سند نامه ::
 
شما بدانيد منظورم چه كساني هستند !
موضوع: سخنراني شيخ غلامحسين جعفري در مسجد جامع گرمخانه
به: 316 شماره: 33728 / 20ه‍ 3
از: 20 ﻫ 3 تاریخ 27 / 9 / 47

نامبرده بالا در ساعت 1230 روز 18 / 9 در مسجد جامع گرمخانه به منبر رفت و در مورد اشخاص منافق آغاز سخن نمود و اظهار داشت من در اين مورد با كنايه صحبت مي‌كنم و شما بدانيد كه منظورم چه كساني هستند و آن‌گاه ادامه داد منافق حتي از كفار هم بدتر است و آن‌هايي را كه خودم مي‌دانم و خودشان هم مي‌دانند در اين مملكت تظاهر به دين‌داري1 مي‌نمايند ولي در مقابل بدترين اعمال و شنيع‌ترين افعال را انجام مي‌دهند چنانچه به خارج مي‌روند و در ممالك اسلامي خودشان را مسلمان قلمداد مي‌كنند و يا براي تظاهر و اغفال مردم به مشهد و مكه مي‌روند و دستور چاپ كتب مذهبي مي‌دهند، دروغ مي‌گويند و ابدا عقيده به آن نداشته و مي‌خواهند ما را فريب داده و مردم را گول بزنند چنان كه همين كار را هم كرده‌اند كساني كه اين قدر ظاهرسازي مي‌كنند چرا از خدا شرم نمي‌نمايند و از او (خدا) نمي‌ترسند. اين‌ها همان افرادي هستند كه قرآن آن‌ها را منافق و دو رو و دو چهره معرفي و از يهود و نصاري و كفار حربي هم بدتر مي‌داند، زيرا همين مردم هستند كه به دين صدمه مي‌زنند و در لباس دين‌، دين را نابود مي‌كنند آقا اگر خود شما دين نداريد و يا خدمتي به دين نمي‌كنيد لااقل اين قدر به دين لطمه وارد نسازيد و از عواقب آن بترسيد و از خدا بهراسيد. من اين مطلب را گفتم كه شما هم بدانيد مقصود من از منافقين چه كساني هستند. بعد از مشاراليه عبدالرسول حجازي بالاي منبر رفت و ضمن صحبت درباره چگونگي به قتل رسيدن جعفر برمكي2 به دستور هارون الرشيد؛ يك مسئله نيز از قول خميني راجع به استفاده از آب شيرهاي فشاري موجود در خيابان‌ها و كوچه‌ها بيان نمود و به سخنراني خود خاتمه داد.
مستقيماً ارسال شود. تهامي 26 / 9

1. تظاهر به دين‌داري: به دنبال رسوايي رژيم بعد از دستگيري امام خميني (ره)، قيام خونين 15 خرداد 1342 و مهاجرت علماي ايران به تهران براي آزادي امام خميني و هم‌چنين سخنراني روشنگرانه و آگاهي‌بخش امام عليه كاپيتولاسيون و دستگيري مجدد و تبعيد ايشان به تركيه و سپس عراق، رژيم متوجه شد كه هيچ‌گونه جايگاه ديني، ملي در جامعه ايران ندارد و قادر به جلب اعتماد مردم نيست؛ لذا براي رهايي از بحران مشروعيت، چاره را در اجراي طرح‌هاي مذهبي در قالب احداث مساجد، زيارت شاه از اماكن مقدسه و عتبات و ... ديد. لذا در اين مسير رژيم تصميم گرفت براي تلطيف فضا و عوام‌فريبي، قرآني به نام قرآن پهلوي منتشر كند. قرار شد اين قرآن از روي يكي از بهترين قرآن‌ها كه به خط استاد احمد تبريزي بود با خطي خوش و زيبا منتشر شود و طبق برنامه‌ريزي قبلي مي‌بايست تعدادي از اين قرآن‌ها به علما و روحانيون تراز اول كشور اهدا مي‌شد. خبر انتشار قرآن مزبور در ارديبهشت سال 44 و طي تبليغاتي مفصل اعلام شد.
رژيم قبل از چاپ قرآن پهلوي با برنامه‌ريزي دقيق به تبليغات گسترده‌اي از طريق رسانه‌ها و نهادهاي فرهنگي سياسي پرداخت. به همين منظور «طرح انتشاراتي قرآن پهلوي» به شرح ذيل تهيه و تنظيم شد: «مردم ايران از ديرباز قرائت قرآن را يكي از عبادات مي‌دانند و هر سال چند هزار نسخه از قرآن در مركز و شهرستان‌هاي كشور در قطعها و به شكل‌هاي مختلف چاپ مي‌شود. شاهنشاه ايران كه متدين به دين اسلام و مذهب جعفري دوازده امامي هستند، در طول مدت سلطنت خود با الهام قرآن، عدالت اجتماعي، اقتصادي و زندگي را در ميان ملت ايران مستقر كردند و براي بزرگداشت و تجليل مذهب شيعه اثني عشري از هيچ‌گونه اقدامي فروگذار نكردند. به تازگي چاپ قرآن كريم كه به منزله قانون اساسي دين اسلام و مورد علاقه قاطبه مسلمانان است مورد توجه خاص شاهنشاه قرار گرفت و مقرر فرمودند قرآني كه چاپ مي‌شود از ساير قرآن‌ها از هر حيث ممتاز باشد. روي اين اصل يكي از نسخ ممتاز و خطي نفيس قرآن كه به خط استاد احمد تبريزي در كتابخانه سلطنتي موجود است، انتخاب شد، كه با مآخذ معتبر موجود به وسيله علما و دانشمندان صاحب‌نظر و برگزيده كشور تصحيح و چاپ شود. چون نسخه‌اي كه براي تصحيح و چاپ انتخاب شد از نظر تذهيب و حاشيه‌سازي و طلاكاري در نهايت نفاست و از نظر نگارش خط نسخ شاهكاري فناناپذير مي‌باشد، بدين جهت تلاش‌هاي مداوم و شبانه‌روزي براي تصحيح آن از روي مآخذ معتبر انجام گرفته است.»
قبل از چاپ قرآن رژيم فعاليت گسترده‌اي براي تبليغات آغاز نمود و براي هريك از رسانه‌ها وظايفي مشخص كرد. اما محمدرضا شاه زماني مي‌توانست به اهداف خود از چاپ قرآن پهلوي برسد كه آن را به تأييد روحانيون برساند. براي رسيدن به اين هدف، نخست‌وزيري طي دستورالعملي از ساواك خواست كه روحانيت و وعاظ وابسته و درباري را به نحوي تشويق به تمجيد و تجليل از فرمان و اقدام شاه در چاپ قرآن پهلوي نمايد. از طرف ديگر قرار بود اين قرآن‌ها طي مراسم خاصي از سوي دربار و تشريفات سلطنتي، توسط قاصدان مخصوص شاه به شهرستان‌ها ارسال شود، تا به روحانيون اهدا شود. هم‌زمان با ورود قرآن به شهرستان‌ها، ساواك منطقه مأمور برقراري امنيت بوده و مي‌بايست وضعيت منطقه را به تهران گزارش مي‌كرد. تمام اين عمليات به طور مستقيم زير نظر دفتر مخصوص شاهنشاهي بود. قبل از اهداي قرآن‌ها به روحانيون، اسامي افراد، سوابق و وضعيت عمومي شهر به مركز مخابره شده و قرار بود تا پيش از ارسال قرآن‌ها به فرمانداري و استانداري‌هاي شهرها، روحانيون از قبل دعوت شوند و به استقبال بيايند و با ايراد سخنراني به مدح صفات اسلام‌دوستانه شاه بپردازند. كارمندان ادارات دولتي و فرهنگيان نيز موظف به استقبال بودند و اگر كسي خلاف اين رفتار مي‌كرد، سريعاً مجازات و تنبيه مي‌شد. چنان كه مخالفت دادستان فومن با رفتن كارمندان به مراسم مذكور فوراً توسط ساواك به دفتر مخصوص شاهنشاهي گزارش شد. ولي تمام تلاش و سعي رژيم براي همراه كردن روحانيت و قبول قرآن پهلوي، به شكست انجاميد؛ چرا كه روحانيون با الهام از آيات و مفاهيم بلند و ملكوتي قرآن و آگاهي از درسهاي تاريخ اسلام و نيرنگ دنيا‌طلبان در جنگ صفين كه با استفاده ابزاري، قرآن را بر سر نيزه‌ها برده بودند، از مكر و حيله شاه به خوبي آگاه بودند؛ به همين دليل دست به مقاومت زده و در هر محفل و مجلسي به روشنگري و بيان حقايق پرداختند. تا جايي كه سيدعلي بهشتي يكي از روحانيون شهرستان‌ها در منبر اعلام نمود «قرآن چاپ كردن، دليل بر مسلمان بودن نيست.» و عده‌اي با هديه آن به مجامع مذهبي، گروهي نيز با خروج از شهر و تعدادي هم با عدم استقبال و بي‌توجهي به دعوت‌هاي مكرر رژيم از آنها، مخالفت خود را اعلام كردند. مثلاً وقتي كه به سيدعزيزالدين حسيني امام جمعه زنجان گفته شد كه قرآن پهلوي را به شهر آوردند ايشان اظهار داشته كه: «سرنيزه‌هاي آنان كجاست؟»
امام خميني (ره) در پيامي كه به دانشجويان مقيم اروپا، امريكا و كانادا در 24 / 12 / 1351 داشت، درباره قرآن پهلوي اعلام كردند: «در اين ميان از همه اسفبارتر وضع ايران است كه رژيم آن مأموريت دارد با چاپ قرآن، تظاهر به اسلام، به اسم سپاه دين سازمان اوقاف و به عناوين فريبنده ديگر يك باره اسلام را ريشه‌كن سازد، ... براي اجراي اين نقشه شوم به كمك و مساعدت روحاني‌نماهاي خود فروخته و سرسپرده نياز كامل دارد و با همكاري آنان مي‌خواهد مساجد و ديگر محافل اسلامي را قبضه كند. مراسم مذهبي را تحت نظارت و مراقبت خود درآورد و به حوزه‌هاي علميه دست يابد.»
(مقاله مروري بر سياست‌هاي عوام‌فريبانه پهلوي دوم، ابوالفتح مؤمن، مورخ 17 / 2 / 1382، jamejamoine.ir)
2. برامكه يا برمكيان يا آل برمك: خاندان محتشم و معروف ايراني، از اهل بلخ، كه دورة خلافت سفاح و منصور و مهدي و هارون‌الرشيد عباسي بعضي از رجال آن وزير و كاتب امير و نديم خلفا بوده‌اند. رجال مشهور اين خاندان، كه مي‌گويند جد آن‌ها در زمان خليفه عثمان به نزد او رفته اسلام آورده و عبدالله نام يافته بود، در عهد عباسيان مشهور شدند، و مشاهير آن‌ها عبارت بوده‌اند از خالد برمكي و پسرش يحيي برمكي كه مخصوصاً شخص اخير با دوتن از پسرانش، جعفر برمكي و فضل برمكي در دستگاه هارون‌الرشيد قدرت و نفوذ تمام داشته‌اند، و عاقبت نيز براثر خشم و سخط آن خليفه، جعفر برمكي مقتول و پدرش يحيي برمكي و برادرش فضل برمكي محبوس و غالب كسان و منسوبان آن‌ها مقهور و متواري گشتند. رجال اين خاندان، كه گويند، از قديم در بلخ صاحب دستگاه بوده‌اند، در عهد اسلام به سبب ثروت، جود و سخاي مشهور خويش مورد توجه و رجوع عامه و محل احترام عمومي بوده‌اند.
عنوان برامكه و برمكي در شهرت و نام آن‌ها به سبب انتساب جد آن‌ها خالد برمكي است به نام برمك [از ريشة سانسكريت پراموكها (prâmukâ) به معني رئيس]، كه عنوان عمومي متوليان معبد بودائي نوبهار در بلخ بوده است. در باب سقوط برامكه اقوال مورخين مختلف است، و داستان رابطة بين جعفر برمكي و عباسه، خواهر هارون‌الرشيد، كه در صحت آن از جهات متعدد جاي ترديد است، اگر هم درست باشد نمي‌تواند پس از قتل جعفر سبب حبس پدرش يحيي برمكي و برادرش فضل برمكي و نكبت و تواري ساير رجال اين خاندان باشد. اتهام به آتش‌پرستي و به زندقه، اگر بعد از سقوط و نكبت آن‌ها جعل نشده باشد، و هم‌چنين ازدياد قدرت و ثروت و نفوذ آن‌ها كه در بعضي موارد حتي موجب مضيقه و سبب حسد خليفه مي‌شد قطعاً مهم‌ترين اسباب سقوط برامكه بوده است. (دايرة‌المعارف فارسي، غلامحسين مصاحب، جلد اول، صفحه 398، شركت سهامي كتاب‌هاي جيبي، چاپ سوم، سال 1381)

* از 20 و به : 20 ﻫ 3 ـ شماره : 976 / 20 و ـ تاريخ : 19 / 9 / 47
موضوع : مجلس روضه‌خواني در مسجد جامع
از ساعت 1235 روز 18 / 9 / 47 جلسه روضه‌خواني شبستان گرمخانه مسجد جامع با شركت عده‌اي در حدود 120 نفر تشكيل گرديد. ابتدا شيخ غلامحسين جعفري اظهار داشت اگر كسي قدرتي داشته باشد نبايد به مردم و زيردستان زور بگويد و ظلم و ستم كند به ظاهر مسلمان بودن و قرآن به دست گرفتن و خود را در صف مسلمانان قرار دادن مسلماني نيست بايد به فكر مردم بود. سپس سيد عبدالرسول حجازي واعظ به منبر رفت و ضمن سخنان خود گفت در حال حاضر در اين كشور اسلامي دو طبقه خواب ندارند يك دسته آن افراد بي‌خبر و خوش‌گذاران كه از فرط مستي به خواب نمي‌روند و دسته دوم آن‌هايي هستند كه از گرسنگي و بي‌چيزي خواب ندارند. به خدا قسم اين اختلاف طبقاتي قابل وصف و جبران نيست آخر اين چه عدالتي است كه يك عده آن قدر دارند كه نمي‌دانند چكار كنند ولي در عوض عده‌اي ديگر به نان شب محتاج هستند. اين مجلس در ساعت 1400 پايان يافت‌. نگهبان‌ مستقيماً ارسال شود. تهامي ‌23 / 9

* به : 316 ـ از : 20 ﻫ 3ـ شماره : 33580 / 20 ه‍3 ـ تاريخ : 23 / 9 / 47
موضوع : روضه‌خواني
در ساعت 1335 روز 18 / 9 شيخ غلامحسين جعفري در مسجد جامع گرمخانه درباره خداپرستي صحبت كرد و ضمن گفتار خود اظهار داشت گرچه بايد جانب احتياط را از دست نداد شايد انسان نداند صحبتي بكند و برايش گرفتاري پيش بيايد اما چه كنم به زبانم آمد در سي سال قبل آيت‌اله‌.... مرحوم ابوالحسن اصفهاني از نجف دو صفحه تلگراف در مورد گرفتاري‌هاي ديني به شخصي در ايران مخابره كرد آن شخص جواب داده بود كاري مي‌كنم كه آب از جوي رفته باز گردد. ما نبايد نا اميد باشيم و انزوا اختيار كنيم بايد حقايق را بگوييم‌. خدا قوم يهود را نابود كند بعد از نامبرده سيد عبدالرسول حجازي به منبر رفت و درباره انواع مرگ صحبت كرد و گفت مرگ سه نوع است‌. مرگ فردي‌. مرگ اجتماعي‌. مرگ عالم. منظورم اين است مرگ براي عموم است سپس اضافه نمود گرچه مي‌ترسم صحبت كنم اما اين مطلب را مي‌گويم كه در روزنامه كيهان نوشته شده است براي قوت قلبم آن نوشته را در بغلم گذاشتم مطلب اين بود طبق محاسبه دقيق در دنيا در هر ساعت كه 60 دقيقه مي‌باشد مبلغ 12 ميليون تومان خرج سلاح و تجهيزات جنگي مي‌شود در صورتي كه در دنيا پانصد ميليون نفر گرسنه هستند اين مخارج سلاح جنگي در ساعت در تمام دنياست كه ايران هم جزء آن مي‌باشد. در جنگ ويتنام ساليانه بيست ميليارد تومان خرج سلاح و هيلكوپترهاي جنگي مي‌شود. نامبرده بعد اضافه نمود فتواي آن عالم بزرگ اين است كه خريد كتاب‌هاي ضاله، كتاب‌هاي بهائيان‌، يهوديان‌، مسيحيان حرام است. از شير فشاري آب كه در سر كوچه‌ها و خيابان‌ها براي استفاده عموم نصب شده چنانچه استفاده شخصي به عمل آيد حرام است در پايان براي نابودي قوم يهود دعا كرد. مستقيماً ارسال شود. تهامي 20 / 9