، رژیم‌سلطنتی‌ پهلوی‌ یک‌ رژیم‌ متکی‌ بر سرنیزه‌ بوده‌ است‌ و قانونی‌ نبوده‌ است‌. وقتی ‌رژیم‌ قانونی‌ نشد، مجالسی‌ که‌ بعدها هم‌ تهیه‌ کردند ملی‌ نبوده‌ است‌، قانونی ‌نبوده‌ است‌. تمام‌ این‌ مسائل‌ به‌ ما می‌فهماند که‌ الان‌ نه‌ دولت‌ قانونی‌ است‌، نه‌مجلس‌ قانونی‌ است‌، نه‌ این‌ مجلس‌ و نه‌ آن‌ مجلس‌.
لهذا چون‌ ما مجلس‌ را غیرقانونی‌ می‌دانیم‌ و دولت‌ را هم‌ غیرقانونی‌ می‌دانیم‌ واوضاع‌ کشور را آشفته‌ می‌بینیم‌، برای‌ این‌ که‌ خاتمه‌ بدهیم‌ به‌ وضع‌ ‌[آشفته] کشور، ما به‌ واسطه‌ی‌ اتکا به‌ این‌ آرای‌ عمومی‌ـ که‌ شما الان‌ می‌بینید و دیدید تاکنون‌ که‌ آرای‌ عمومی‌ با ماست‌ و ما را به‌ عنوان‌ «وکالت‌» یا بفرمایید به‌ عنوان‌«رهبری‌»، همه‌ قبول‌ دارندـ از این‌ جهت‌ ما یک‌ دولتی‌ را معرفی‌ می‌کنیم‌، رئیس‌دولتی‌ را معرفی‌ می‌کنیم‌ [تا] موقتاً دولتی‌ تشکیل‌ بدهد که‌ هم‌ به‌ این‌ آشفتگی‌هاخاتمه‌ بدهد، و هم‌ یک‌ مسئله‌ی‌ مهمی‌ که‌ مجلس‌ مؤسسان‌ است‌، انتخابات ‌مجلس‌ مؤسسان‌ را درست‌ کند، و مقدمات‌ آن‌ را درست‌ کند و مجلس‌ مؤسسان‌تأسیس‌ بشود. و همین‌ طور انتخابات‌ هم‌ درست‌ بشود و آنها دولت‌ دائمی‌ راانتخاب‌ بکنند و جمهوری‌ اسلامی‌ را [به‌] رفراندم‌ بگذارد... با این‌ که‌ من‌ اعتقادم ‌این‌ است‌ که‌ دیگر احتیاج‌ به‌ رفراندم‌ نیست‌ و مردم‌ مکرر به‌ جمهوری‌ اسلامی ‌رأی‌ داده‌اند؛ لکن‌ برای‌ این‌ که‌ بهانه‌ها تمام‌ بشود و شمارش‌ آرا بشود، ما بایدآزادانه‌ یک‌ همچو کاری‌ بکنیم‌ تا مردم‌ بدانند، تا همه‌ی‌ عالم‌ بدانند که‌ رأی‌ آزاد که‌مردم‌ می‌دهند به‌ که‌ می‌دهند و به‌ چه‌ رژیمی‌ می‌دهند؛ لهذا ما دولت‌ موقت‌ راتعیین‌ کردیم‌ و چون‌ جناب‌ آقای‌ مهندس‌ مهدی‌ بازرگان‌ را سال‌های‌ طولانی‌است‌ از نزدیک‌ می‌شناسم‌ و یک‌ مردی‌ است‌ صالح‌، متدین‌، عقیده‌مند به‌ دیانت‌و امین‌ و ملی‌ و بدون‌ گرایش‌ به‌ یک‌ شیئی‌ که‌ برخلاف‌ مقررات‌ شرعی‌ است‌،من‌ ایشان‌ را معرفی‌ می‌کنم‌ که‌ ایشان‌ رئیس‌ دولت‌ باشند. و ایشان‌ وزرای‌خودشان‌ را بعد تعیین‌ خواهند کرد، و به‌ ما معرفی‌ می‌کنند، تا این‌ که‌ شورای‌انقلاب‌ ما، که‌ پیشنهادشان‌ این‌ بوده‌ است‌ که‌ ایشان‌ رئیس‌ دولت‌ باشند، شورای‌انقلاب‌ وزرای‌ ایشان‌ را هم‌ بررسی‌ بکنند، ان‌شاءالله مسائل‌ به‌ طور سهل‌ و به‌طور خوبی‌ انجام‌ بگیرد.
من‌ باید یک‌ تنبه‌ دیگری‌ هم‌ بدهم‌ و آن‌ این‌ که‌ من‌ که‌ایشان‌ را حاکم‌ کردم‌، یک‌ نفر آدمی‌ هستم‌ که‌ به‌ واسطه‌ی‌ ولایتی‌ که‌ از طرف‌شارع‌ مقدس‌ دارم‌، ایشان‌ را قرار دادم‌. ایشان‌ را که‌ من‌ قرار دادم‌ واجب‌الاتباع‌است‌، ملت‌ باید از او اتّباع‌ کند. یک‌ حکومت‌ عادی‌ نیست‌، یک‌ حکومت‌ شرعی‌است‌؛ باید از او اتّباع‌ کنند. مخالفت‌ با این‌ حکومت‌ مخالفت‌ با شرع‌ است‌، قیام‌بر علیه‌ شرع‌ است‌. قیام‌ بر علیه‌ حکومت‌ شرع‌ جزایش‌ در قانون‌ ما هست‌، در فقه‌ما هست‌؛ جزای‌ آن‌ بسیار زیاد است‌.
من‌ تنبه‌ می‌دهم‌ به‌ کسانی‌ که‌ تخیل‌ این‌معنی‌ را می‌کنند که‌ کارشکنی‌ بکنند یا این‌ که‌ خدای‌ نخواسته‌ یک‌ وقت‌ قیام‌ برضد این‌ حکومت‌ بکنند، من‌ اعلام‌ می‌کنم‌ به‌ آنها که‌ جزای‌ آنها بسیار سخت‌است‌ در فقه‌ اسلام‌. قیام‌ بر ضد حکومت‌ خدایی‌ قیام‌ بر ضد خداست‌؛ قیام‌ برضد خدا کفر است‌. من‌ تنبه‌ می‌دهم‌ به‌ اینها که‌ بر سر عقل‌ بیایند؛ بگذارندمملکت‌ ما از این‌ آشفتگی‌ بیرون‌ برود، بگذارند خون‌های‌ محترم‌ ریخته‌ نشود،بگذارند جوان‌های‌ ما دیگر این‌ قدر خون‌ ندهند، بگذارند اقتصاد ما صحیح‌بشود؛ ما به‌ تدریج‌ کارها را اصلاح‌ بکنیم‌. از خدای‌ تبارک‌ و تعالی‌ می‌خواهم‌ که‌توفیق‌ بدهد به‌ آقای‌ مهندس‌ بازرگان‌ که‌ این‌ مأموریت‌ را به‌ وجه‌ احسن‌ انجام‌بدهد.
پس‌ از سخنان‌ امام‌ خمینی‌ و معرفی‌ نخست‌وزیر دولت‌ موقت‌، آقای‌ دکتر یزدی‌اعلام‌ کرد خبرنگاران‌ سه‌ سؤال‌ می‌توانند از امام‌ بپرسند. آن‌ گاه‌ خبرنگاران‌ پرسش‌های‌خود را مطرح‌ کردند و امام‌ به‌ این‌ پرسش‌ها با اختصار پاسخ‌ دادند..
آن‌ گاه‌ آقای‌ مهندس‌ بازرگان‌ طی‌ سخنانی‌ گفت‌:
بسم‌الله الرحمن‌ الرحیم‌
خدای‌ بزرگ‌ را شکر می‌کنم‌ که‌ چنین‌ اعتبار و حُسن‌ شهرتی‌ را، که‌ به‌ هیچ‌ وجه‌اهلیت‌ و لیاقت‌ آن‌ را نداشتم‌، به‌ من‌ ارزانی‌ داشته‌ و همین‌ موهبت‌ الهی‌ باعث‌شده‌ که‌ آیت‌الله ابراز اعتماد و ارجاع‌ چنین‌ مأموریتی‌ را به‌ بنده‌ عنایت‌ بفرمایند.هم‌چنین‌ تشکر از ملت‌ ایران‌ می‌کنم‌، که‌ آیت‌الله مکرر تأکید فرموده‌ که‌ «به‌ نام‌ملت‌، هم‌ صدای‌ ملت‌ و برای‌ ملت‌» گام‌ها و صداهای‌ خود را برداشته‌ و بلندکرده‌.
این‌ مأموریت‌ یعنی‌ سیاست‌ دولت‌ موقت‌ و تشکیل‌ حکومت‌ در شرایط‌ بسیاردشوار و خطرناک‌، عظیم‌ترین‌ شغل‌ و وظیفه‌ و در عین‌ حال‌ بزرگ‌ترین‌ افتخاری‌است‌ که‌ به‌ بنده‌ واگذار شده‌ است‌. شاید حق‌ داشته‌ باشم‌ بگویم‌ که‌ دشوارترین‌وظیفه‌ و کاری‌ است‌ که‌ در طول‌ تاریخ‌ 72 ساله‌ی‌ مشروطیت‌ ایران‌ به‌ نامزدها ومأموران‌ نخست‌وزیری‌های‌ دیگر داده‌ شده‌ باشد. قاعدتاً با توجه‌ به‌ جثه‌ی‌نحیف‌ و نواقص‌ و معایب‌ خودم‌ نمی‌بایستی‌ قبول‌ این‌ مسئولیت‌ را کرده‌ و زیربار چنین‌ امری‌ رفته‌ باشم‌؛ ولی‌ از یک‌ طرف‌ بنا به‌ ضرورت‌ و وظیفه‌ ومسئولیت‌ طبیعی‌ و انتظاری‌ که‌ داشتند مجبور بودم‌، ناچار شدم‌ قبول‌ کنم‌.
مخصوصاً با تأسی‌ به‌ رویه‌ و سنتی‌ که‌ خود آیت‌الله در سراسر دوران‌ اداره‌ ورهبری‌ جنبش‌ داشته‌اید و با عزم‌ راسخ‌ و ایمان‌ کامل‌ به‌ خدا و اعتماد به‌ موفقیت‌این‌ راه‌ رهبری‌ فرموده‌اید، من‌ هم‌ همین‌ راه‌ را می‌پیمایم‌ و این‌ اولین‌ درسی‌ است‌و اولین‌ دستوری‌ است‌ که‌ از آیت‌الله گرفته‌ام‌. فرمایش‌ حضرت‌ علی‌بن‌ابیطالب‌(ع‌) را به‌ کار بسته‌ام‌ و می‌بندم‌ که‌ فرموده‌اند: «وقتی‌ در برابر امر خطیر وکار مشکلی‌ قرار گرفتید تردید نکنید، وارد شوید به‌ حول‌ و قوه‌ی‌ الهی‌ مشکلات‌و مسائل‌ حل‌ خواهند شد».
بنابراین‌ عرض‌ می‌کنم‌ که‌ با امید به‌ خدا و امتنان‌ از آیت‌الله و انتظار از ملت‌ ایران‌و ملت‌ جهان‌، این‌ مأموریت‌ و خدمت‌ خطیر را قبول‌ و تعهد کردم‌. برای‌مخاطرات‌ و زحماتش‌ آماده‌ام‌ و تا آن‌جا که‌ مربوط‌ به‌ بنده‌ باشد کوشش‌ ومنتهای‌ کوشش‌ و نهایت‌ جهاد را در راه‌ ملت‌ عزیز ایران‌ خواهم‌ کرد. «وَلا حَوْل‌َوَلا قوّة‌َ اِلاّ بِاللهِ الْعَلی‌ِّ العَظیم‌».
امام‌ پس‌ از سخنان‌ آقای‌ بازرگان‌ مردم‌ را دعوت‌ به‌ حمایت‌ از دولت‌ کردند وفرمودند:
«من‌ بعد از تشکر از ملت‌ ایران‌ که‌ دراین‌ مدت‌ طولانی‌ رنج‌ و زحمت‌ بردند و بادادن‌ خون‌ خودشان‌ برای‌ اسلام‌ خدمت‌ کردند، مطلبی‌ هست‌ که‌ می‌خواهم‌ به‌عرض‌ ملت‌ برسانم‌ و آن‌ این‌ است‌ که‌ نظر خودشان‌ را درباره‌ی‌ دولت‌ آقای‌مهندس‌ بازرگان‌ که‌ دولت‌ شرعی‌ و اسلامی‌ است‌ اعلام‌ کنند؛ هم‌ به‌ وسیله‌ی‌مطبوعات‌، هم‌ تظاهرات‌ آرام‌ در شهرها و در دهات‌ و هر جا که‌ مسلمان‌ هست‌،نظر خودشان‌ را راجع‌ به‌ دولت‌ اسلامی‌ آقای‌ مهندس‌ بازرگان‌ اظهار کنند.»
بختیار و دولت‌ موقت‌ـ قبل‌ از اعلام‌ رسمی‌ دولت‌ موقت‌ بختیار در مصاحبه‌ باایستگاه‌ سخن‌پراکنی‌ کانادا در مورد تشکیل‌ دولت‌ موقت‌ توسط‌ امام‌ خمینی‌ گفت‌: «اگراو می‌خواهد در قم‌ دولتی‌ ایجاد کند اجازه‌ خواهم‌ داد. دیدنی‌ خواهد بود، ما هم‌ واتیکان‌کوچکی‌ خواهیم‌ داشت‌. امّا جدی‌ من‌ حاضر نیستم‌ بگذارم‌ او دولتی‌ واقعی‌ تشکیل‌ دهدو او این‌ را می‌داند.»
بختیار به‌ واقع‌ دون‌کیشوتی‌ بود که‌ خود را خیلی‌ بزرگ‌تر از آن‌ چیزی‌ که‌ بودمی‌پنداشت‌. امام‌ خمینی‌ بی‌اعتنا به‌ بختیار دولت‌ موقت‌ را تعیین‌ کرد و بختیار هیچ‌اقدامی‌ جهت‌ جلوگیری‌ از آن‌ نتوانست‌ به‌ عمل‌ بیاورد؛ بلکه‌ تلویزیون‌ دولتی‌ او نیزمراسم‌ را در همان‌ شب‌ به‌ نمایش‌ گذاشت‌.
بختیار مجدداً در یک‌ مصاحبه‌ی‌ رادیویی‌ با ژستی‌ خیلی‌ قاطع‌ اعلام‌ کرد: «یک‌ ایران‌یک‌ دولت‌. بیشتر از این‌ نه‌ قابل‌ تحمل‌ برای‌ بنده‌ است‌ و نه‌ برای‌ هیچ‌ ایرانی‌.» بختیار دراین‌ مصاحبه‌ اظهار امیدواری‌ کرد که‌ آیت‌الله خمینی‌ از اعلام‌ دولت‌ موقت‌ خودداری‌نماید.
بعد از قطعی‌ شدن‌ تعیین‌ دولت‌ موقت‌، بختیار در یک‌ مصاحبه‌ با عقب‌نشینی‌ ازمواضع‌ خود گفت‌: «هیچ‌ گونه‌ اعتراضی‌ به‌ اعلام‌ یک‌ دولت‌ موقت‌ نخواهد کرد، به‌ شرط‌آن‌ که‌ این‌ دولت‌ نقش‌ یک‌ کابینه‌ی‌ جانشین‌ یا کابینه‌ی‌ سایه‌ را داشته‌ باشد.» وی‌ مجدداً تأکید کرد که‌ «هیچ‌ گونه‌ مانعی‌ بر سر راه‌ دولت‌ انقلابی‌ موقت‌ آیت‌الله خمینی‌ ایجاد نخواهد کرد، منوط‌ به‌ این‌ که‌ اعلام‌ این‌ دولت‌ انقلابی‌ گامی‌ در جهت‌ شورش‌ و بر هم‌زدن‌ نظم‌ عمومی‌ برندارد.» وی‌ در توضیح‌ دولت‌ سایه‌ گفت‌: «احزاب‌ مخالف‌ درکشورهای‌ دمکراتیک‌ اغلب‌، نخست‌وزیر و وزیران‌ سایه‌ انتخاب‌ می‌کنند تا اگر به‌حکومت‌ رسیدند آماده‌ باشند.» وی‌ اخطار کرد در صورتی‌ که‌ این‌ دولت‌ دست‌ به‌ آشوب‌بزند نخست‌وزیر را دستگیر خواهد کرد.
بازرگان‌ پس‌ از مراسم‌ معارفه‌ی‌ نخست‌وزیری‌ موقت‌ پاسخ‌ بختیار را داد و گفت‌:کابینه‌ی‌ من‌ سایه‌ و خیال‌ نیست‌، خیلی‌ هم‌ جدی‌ است‌. از تهدید و دستگیری‌ نمی‌ترسم‌.اگر دستگیر شوم‌ ممنون‌ می‌شوم‌، چون‌ راحت‌ خواهم‌ شد.
بختیار مجدداً در مورد دولت‌ موقت‌ اعلام‌ کرد: «اگر او تنها به‌ حرف‌ زدن‌ اکتفا کند یک‌ مسئله‌ است‌، امّا اگر بخواهد دست‌ به‌ عمل‌ بزند مسئله‌ی‌ دیگری‌ مطرح‌ می‌شود.
بختیار که‌ قبلاً تهدید به‌ دستگیری‌ کرده‌ بود در این‌ مصاحبه‌ با جمله‌ی‌ مبهم‌ «مسئله‌دیگری‌» از کنار انتصاب‌ بازرگان‌ گذشت‌. بعد از حمایت‌های‌ سازمان‌ها و مردم‌ از دولت‌موقت‌، بختیار با یک‌ عقب‌نشینی‌ کامل‌ در مصاحبه‌ با مطبوعات‌ گفت‌: «من‌ با کسانی‌ که‌ با بازرگان‌ بسیار نزدیک‌ هستند در تماس‌ تلفنی‌ هستم‌. من‌ برای‌ او احترام‌ زیادی‌ قائل‌هستم‌ اگر او بخواهد با دولت‌ تماس‌ بگیرد و همکاری‌ کند من‌ برای‌ این‌ کار حاضرم‌.» وی ‌افزود که‌ بازرگان‌ مردی‌ وفادار است‌ و ما در بسیاری‌ مسائل‌ می‌توانیم‌ به‌ توافق‌ برسیم‌.برای‌ مذاکره‌ با او هیچ‌ شرط‌ قائل‌ نخواهم‌ شد.» بختیار در این‌ مصاحبه‌ گفت‌: «من‌حاضرم‌ دولت‌ موقت‌ به‌ قم‌ برود، واتیکان‌ درست‌ کنند. من‌ دور قم‌ را برای‌ آنها دیوارمی‌کشم‌.»
بختیار در مصاحبه‌ای‌ با یک‌ عقب‌نشینی‌ دیگر گفت‌: حاضر است‌ انتخابات‌ برقرارکند و اگر مردم‌ خواستار تغییر رژیم‌ هستند، «رأی‌ ملت‌ هر چه‌ باشد مورد تأییداست‌!» و سرانجام‌ در آخرین‌ مصاحبه‌ی‌ مطبوعاتی‌ خود تأکید کرد: «قانون‌ اساسی‌اجازه‌ی‌ هر نوع‌ تغییری‌ را داده‌ است‌ من‌جمله‌ اعلام‌ جمهوری‌، ولی‌ مردم‌ باید به‌ طورعادی‌ به‌ وسیله‌ی‌ مجلس‌ مؤسسان‌ یا تشکیل‌ یک‌ مجلس‌ آزاد انتخاباتی‌ اعلام‌ جمهوری‌کند.» سرانجام‌ سیل‌ بنیان‌کن‌ انقلاب‌ به‌ بختیار مهلت‌ نداد و دو روز بعد با دست‌ پرتوان‌ملّت‌ رژیم‌ شاهنشاهی‌ سقوط‌ کرد و بختیار متواری‌ شد.
راهپیمایی‌ سراسری‌ در حمایت‌ از دولت‌ موقت‌
امام‌ خمینی‌ بعد از معرفی‌بازرگان‌ به‌ عنوان‌ نخست‌وزیر دولت‌ موقت‌ از مردم‌ خواستند تا «نظر خودشان‌ را درباره‌ی‌ دولت‌ آقای‌ مهندس‌ بازرگان‌ که‌ دولت‌ شرعی‌ و اسلامی‌ است‌ اعلام‌ کنند؛ هم‌ به‌وسیله‌ مطبوعات‌، هم‌ تظاهرات‌ آرام‌ در شهرها و در دهات‌ و هر کجا که‌ مسلمان‌ هست‌.»
به‌ دنبال‌ این‌ درخواست‌، کسانی‌ که‌ دسترسی‌ به‌ مطبوعات‌ داشتند و تا آن‌جا که‌مطبوعات‌ ظرفیت‌ آن‌ را داشت‌ حمایت‌ خود را اعلام‌ کردند. اکثریت‌ مردم‌ از فردای‌ آن‌روز با راهپیمایی‌ و تظاهرات‌ حمایت‌ خود را از دولت‌ بازرگان‌ اعلام‌ کردند. به‌ گزارش‌اطلاعات‌ روز هفدهم‌ بهمن‌ «سیل‌ جمعیت‌ در کشور یک‌ صدا فریاد می‌زد: بازرگان‌!بازرگان‌! حکومتت‌ مبارک‌». براساس‌ همین‌ گزارش‌ از ساعت‌ 8 صبح‌ جمعیت‌ زیادی‌در نقاط‌ مختلف‌ تهران‌ خصوصاً میدان‌ شهناز (امام‌ حسین‌) تجمع‌ کردند و در حمایت‌ از بازرگان‌ شعار دادند. جمعیت‌ زیادی‌ به‌ سوی‌ اقامتگاه‌ امام‌ خمینی‌ حرکت‌ کرد. جمعیت‌شعار می‌داد: بازرگان‌! بازرگان‌! حکومتت‌ مبارک‌ـ فرموده‌ خمینی‌ برای‌ ما چون‌ جان‌است‌، نخست‌وزیر محبوب‌ مهدی‌ بازرگان‌ است‌ـ بازرگان‌، بازرگان‌، مجری‌ حکم‌ قرآن‌ـدرود بر خمینی‌، سلام‌ بر بازرگان‌. تظاهرات‌ مردمی‌ در حمایت‌ از دولت‌ بازرگان‌ در شهرهای‌ قم‌، مشهد، شیراز،اهواز، بابل‌، نور، هشترود، عباس‌آباد شهسوار، تربت‌حیدریه‌، کرج‌، کاشمر، ساری‌،صغاد فارس‌، بهبهان‌، همدان‌، خوانسار، هرسین‌، نیشابور، زرین‌شهر، نجف‌آباد، قزوین‌،استهبان‌، جهرم‌، شاهرود، سبزوار، گلپایگان‌، ورامین‌، کلاله‌، اصفهان‌، بهار همدان‌،خرم‌دره‌، اراک‌، چالوس‌، قهرمان‌شهر (کرمانشاه‌) گرگان‌، خرم‌آباد، درود، یزد،زرین‌شهر، شهرری‌، ایلام‌، دلیجان‌، اردبیل‌، کبوترآهنگ‌، شهریار، بندرعباس‌، شوشتر،سنقر، ازنا، رضاییه‌، مرودشت‌، فسا، نی‌ریز، خرامه‌، دزفول‌، شاهی‌، سنگسر، بوشهر،کاشان‌، آران‌، گالیکش‌، نوشهر، کمیجان‌، زنجان‌، پل‌دختر، علی‌آباد گرگان‌، کرمان‌،شهرکرد، چالوس‌، گچساران‌، اردکان‌، اندیمشک‌، خرمشهر، عجب‌شیر، سراب‌،لاهیجان‌، رشت‌، سمنان‌ و شهرهای‌ دیگر برپا شد.
در زاهدان‌ در حالی‌ که‌ «هزاران‌ تن‌ از مردم‌ در حال‌ پشتیبانی‌ از دولت‌ موقت‌ بازرگان‌در خیابان‌های‌ این‌ شهر شعار می‌دادند، مورد حمله‌ی‌ چماقداران‌ و تیراندازی‌ مأموران‌نظامی‌ قرار گرفتند و بیش‌ از 60 کشته‌ و مجروح‌ دادند.»
جامعه‌ روحانیت‌ تهران‌ برای‌ سازماندهی‌ راهپیمایی‌ سرتاسری‌ در حمایت‌ از دولت‌بازرگان‌ با صدور اطلاعیه‌ای‌ اعلام‌ کرد:
« ...رهبر عالی‌قدر، امام‌ خیمنی‌ از ملت‌ ایران‌ خواسته‌اند نظرخود را درباره‌ی‌ این‌ انتخاب‌ اعلام‌ کنند. بدین‌ مناسبت‌ ما از همه‌ی‌ کسانی‌ که‌انتخاب‌ جناب‌ آقای‌ بازرگان‌ را صمیمانه‌ تأیید می‌کنند دعوت‌ می‌کنیم‌ به‌ نشانه‌ی‌حمایت‌ و تأیید دولت‌ ایشان‌ در روز 5شنبه‌ 19 بهمن‌ ماه‌ جاری‌ ساعت‌ 9 صبح‌در یک‌ راهپیمایی‌ همگانی‌ شرکت‌ فرمایند.»
با فرا رسیدن‌ پنج‌شنبه‌ 19 بهمن‌، عظیم‌ترین‌ راهپیمایی‌ در سراسر کشور شکل‌ گرفت‌و میلیون‌ها نفر از دولت‌ منتخب‌ امام‌ خمینی‌ حمایت‌ کردند. به‌ گزارش‌ کیهان‌ تمامی‌شهرها و حتی‌ روستاها عرصه‌ی‌ عظیم‌ترین‌ راهپیمایی‌ و تظاهرات‌ خیابانی‌ بود. شعارهاچون‌ غرش‌ رعد و برِ بر فراز شهرها بازرگان‌ را تأیید می‌کرد و پرچم‌ها و پلاکاردهای‌رنگارنگ‌ در وزش‌ توفانی‌ از شعارها و فریادها و صدای‌ سنگین‌ گام‌ راهپیمایان‌ که‌ شبهه‌رژه‌ بود تکان‌ می‌خورد.
در تهران‌ بزرگ‌ترین‌ و بی‌سابقه‌ترین‌ راهپیمایی‌ برگزار شد. از میدان‌ فوزیه‌ تا میدان‌آزادی‌ فرشی‌ از مردم‌ خیابان‌ها را پوشیده‌ بود. شعار اصلی‌ راهپیمایان‌ این‌ بود: درود برخمینی‌، سلام‌ بر بازرگان‌ سایر شعارها عبارت‌ بودند از:
بازرگان‌! بازرگان‌! حکومتت‌ مبارک‌
مهندس‌ بازرگان‌، نخست‌وزیر ایران‌
بازرگان‌، بازرگان‌، مجری‌ حکم‌ قرآن‌
درود بر خمینی‌، سلام‌ بر بازرگان‌
درود بر خمینی‌ رهبر آزادگان‌، سلام‌ بر بازرگان‌ نخست‌وزیر ایران‌
فرموده‌ خمینی‌ برای‌ ما چو جان‌ است‌، نخست‌وزیر محبوب‌ مهدی‌ بازرگان‌ است‌
نخست‌وزیر ایران‌ منتخب‌ امام‌ است‌، بر او از جان‌ و دل‌ سلام‌ است‌
نخست‌وزیر محبوب‌ مهدی‌ بازرگان‌ است‌، چون‌ که‌ خمینی‌ فرمود او حاکم‌ ایران‌است‌
طبق‌ همین‌ گزارش‌ «برای‌ اولین‌ بار عکس‌های‌ رنگی‌ و بزرگ‌ آقای‌ بازرگان‌ به‌ فروش‌می‌رسید.»
از زیباترین‌ صحنه‌های‌ این‌ تظاهرات‌ حضور «دو هزار تن‌ از همافران‌ و درجه‌داران‌ وخلبانان‌ نیروی‌ هوایی‌» بود که‌ با لباس‌ نظامی‌ در راهپیمایی‌ شرکت‌ کرده‌ بودند. مردم‌،اطراف‌ این‌ نیروها را زنجیره‌ای‌ از نیروی‌ انسانی‌ تشکیل‌ داده‌بودند و به‌ شدت‌ از آنهامواظبت‌ می‌کردند. در پایان‌ این‌ راهپیمایی‌ قطعنامه‌ای‌ به‌ این‌ شرح‌ قرائت‌ گردید:
اکنون‌ که‌ مبارزات‌ قهرمانانه‌ی‌ ملت‌ مسلمان‌ ایران‌ به‌ مرحله‌ی‌ حساس‌تری‌ رسیدو رهبر عالی‌قدر انقلاب‌ یکی‌ از چهره‌های‌ محبوب‌ اسلامی‌ و ملّی‌ را به‌ ریاست‌دولت‌ موقت‌ برگزیده‌ است‌، در این‌ اجتماع‌ عظیم‌ و پرشکوه‌ خواسته‌های‌ خود راضمن‌ این‌ قطعنامه‌ اعلام‌ می‌کنیم‌:
1ـ ما فرار شاه‌ و بازگشت‌ رهبر عالیقدر انقلاب‌، امام‌ خمینی‌ به‌ وطن‌ و اعلام‌دولت‌ موقت‌ گام‌های‌ نخستین‌ در راه‌ پیروزی‌ انقلاب‌ ملت‌ می‌دانیم‌، ولی‌ در عین‌حال‌ معتقدیم‌ که‌ ملت‌ باید تا رسیدن‌ به‌ پیروزی‌ نهایی‌ که‌ محو کامل‌ نظام‌استبدادی‌ و استقرار جمهوری‌ اسلامی‌ است‌، مبارزه‌ی‌ خود را با همبستگی‌ وشکیبایی‌ کامل‌ ادامه‌ دهد.
2ـ ما تصمیم‌ رهبر انقلاب‌ را در مورد انتخاب‌ جناب‌ آقای‌ مهندس‌ مهدی‌ بازرگان‌برای‌ ریاست‌ دولت‌ موقت‌ صمیمانه‌ تأیید می‌کنیم‌.
3ـ ما از همه‌ی‌ نیروهای‌ انتظامی‌، ارتش‌، ژاندارمری‌ و شهربانی‌ می‌خواهیم‌ که‌هر چه‌ زودتر مراتب‌ اطاعت‌ خود را از مهندس‌ بازرگان‌ و دولت‌ او که‌ مورد تأییدملت‌ است‌ اعلام‌ کنند.
4ـ ما از همه‌ی‌ کارکنان‌ نخست‌وزیری‌، وزارت‌خانه‌ها و مؤسسات‌ دیگر دولتی‌که‌ قبلاً نیز همبستگی‌ خود را با ملت‌ و جنبش‌ انقلابی‌ او اثبات‌ کرده‌اندمی‌خواهیم‌ که‌ تنها از حکومت‌ جدید که‌ مورد تأیید ملت‌ است‌ اطاعت‌ کنند ونشان‌ دهند که‌ دولت‌ غیرقانونی‌ را به‌ هیچ‌ وجه‌ به‌ رسمیت‌ نمی‌شناسند.
5ـ ما به‌ رئیس‌ و اعضای‌ دیگر دولت‌ غیرقانونی‌ اخطار می‌کنیم‌ که‌ بیش‌ از این‌رودرروی‌ ملت‌ نایستند و برکناری‌ خود را هر چه‌ زودتر اعلام‌ کنند.
6ـ ما از کسانی‌ که‌ با انتخابات‌ فرمایشی‌ به‌ عنوان‌ نماینده‌ی‌ شورا و سنا به‌مجلس‌ رفته‌اند می‌خواهیم‌ که‌ هر چه‌ زودتر کناره‌گیری‌ خود را از این‌ سمت‌غیرقانونی‌ اعلام‌ کنند و خانه‌ی‌ ملت‌ را ترک‌ گویند.
7ـ ما به‌ همه‌ی‌ دولت‌های‌ جهان‌ اعلام‌ می‌کنیم‌ که‌ از این‌ تاریخ‌ تنها قراردادها وموافقت‌نامه‌هایی‌ در نظر ملت‌ ایران‌ اعتبار قانونی‌ دارد که‌ به‌ تصویب‌ دولت‌موقت‌ که‌ مورد تأیید ملت‌ است‌ رسیده‌ باشد.
خبرهای‌ رسیده‌ حاکی‌ از عظمت‌ راهپیمایان‌ در شهرهای‌ مختلف‌ بود. در شیراز بیش‌از یک‌ میلیون‌ نفر، در آباده‌ حدود صد هزار نفر، در خرمشهر دویست‌ هزار نفر در تبریزیک‌ میلیون‌ نفر. در اهواز صدها هزار نفر، در شاهرود بیش‌ از صد هزار نفر، در مشهدیک‌ میلیون‌ و پانصد هزار نفر، در چالوس‌ شصت‌ هزار نفر، در زنجان‌ صد هزار نفر، دردزفول‌ دویست‌ هزار نفر، در لنگرود صد هزار نفر، در اردبیل‌ پانصد هزار نفر، دراصفهان‌ بیش‌ از یک‌ میلیون‌ نفر، در آبادان‌ بیش‌ از چهارصد هزار نفر، در این‌ راهپیمایی‌شرکت‌ کردند.
امام‌ خمینی‌ در عصر همان‌ روز با استناد به‌ اجتماع‌ عظیم‌ مردم‌ در پاسخ‌ به‌ کسانی‌ که‌مدعی‌ بودند که‌ «باید ملّت‌ بگوید» فرمودند: «ملّت‌ با چه‌ زبانی‌ بگوید؟ ملّت‌ فریادمی‌زند... امروز هم‌ با فریادها، با شعارها پشتیبانی‌ خودشان‌ را از دولت‌ اسلامی‌ اعلام‌کردند و اظهار تنفر از مخالفین‌ کردند.»
مواضع‌ دولت‌ها در مقابل‌ دولت‌ منتخب‌ امام‌ خمینی‌ـ آمریکاییان‌ با همه‌ی‌دشمنی‌ نسبت‌ به‌ انقلاب‌ اسلامی‌ نتوانستند در قبال‌ دولت‌ بازرگان‌ موضعی‌ منفی‌ اتخاذکنند. هادینگ‌ کارتر سخنگوی‌ وزارت‌ خارجه‌ آمریکا در تفسیری‌ دوپهلو گفت‌: ما ازراه‌های‌ دیپلماتیک‌ با همه‌ی‌ گروه‌ها از جمله‌ مهدی‌ بازرگان‌ که‌ روز دوشنبه‌ از سوی‌آیت‌الله خمینی‌ به‌ نخست‌وزیری‌ دولت‌ موقت‌ برگزیده‌ شد در تماس‌ بوده‌ایم‌. وی‌ افزودکه‌ «این‌ مسئله‌ به‌ ما مربوط‌ نیست‌ و نمی‌خواهیم‌ مسائل‌ مربوط‌ به‌ ایران‌ را تفسیر کنیم‌؛ امّاحقیقت‌ این‌ است‌ که‌ آمریکا نمی‌تواند رفراندوم‌ عظیم‌ خیابانی‌ ملّت‌ ایران‌ را نسبت‌ به‌آیت‌الله در مدت‌ اقامتشان‌ در پاریس‌ و بعد از بازگشت‌ به‌ تهران‌ نادیده‌ بگیرد.»
مطبوعات‌ رسمی‌ دولت‌ شوروی‌ نیز از دولت‌ بازرگان‌ حمایت‌ کردند و بختیار را مورد نکوهش‌ قرار دادند. پراودا ارگان‌ رسمی‌ حزب‌ کمونیست‌ شوروی‌ ضمن‌ تبریک‌ دولت ‌بازرگان‌، نوشت‌: بختیار بدون‌ پشتیبانی‌ آمریکا نمی‌تواند دوام‌ بیاورد. این‌ روزنامه‌ نوشت‌:دولت‌ بازرگان‌ یک‌ دولت‌ سایه‌ نیست‌، بلکه‌ مصمم‌ است‌ عملاً امور کشور را به‌ دست‌بگیرد.
دولت‌ چین‌ که‌ شکست‌ شاه‌ و پیروزی‌ انقلاب‌ را به‌ نفع‌ شوروی‌ تحلیل‌ می‌کرد،موضعی‌ منفی‌ گرفت‌ و خبرگزاری‌ رسمی‌ شوروی‌، تاس‌ بلافاصله‌ در مقابل‌ چین‌موضع‌گیری‌ کرد و موضع‌ دولت‌ چین‌ را یک‌ موضع‌ امپریالیستی‌ خواند که‌ از نیروهای‌ارتجاع‌ حمایت‌ می‌کند.
با این‌ که‌ رادیو بی‌.بی‌.سی‌. و مطبوعات‌ انگلیس‌ به‌ شیطنت‌ و موضع‌گیری‌ خود علیه‌انقلاب‌ اسلامی‌ ادامه‌ می‌دادند، وزیر امور خارجه‌ انگلیس‌ دیوید اوئن‌ رسماً اعلام‌بی‌طرفی‌ کرد.
با سقوط‌ رژیم‌ شاه‌ در 22 بهمن‌ دولت‌ها در به‌ رسمیت‌ شناختن‌ دولت‌ موقت‌ مسابقه‌برقرار کردند. درست‌ یک‌ روز بعد از سقوط‌ رژیم‌شاه‌، کارتر در یک‌ مصاحبه‌ی‌مطبوعاتی‌ اعلام‌ کرد: «مهدی‌ بازرگان‌ نخست‌وزیر ایران‌ است‌. ما همیشه‌ با دولت‌های‌موجود در ایران‌ که‌ قدرت‌ را در دست‌ داشته‌اند کار کرده‌ایم‌ و اکنون‌ نیز کوشش‌ می‌کنیم‌ با دولت‌ جدید، بازرگان‌ کار کنیم‌.» یک‌ مقام‌ آمریکایی‌ گفت‌: ادامه‌ی‌ رابطه‌ با ایران‌ به‌معنای‌ «شناسایی‌ دوفاکتو رژیم‌ تازه‌ ایران‌ است‌».
در همان‌ روز سخنگوی‌ سفارت‌ شوروی‌ در ایران‌ اعلام‌ کرد: الکسی‌ کاسیگین‌ صدرشورای‌ وزیران‌ اتّحاد جماهیر شوروی‌ سوسیالیستی‌ طی‌ تلگرامی‌ که‌ به‌ عنوان‌ مهندس‌مهدی‌ بازرگان‌، نخست‌وزیر دولت‌ موقت‌ ایران‌ مخابره‌ کرد «شناسایی‌ رسمی‌ دولت‌موقت‌ را اعلام‌ کرد». کشورهای‌ سودان‌، هند، لیبی‌، پاکستان‌ و موریتانی‌ با صدور بیانیه‌ وپیام‌هایی‌ رسماً دولت‌ موقت‌ را به‌ رسمیت‌ شناختند. حافظ‌ اسد رئیس‌جمهور سوریه‌ نیزطی‌ پیامی‌ به‌ امام‌ خمینی‌ «پیروزی‌ کامل‌ انقلاب‌ ایران‌ را تبریک‌» گفت‌. با گذشت‌ زمان‌همه‌ی‌ کشورها دولت‌ بازرگان‌ را به‌ رسمیت‌ شناختند.
بدیهی‌ بود که‌ امام‌ خمینی‌ مواضع‌ بازرگان‌ را می‌شناختند و با آن‌ موافق‌نبودند. بازرگان‌ در اواخر مهر در پاریس‌ خدمت‌ امام‌ رسید و تلاش‌ کرد تا به‌ اصطلاح‌مواضع‌ امام‌ را تعدیل‌ کند. وی‌ در حضور امام‌ خمینی‌ «سه‌ انگشتش‌ را جلو امام‌ گذاشت‌و گفت‌: آقا! ایران‌ سه‌ رکن‌ دارد: شاه‌، ارتش‌ و آمریکا. شما می‌گویید شاه‌ برود، اولاً کجابرود؟ شاه‌ رفتنی‌ نیست‌، به‌ فرض‌ برود، با آمریکا و ارتش‌ چه‌ می‌کنید؟ فکر این‌ دو رکن‌را کرده‌اید؟ حضرت‌ امام‌ با تبسّم‌ فرمودند: شما بگویید شاه‌ باید برود، با مردم‌ هم‌صدابشوید، وقتی‌ رفت‌، ارتش‌ فرزندان‌ همین‌ مردمند، به‌ دامن‌ انقلاب‌ برمی‌گردند، آمریکاهم‌ گورش‌ را گم‌ می‌کند. شما غصّه‌ی‌ اینها را نخورید، شما موضع‌ ملّت‌ را بپذیرید که‌شاه‌ باید برود.»
امام‌ خمینی‌ بعد از ملاقات‌ بازرگان‌ در یک‌ سخنرانی‌ ضمن‌ اشاره‌ به‌ «سیاست‌ گام‌ به‌گام‌» بازرگان‌ فرمودند: گاهی‌ «بعضی‌ از محترمین‌» پیشنهادهایی‌ می‌دهند که‌ «اصل‌ رژیم‌باقی‌ باشد»، ولی‌ شاه‌ برود یا باشد، امّا طبق‌ قانون‌ اساسی‌ «سلطان‌ باشد و حکومت‌ نکند» و «بعد کم‌کم‌، یک‌ قدم‌ یک‌ قدم‌ جلو برویم‌.» امام‌ خمینی‌ این‌ سیاست‌ را «جزءاشتباهاتی‌» خواندند که‌ با همه‌ی‌ حسن‌ نیت‌ که‌ حامیان‌ این‌ سیاست‌ دادند، این‌ سیاست‌یک‌ اشتباه‌ محض‌ است‌. امام‌ خمینی‌ بار دیگر به‌ این‌ ملاقات‌ اشاره‌ کردند و فرمودند:«بعضی‌ از این‌ آقایان‌ که‌ آمده‌ بودند و می‌گفتند که‌ سیاست‌ قدم‌ به‌ قدم‌... گفتم‌ آقا اگر شمااین‌ قدم‌ را سست‌ کنید در قدم‌ دوم‌ قدم‌های‌ شما را می‌شکنند.»
روزنامه‌ کیهان‌ بعد از ملاقات‌ بازرگان‌ با امام‌ خمینی‌ از قول‌ یکی‌ از نزدیکان‌ بازرگان‌نوشت‌: «مهندس‌ بازرگان‌ در مذاکرات‌ خود ضمن‌ تشریح‌ مسائل‌ جنبش‌ دسیسه‌ها وتوطئه‌هایی‌ را که‌ به‌ وسیله‌ مخالفین‌ مبارزات‌ مردم‌ در سطح‌ کشور اعمال‌ می‌شود ونحوه‌ی‌ بروز وقوع‌ آنها را به‌ اطلاع‌ آیت‌الله خمینی‌ رسانده‌ است‌.» بدیهی‌ بود که‌ منظوروی‌ از مخالفین‌ مبارزات‌، ارتش‌ و آمریکا بود. لوموند در همان‌ زمان‌ نوشت‌ که‌ گرچه‌رهبران‌ جنبش‌های‌ مختلف‌ «جرأت‌ نکرده‌اند آیت‌الله خمینی‌ را مورد انتقاد قرار دهند،»ولی‌ اطرافیان‌ امام‌ را به‌ خاطر در جریان‌ نگذاشتن‌ ایشان‌ از مسائل‌ داخلی‌ ایران‌ مورد سرزنش‌ قرار داه‌اند. لوموند افزود رهبران‌ جنبش‌های‌ ایرانی‌ از «نقشی‌ که‌ ارتش‌ ممکن‌است‌ در آن‌ شرایط‌ بازی‌ کند به‌ سختی‌ نگرانند. هم‌چنین‌ از عکس‌العمل‌های‌ احتمالی‌آمریکا که‌ می‌خواهد منافع‌ سوِالجیشی‌ خود در منطقه‌ دفاع‌ کند به‌ سختی‌ هراس‌دارند.» با این‌ همه‌ از پاریس‌ گزارش‌ می‌رسد که‌ در این‌ مذاکرات‌ امام‌ خمینی‌ «هیچ‌گذشت‌ و انعطافی‌ نسبت‌ به‌ موضعی‌ که‌ قبلاً اتخاذ کرده‌ بودند ابراز نداشته‌اند» و باملاقات‌ کنندگان‌ خود بر سه‌ موضوع‌ تأکید کرده‌اند: 1ـ باید از این‌ فرصت‌ پیش‌ آمده‌ برای‌تغییرات‌ اساسی‌ و بنیادی‌ استفاده‌ کرد؛ 2ـ دولت‌ انتقالی‌ به‌ مصلحت‌ انقلاب‌ نیست‌؛ 3ـ ازعکس‌العمل‌ آمریکا نباید متوحش‌ و نگران‌ بود.
البته‌ مهندس‌ بازرگان‌ آن‌ قدر عاقل‌ بود که‌ لااقل‌ در آن‌ زمان‌ در مقابل‌ امام‌ خمینی‌موضع‌گیری‌ نکند. یکی‌ از نزدیکان‌ بازرگان‌ در پاریس‌ در تماس‌ تلفنی‌ با اطلاعات‌ گفت‌:«مهندس‌ مهدی‌ بازرگان‌ و دکتر میناچی‌ در دو روز گذشته‌ مذاکرات‌ مفصلی‌ با حضرت‌آیت‌الله العظمی‌ خمینی‌ داشته‌اند. در این‌ مذاکرات‌ رهبر نهضت‌ آزادی‌ پس‌ از استماع‌نظریات‌ رهبر شیعیان‌ جهان‌ آمادگی‌ نهضت‌ آزادی‌ را برای‌ ادامه‌ی‌ مبارزات‌ سیاسی‌ درکنار روحانیت‌ مترقی‌ به‌ رهبری‌ آیت‌الله خمینی‌ اعلام‌ کرد.» وی‌ افزود که‌ بازرگان‌ ومیناچی‌ «برای‌ ایجاد یک‌ استراتژی‌ تازه‌ و همبسته‌ در مبارزات‌، مدت‌ یک‌ هفته‌ درپاریس‌ خواهند بود.»
امام‌ خمینی‌ نیز پذیرفتن‌ نظرشان‌ توسط‌ بازرگان‌ را تصدیق‌ کردند و در پاسخ‌ به‌خبرنگار رویتر که‌ پرسید: «ملاقات‌ مهندس‌ بازرگان‌ و کریم‌ سنجابی‌ با شما چگونه‌ بوده‌است‌؟» فرمودند: «بارها گفته‌ام‌ که‌ ملت‌ ایران‌ خواهان‌ برچیده‌ شدن‌ رژیم‌ شاهنشاهی‌ وسقوط‌ دودمان‌ منحوس‌ و خائن‌ پهلوی‌ و برقراری‌ حکومت‌ اسلامی‌ است‌. هر کس‌این‌جا آمده‌، من‌ این‌ موضوع‌ را با او مطرح‌ کرده‌ام‌. این‌ دو آقا هم‌ آمدند و من‌ مطرح‌ کردم‌، آنان‌ پذیرفتند و رفتند. هر کس‌ برخلاف‌ خواست‌ ملّت‌ مسئله‌ای‌ را عنوان‌ کند، خائن‌ به‌ملت‌ و مملکت‌ است‌.»
جمله‌ی‌ امام‌ گرچه‌ اشاره‌ به‌ اختلاف‌ نظر در مورد اهداف‌ استراتژیک‌ سقوط‌ رژیم‌ وبرقراری‌ حکومت‌ اسلامی‌ و در ضمن‌ تهدید مخالفین‌ این‌ اهداف‌ است‌؛ ولی‌ تأییدمی‌کند که‌ بازرگان‌ و سنجابی‌ نظرات‌ ایشان‌ را پذیرفته‌اند. بر همین‌ اساس‌ نهضت‌ آزادی‌در 14 آبان‌ با صدور اطلاعیه‌ای‌ اعلام‌ کرد: «اکثریت‌ قاطع‌ ملّت‌ ایران‌، شاه‌ و رژیم‌ او رانمی‌خواهد و خواستار حکومت‌ اسلامی‌ است‌. و اکثریت‌ قاطع‌ ملت‌ ایران‌ آیت‌الله العظمی‌ خمینی‌ را به‌ رهبری‌ خود برگزیده‌ است‌.»
مهندس‌ بازرگان‌ قبل‌ از آن‌ نیز هنگام‌ بازداشت‌ (18/6/1357 تا 26/6/1357) درمصاحبه‌ای‌ که‌ ساواک‌ با وی‌ انجام‌ داده‌ بر اختلافات‌ خود با آیت‌الله خمینی‌ تصریح‌می‌کند و می‌گوید: «در حال‌ حاضر رهبری‌ فعالیت‌ها از دست‌ ما گردانندگان‌ سابق‌ خارج‌شده‌ و جوانان‌ هستند که‌ با اعتقاد به‌ مبارزه‌ و جهاد که‌ بیشتر از افکار خمینی‌ الهام‌می‌گیرند، کارها را در دست‌ دادند.» وی‌ در مورد حکومت‌ پیشنهادی‌ امام‌ خمینی‌می‌گوید: «به‌ نظرات‌ خمینی‌ از نظر حکومت‌ اسلامی‌ ایراداتی‌ داشته‌ و گفته‌ام‌ از نظرمذهب‌ تا به‌ حال‌ راجع‌ به‌ حکومت‌ از جانب‌ روحانیون‌ مطلبی‌ عنوان‌ نشده‌ و از نظرتاریخی‌ تا به‌ حال‌ مطرح‌ نبوده‌ است‌. اگر چنین‌ مسئله‌ای‌ را عنوان‌ می‌کند [سقوط‌ رژیم‌] در صورت‌ تحقق‌ چه‌ چیز جانشین‌ حکومت‌ خواهد کرد؟ از طرفی‌ عقیده‌ دارم‌ که‌روحانیون‌ نمی‌توانند حکومت‌ را اداره‌ کنند.»
علاوه‌ بر اختلاف‌ ماهوی‌ که‌ بین‌ نظریات‌ استراتژیک‌ امام‌ خمینی‌ و مهندس‌ بازرگان‌بوده‌ است‌، بازرگان‌ به‌ دلیل‌ ماهیت‌ ضد کمونیستی‌، نسبت‌ به‌ آمریکاییان‌ حساسیتی‌نداشت‌ و این‌ یکی‌ از اختلافات‌ ماهوی‌ امام‌ خمینی‌ و بازرگان‌ بود. امام‌ خمینی‌ در پاسخ‌به‌ آقای‌ محتشمی‌ در مورد نهضت‌ آزادی‌ به‌ این‌ اختلاف‌ اشاره‌ می‌کنند و می‌نویسند: «پرونده‌ی‌ این‌ نهضت‌ و همین‌ طور عملکرد آن‌ در دولت‌ موقت‌ انقلاب‌ شهادت‌ می‌دهدکه‌ نهضت‌ به‌ اصطلاح‌ آزادی‌ طرفدار جدّی‌ وابستگی‌ کشور ایران‌ به‌ آمریکاست‌ و در این‌باره‌ از هیچ‌ کوششی‌ فروگذار نکرده‌ است‌ و حمل‌ به‌ صحت‌ـ اگر داشته‌ باشدـ آن‌ است‌ که‌شاید آمریکای‌ جهان‌خوار راـ که‌ هر چه‌ بدبختی‌ ملت‌ مظلوم‌ ایران‌ و سایر ملّت‌های‌تحت‌ سلطه‌ی‌ او دارند از ستمکاری‌ اوست‌ـ بهتر از شوروی‌ ملحد می‌دانند و این‌ ازاشتباهات‌ آنها است‌.»
حال‌ سؤال‌ این‌ است‌ که‌ امام‌ خمینی‌ با همه‌ی‌ شناختی‌ که‌ از بازرگان‌ داشتند، چرا وی‌را مأمور تشکیل‌ دولت‌ موقت‌ نمودند؟
یکی‌ از عوامل‌ مهم‌، احترامی‌ بود که‌ امام‌ خمینی‌ به‌ نظریات‌ و مشاوره‌های‌ یاران‌ خودقائل‌ بودند و به‌ عبارتی‌ اصل‌ احترام‌ به‌ مشورت‌ موجب‌ تصمیم‌ امام‌ خمینی‌ شد.
حاج‌ احمدآقا فرزند امام‌ خمینی‌ معتقدند که‌ «دوستان‌ امام‌، آقای‌ مهندس‌ بازرگان‌ رابرای‌ نخست‌وزیری‌ موقت‌ انتخاب‌ و پیشنهاد کردند. امام‌ مخالف‌ بودند، امّا به‌ واسطه‌ی‌احترام‌ به‌ نظر دوستان‌ قبول‌ کردند.»
امام‌ خمینی‌ خود در نامه‌ی‌ معروفی‌ که‌ در 6/1/1368 به‌ آقای‌ منتظری‌ نوشتندتصریح‌ کردند که‌ «والله قسم‌، من‌ با نخست‌وزیری‌ بازرگان‌ مخالف‌ بودم‌، ولی‌... نظردوستان‌ را پذیرفتم‌.»
امام‌ خمینی‌ با همه‌ی‌ قاطعیت‌، رأی‌ اکثریت‌ مشاورین‌ را همواره‌ مورد احترام‌ قرارمی‌دادند، چنانچه‌ در انتخاب‌ قائم‌مقامی‌ آقای‌ منتظری‌ هم‌ با این‌ که‌ مخالف‌ بودند به‌دلیل‌ نظر اکثریت‌ خبرگان‌ آن‌ را پذیرفتند. همان‌ طوری‌ که‌ با ریاست‌جمهوری‌ بنی‌صدرنیز مخالف‌ بودند، ولی‌ به‌ احترام‌ رأی‌ اکثریت‌ مردم‌ ریاست‌ وی‌ را تنفیذ کردند.
شاید تصریح‌ امام‌ خمینی‌ در حکم‌ انتصاب‌ بازرگان‌ مبنی‌ بر «بنابر پیشنهاد شورای‌انقلاب‌» و تأکید بر آن‌ در سخنرانی‌ معارفه‌ که‌ «شورای‌ انقلاب‌ ما پیشنهادشان‌ این‌ بوده‌است‌ که‌ ایشان‌ رئیس‌ دولت‌ باشند» همه‌ اشاره‌ای‌ به‌ این‌ موضوع‌ باشد که‌ امام‌ خمینی‌شخصاً نظر مثبتی‌ بر نخست‌وزیری‌ بازرگان‌ نداشته‌اند. با این‌ حال‌ امام‌ خمینی‌ خود را مبرای‌ از مسئولیت‌ این‌ اشتباه‌ نمی‌دانستند. ایشان‌ در سخنرانی‌ 29/4/1359 به‌ تشریح‌این‌ اشتباه‌ پرداختند و علّت‌ آن‌ را نداشتن‌ «تجربه‌» دانستند که‌ علت‌ اساسی‌ آن‌ بود که‌ «مادو دسته‌ بودیم‌: یک‌ دسته‌مان‌ از مدرسه‌ آمده‌ بودیم‌ و یک‌ دسته‌مان‌ از خارج‌ آمده‌بودیم‌. نه‌ ما [مدرسه‌ای‌ها] تجربه‌ی‌ انقلابی‌ داشتیم‌ و نه‌ آنها [خارج‌نشین‌ها] روح‌ انقلابی‌را» به‌ این‌ جهت‌ «دولت‌ موقت‌ را قرار دادیم‌ و خطا کردیم‌. از اوّل‌ باید یک‌ دولتی‌ که‌ قاطع‌باشد و جوان‌ باشد تا بتواند مملکت‌ را اداره‌ کند» انتخاب‌ می‌کردیم‌. امام‌ خمینی‌ در عین‌حال‌ به‌ ناچاری‌ و عدم‌ آشنایی‌ نیروهای‌ انقلاب‌ نیز در این‌ انتخاب‌ اشاره‌ کردند وفرمودند «منتها آن‌ وقت‌ ما نداشتیم‌ فردی‌ را که‌ بتوانیم‌، آشنا نبودیم‌ تا بتوانیم‌ انتخاب‌کنیم‌. انتخاب‌ کردیم‌ و خطا شد.» امام‌ خمینی‌ در این‌ سخنرانی‌ بر توجه‌ مسئولیت‌ نسبت‌به‌ همه‌ اعتراف‌ کردند و فرمودند: «ما یا مقصریم‌ یا قاصر و در هر دو جهت‌ آن‌ در پیشگاه‌ملت‌ جواب‌ باید بدهیم‌.»
با این‌ تحلیل‌ها باید پرسید دلیل‌ انتخاب‌ پیشنهاددهندگان‌خصوصاً استاد مطهری‌ و دکتر بهشتی‌ چه‌ بود؟
در آن‌ زمان‌ بسیاری‌ بر این‌ اعتقاد بودند که‌ مسئولیت‌های‌ اجرایی‌ باید در دست‌ شخصیت‌های‌ غیرروحانی‌ قرار بگیرد؛ حتی‌ خود حضرت‌ امام‌ نیز بر این‌ اعتقاد پافشاری‌می‌کردند. ثانیاً مسئولیت‌ خطیر اوّلین‌ دولت‌ اسلامی‌ باید به‌ کسی‌ واگذار می‌گردید که‌ از سابقه‌ و تجربه‌ی‌ مدیریتی‌ حکومتی‌ برخوردار باشد. از آن‌جا که‌ انقلابیون‌ رادیکال ‌همیشه‌ از مناصب‌ حکومتی‌ به‌ دور بوده‌اند از هیچ‌ تجربه‌ی‌ مدیریتی‌ برخوردار نیستند؛ امّا بازرگان‌ بعد از بازگشت‌ از فرنگ‌، تدریس‌ در دانشکده‌ی‌ فنی‌ را آغاز کرد، بعد ازچندی‌ با جمعی‌ از دوستانش‌ یک‌ شرکت‌ ساختمانی‌ بنام‌ «اما» را تأسیس‌ کرد، بعد از آن‌رئیس‌ دانشکده‌ی‌ فنی‌ شد و در دولت‌ مصدِ به‌ عنوان‌ عضو هیأت‌ خلع‌ ید درآمد وسپس‌ به‌ مدت‌ 9 ماه‌ به‌ عنوان‌ رئیس‌ هیأت‌ مدیره‌ شرکت‌ نفت‌ ملی‌ منصوب‌ گردید،چندی‌ بعد مدیریت‌ سازمان‌ لوله‌کشی‌ آب‌ تهران‌ را پذیرفت‌ و مدتی‌ نیز در شرکت‌سیمان‌ درود فعالیت‌ می‌کرد. علاوه‌ مهندس‌ بازرگان‌ رهبر نهضت‌ آزادی‌ به‌ عنوان‌ یک‌حزب‌ سیاسی‌ بود و سابقه‌ی‌ فعالیت‌های‌ سیاسی‌ و فرهنگی‌ فراوانی‌ داشت‌. به‌ همین‌جهت‌ یاران‌ امام‌ خمینی‌ معتقد بودند که‌ مهندس‌ بازرگان‌ علاوه‌ بر تدین‌ صاحب‌ تجربه‌هم‌ می‌باشد.
عده‌ای‌ نیز معتقد هستند «باید مجموعه‌ای‌ روی‌ کار می‌آمد که‌ مخالفین‌ و بیرونی‌ها خیلی‌ حساسیت‌ نشان‌ ندهند.» آیا این‌ موضوع‌ مورد توجه‌ بعضی‌ از یاران‌ امام‌ بوده‌ است‌ یا نه‌ چندان‌ روشن‌ نیست‌، ولی‌ یکی‌ از فواید دولت‌ بازرگان‌ با همه‌ی‌ ناکارآمدی‌ها،کم‌ شدن‌ حساسیت‌ آمریکاییان‌ نسبت‌ به‌ انقلاب‌ اسلامی‌ بود؛ با این‌ همه‌ نمی‌توان‌ گفت ‌اگر یک‌ دولت‌ انقلابی‌ روی‌ کار می‌آمد، از دست‌ آمریکا در آن‌ موقعیت‌ کاری‌ ساخته‌ بود یا نه‌؟ تجربه‌ نشان‌ داده‌ است‌ که‌ آمریکا در سخت‌ترین‌ شرایط‌ تحقیرآمیز گروگان‌گیری‌، در حالی‌ که‌ ایران‌ انقلابی‌ با بحران‌ داخلی‌ و جنگ‌ خارجی‌ روبه‌رو بود کاری‌ نتوانست‌انجام‌ دهد!

یک سال مبارزه برای سرنگونی رژیم شاه(بهمن 1356تا بهمن1357) روح الله حسینیان، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی،1385، صفحات830تا