سند نامه ::
 
كمك به ظالم ، ظلم به مظلوم است
موضوع : جلسه روضه خوانى متشكله در مسجد هدايت
از : 20 ه12 تاریخ 11 / 8 / 51
به : 312 شماره: 15789 / 20 ه12
در تاريخ 7 / 8 / 51 كه مصادف با بيست و يكم ماه مبارك رمضان بود بعد از اتمام نماز جماعت بوسيله سيد ابوالفضل موسوى زنجانى و قرائت قرآن وسيله حاج حسين صبحدل شيخ محمد حسن طاهرى اصفهانى در ساعت 45:13 به منبر رفت و درباره هواى نفس و وجود نيروهاى خفته اى كه در نهاد بشر است و ممكن است در اثر شرايط محيط او را براه بد بكشاند به تفصيل صحبت كرد و در ساعت 45:14 شيخ مرتضى مطهرى بالاى منبر رفت و ضمن صحبت درباره عدالت حضرت على اظهار داشت حضرت على هميشه در راه حق و عدالت قدم برمى‏داشت و مى‏گفت حكومت بايد برمبناى عدالت باشد و به ديگران توصيه مى‏كرد زمانى كه شما قدرت را بدست گرفتيد مردم را تحت فشار قرار ندهيد زيرا در اثر فشار مردم بجاى ديگر كوچ مى‏كنند و در آن موقع شما بايد بر ويرانه‏ها حكومت كنيد و همچنين كمك كردن به ظالم در حكم ظلم به مظلوم است و مجازات دارد مانند رشوه دهنده و رشوه گيرنده كه هر دو مجازات دارند امروز اسم رشوه را عوض كرده‏اند و به آن حق و حساب مى‏گويند علتش اين است كه در مملكت ما به كچل زلفعلى و به كور چراغعلى و به زن هرجائى هنرمند مى‏گويند و زنانى را كه فرزندان آينده اين مملكت را تربيت مى‏كنند اُمّل و مرتجع مى‏نامند چون هر ملتى بوسيله رهبرشان شناخته مى‏شود يعنى مردم طبق عادت و روحيات رهبر خود رفتار مى‏كنند بنابراين حكومت بايد طورى براساس عدالت رفتار كند كه اقويا و ضعفا به يك اندازه از مزاياى عدالت و مساوات برخوردار گردند اينكه مى‏گويند اگر ضعيف و يا يتيمى را اذيت و آزار كنيد عرش خدا به لرزه در مى‏آيد دليلش اين است كه تمام كائنات روى حساب و كتابى در گردش است زمانى يك مردى استاندار مى‏شود و به كليه فرماندارانش دستور مى‏دهد اگر رشوه گرفتيد سهم ما را هم بدهيد يكى از فرمانداران از چوپانى بجاى سه گوسفند 35 راس گوسفند مى‏گيرد آن چوپان كوله‏پشتى خود را برمى‏دارد و مى‏آيد جلوى استاندارى و به زحمت زياد با استاندار ملاقات مى‏كند و شكايت خود را به او تسليم مى‏دارد استاندار براى اينكه طفره برود مى‏پرسد نماز شبانه روزى چند ركعت است او مى‏گويد چه ربطى به شكايت من دارد و سپس مى‏گويد 17 ركعت و آنگاه از استاندار مى‏پرسد اگر شما گفتيد تعداد مهره‏هاى پشت شما چند تا است او مى‏گويد من حاكم هستم اين كار به من مربوط نيست پير مرد مى‏گويد پس نماز هم به شكايت من ارتباطى ندارد استاندار بعد از اين جريان بطور محرمانه به فرماندار مربوطه مى‏نويسد من به تو گفتم از افراد مرده كه نمى‏توانند حرف خودشان را بزنند حق و حساب بگير نه از اشخاص زنده تعداد شركت كنندگان در اين مجلس حدود 500 نفر و اشخاص شناخته شده عبارت بودند از آقايان دكتر كرمانى. دكتر پيمان. دكتر ممكن. دكتر سحابى. مهندس بازرگان. مهندس طاهرى. مهندس كتيرائى. مهندس سيفيان كارمند برق تهران. مهندس قيصرى. مهندس معين فر و برادر و افراد خانواده‏اش. محمد بهفروزى. امامى. اسدى لارى دبير. حسام الدين انتظارى. ابوتراب وفائى. محمد اشكان نژاد. اسماعيل كريم خانى. عباس واحدى كمال. جهانگير عدالت بخش. مرتاضى. حاج احمد صادق. مهندس تاج. مهندس دبير. داريوش چوبك. حاج حسينعلى روائى. حاج احمد ابريشمى. طهماسبى. شانه چى. شالچيفر. احمد على بابابى. مقدم عضو نهضت آزادى. عباس رادنيا. نيكيارى كه يكى از دوستان مرتاضى است. حسين حاج ابوطالب. باقر مشهدى حبيب اله معروف به خطيبى. حسن حبيبى. حاج جواد على اله. عبدالمجيد منزه. حاج محمود و عبداله خزائى. محمد جليلى شغل نقره كار. اسلامى. حاج سيد نقى و على اكبر موسوى جگرفروش. عباس حسينى فرزند محمود. حسين يزدگردى. مهندس صباغيان. على دانشفرد. ناصر ضرغامى. محمدعلى رجائى. جمال سادات تهرانى معروف بتهرانى. سيد ابراهيم موسوى حسينى. مسعود سعادت همسايه سيد ابراهيم موسوى حسينى محل‏كار كوچه رفاهى. نظريه شنبه : نظرى ندارد. نظريه يكشنبه : نظرى ندارد.آمال نظريه سه شنبه : نظرى ندارد. سپاهى‏نظريه چهارشنبه : نظرى ندارد.