موضوع : جلسه سخنرانى مذهبى ماهيانه در منزل آقاى حاج على نويدى بازرگان شماره : 390 / ه تاریخ 5 / 7 / 1339 ساعت 217 بعدازظهر ديروز جمعه مورخه 1 / 2 / 39 به آدرس فوق مراجعه شد تعداد جمعيت به دويست و پنجاه نفر مىرسيد در ميان جمعيت مهندس مهدى بازرگان1. دكتر يداللّه سحابى2 بودند دكتر شمسالدين جزايرى3 و از علماء آقاى حاج ميرزا خليل كمرهاى4. حاج سيد صدرالدين جزايرى5. شيخ مهدى شريعتمدار امام جماعت تكيه حاج رجب. شيخ آيتى بيرجندى6 استاد پيمانى دانشكده معقول و منقول. شيخ فرهنگ نخعى آمده بودند. بطوريكه شنيده شد سابقا اين جلسات سخنرانى ماهيانه بوده است ولى مدت يكسال و نيم تعطيل بوده است در دهه آخر صفر عدهاى از بازاريها از آقاى سيد محمود طالقانى7 و شيخ مرتضى مطهرى براى يك دهه روضه دعوت كرده بودند بعد از روضه تصميم مىگيرند برنامه سخنرانى ماهيانه را ترتيب بدهند كه حاج على نويدى هم جزء آنهاست. البته نمىتوان منكر اين موضوع شد كه جامعه مهندسين اسلامى8 و جامعه معلمين اسلامى و جامعه دانشجويان اسلامى و افرادى كه در مسجد هدايت جمع مىشوند در اينجا شركت ندارند و اين جمعيت را از تراوشات فكرى مهندس بازرگان، مهندس حسيبى9 [و] دكتر سحابى دانست. شيخ مرتضى مطهرى بعد از قرائت قرآن منبر رفت از پشت بلندگو درباره تقوى صحبت كرد گفت اگر مردمى متقى باشند آن مملكت و آن مردم اصلاح مىشوند ولى اگر تقوى مبناى كارها نشد زور سر نيزه قوانين جاريه مملكت هيچ تأثيرى در اصلاح مملكت و جامعه ندارند. مدت مديدى است در روزنامهها درباره ازدياد طلاق و فساد قوانين انتخابات و دستگاه قضائى مىخوانيم بايد بگويم زيادى طلاق براى نداشتن تقوى است اگر زن و مرد متقى بودند طلاق اينقدر زياد نمىشد همين قوانين انتخابات كه اين روزها دربارهاش صحبت زياد است وقتى مىتواند خوب باشد كه مجريان آن مردان باتقوى باشند از اين جا موقع انتخابات يك نفر حركت مىكند و بفلان شهر مىرود و بدون اينكه مردم شهر او را بشناسند مىگويد آمدهام از اينجا وكيل بشوم و به هر طورى هست آن مرد ناشناس و بدون سابقه از صندوق آن شهر بيرون مىآيد حالا بايد ديد اين مرديكه وكيل شده است قانون انتخابات ناقص است آيا مجريان آن اگر مجرى متقى باشند كه هيچ وقت حاضر نمىشود مرد ناشناسى را تحميل كند همين طور در ساير قوانين مملكت همين موضوع راهنمائى را ببينيد كه به چه افتضاحى درآمده است. در پايان سخنرانى آقاى مطهرى گفت موضوع سخنرانى ماهيانه را در جامعه مهندسين اسلامى كرده بوديم و تصميم بر اين است كه اين سخنرانىها را در هر ماه چاپ نكنيم [بكنيم ]و در... [ادامه سند موجود نبود] به عرض رسيد، فرمودند به مأمورين ويژه دستور دهيد مراقب اين جلسات باشند در صورتيكه گفتههاى خلاف و برخلاف مصالح كشور از آنها ديده شد تحت تعقيب قرار گيرند. 1ـ مهندس مهدى بازرگان فرزند عباسقلى آقاتبريزى در سال 1286 ش در تهران متولد شد. پس از تحصيلات ابتدايى در مدرسههاى ثروت و سلطانى به دارالمعلمين مركزى رفت و دوره دبيرستان را در آنجا گذراند. در سن 22 سالگى براى ادامه تحصيل به فرانسه رفت و هفت سال به تحصيل در رشته مهندسى ماشين پرداخت و موفق به اخذ مدرك دكترا در رشته مهندسى مكانيك گشت و سپس به ايران بازگشت و در سال 1315 به عنوان دانشيار در دانشكده فنى تهران استخدام شد. در پى آشنايى با آيتاللّه طالقانى به طور فعال با كانون اسلام همكارى كرد. و پس از تأسيس كانون مهندسين وى رهبرى نخستين اعتصاب سازمان يافته بعد از سقوط رضاشاه را به عهده گرفت. وى به همراه آيتاللّه طالقانى، دكتر سحابى، علامه زنجانى و رحيم عطايى «نهضت مقاومت ملى» را پايه گذارى كرد. و پس از آن عضو شوراى رهبرى «جبهه ملى دوم» شد و در سال 1340 «نهضت آزادى ايران» را به همراه با دكتر سحابى و آيتاللّه طالقانى تأسيس كرد. اما در سال 41 (بهمن 41) دستگير و نهايتا به 10 سال زندان محكوم شد ولى در سال 46 آزاد گشت. در سال 1357 در حاليكه دولت بختيار از سوى رژيم سلطنتى مشغول به كار بود، امام خمينى وى را مأمور تشكيل دولت موقت نمود و پس از مدتى كوتاه در پى پيروزى انقلاب اسلامى نام وى به عنوان اولين نخستوزير جمهورى اسلامى ثبت شد. اما به دنبال اشغال سفارت آمريكا در تهران (13 آبان 1357) از سوى گروه دانشجويان پيرو خط امام، وى از سمت نخستوزيرى استعفا داد. وى همچنين از اعضاى شوراى انقلاب و از جمله نمايندگان اولين دوره مجلس شوراى اسلامى از حوزه انتخابيه تهران، رى و شميران بود. از ايشان تأليفاتى و مقالاتى در زمينههاى علمى ـ مذهبى و سياسى بر جاى مانده است. وى سرانجام در 30 دى 1373 در سوئيس به علت عارضه قلبى درگذشت. (در تكاپوى آزادى، حسن يوسفى اشكورى ج اول، زندگينامه سياسى مهندس مهدى بازرگان، دكتر سعيد برزين) 2ـ يداللّه سحابى كه پدرش به نجارباشى مشهور بود در سال 1284 در محله سنگلج تهران متولد شد و تحصيلات خود را در سال 1290 در مدرسه شرف احمدى شروع كرد و پس از چندى تحصيلات خود را در دارالفنون ادامه داد ولى بعد به واسطه علاقهاى كه به كار تعليم داشت در 1303 در دارالمعلمين مركزى ثبت نام نمود و يك سال بعد تحصيل دوره متوسطه را در آنجا به اتمام رساند و در سال 1310 از دارالمعلمين عالى فارغالتحصيل شد و در شهريور سال بعد همراه محصلين اعزامى به خارج به فرانسه رفت كه در سال 1315 با عنوان دكترا به ايران بازگشت و پس از دو سال با عنوان دانشيار تدريس زمين شناسى در دانشكده علوم را شروع كرد و در سال 1325 به رياست اداره فرهنگ تهران و توابع منصوب شد. در اوائل شهريور 1332 با همت مهندس بازرگان و چند تن ديگر هسته مركزى نهضت مقاومت ملى را تشكيل داد و در 23 تير 1339 كه جبهه ملى دوم تشكيل شد وى از مؤسسين آن محسوب مىشد. در ارديبهشت 1340 نهضت آزادى از جبهه ملى منشعب شد و اعلام آمادگى كرد كه از مؤسسين آن آيتاللّه طالقانى مهندس بازرگان و يداللّه سحابى و... بودند اما بعدها اين نهضت غيرقانونى اعلام شد. سحابى در 4 بهمن 1341 دستگير و به همراه اعضاى ديگر نهضت آزادى به زندان رفت كه در پى آن در 30 مهر 42 محاكمه و طبق حكمى به 6 سال زندان محكوم شد اما پس از چند سال يعنى 1346 آزاد شد. در بهمن 1357 به عنوان وزير مشاور در طرحهاى انقلاب منصوب شد و در مهر 1358 كه تغييراتى در كابينه داده شد او به عنوان وزير مشاور در تعليمات و تحقيقات منصوب شد و در اولين دوره مجلس شوراى اسلامى به عنوان نماينده وارد مجلس شد و به عنوان رياست سنى مجلس منتخب شد. وى در 23 فروردين سال 1381 درگذشت. (قلم و سياست، محمد على سفرى ـ ريشههاى انقلاب ايران، خانم نيكى آر.كدى ـ طلوع و غروب دولت موقت احمد سميعى) 3ـ شمسالدين جزايرى فرزند آيتاللّه سيد حسين شوشترى جزايرى در سال 1283 ش در تهران متولد شد و از اولين گروه محصلين دارالفنون بود كه پس از تحصيلات مقدماتى به آنجا رفت. سپس وارد دانشكده حقوق تهران شد و پس از اخذ مدرك ليسانس با پنجمين دوره محصلين با سمت عضو مقدم هيئت سرپرستى محصلين به فرانسه رفت و در آنجا براى تكميل تحصيلات خود از خدمت استعفا داد و در سال 1937 با درجه دكترا در رشته اقتصاد به ايران برگشت. دكتر جزايرى سمتهاى مختلف دولتى داشت، از مديريت كلى دخانيات تا وزارت فرهنگ كابينه رزمآرا و استاندارى خراسان در زمان دكتر امينى را طى كرده، در دوره هجدهم نيز از تهران به نمايندگى انتخاب شد و رياست كميسيون برنامه را عهده دار بود. در سال 1341 به عنوان امير الحاج به مكه رفت و در سال 47 پس از چهل و دو سال كار فرهنگى و تدريس در مقام استاد ممتاز دانشگاه بازنشسته شد و پس از آن به انگلستان رفت و در آنجا اقامت كرد. وى بعد از شهريور 1320 فعاليت سياسى خود را در «حزب ايران» آغاز كرد و در سال 1324 كه اين حزب با حزب توده ايران و حزب دمكرات پيشهورى ائتلاف كرد، نخستين كسى بود كه انشعابى بوجود آورد و به يارى ارسلان خلعتبرى و چند نفر ديگر حزب جديدى را به نام «حزب وحدت ايران» تشكيل داد كه ارگان حزب وحدت ايران روزنامه «شفق» بود كه امتياز آن را هم خود او گرفته بود. وى پس از قتل رزم آرا از كارهاى دولتى كناره گرفت. از وى تأليفاتى در زمينه حقوق مالى و قوانين محاسباتى بر جاى مانده است. وى سرانجام در اواخر مهرماه 1369 ش در لندن درگذشت. (نشر دانش، ش 6، س 69 ـ خواندنيها، ش 84 ـ صبح امروز، ش 10 ـ چهل سال در صحنه، جلال عبده) 4ـ حاج ميرزا خليل كمرهاى فرزند ابوطالب در سال 1317 قمرى در «كمره» از توابع خمين ديده به جهان گشود. پس از تحصيل علوم ابتدايى به خوانسار رفت و پس از آن در سال 1337ق به حوزه علميه اراك ملحق و جزو اولين شاگردان مرحوم آيتاللّه العظمى حاج شيخ عبدالكريم حائرى شد. چند سال بعد در قم ساكن شد و به تحصيل و تدريس پرداخت. در سال 1354 ق در رابطه با غائله «كشف حجاب» به دستور رضاخان دستگير و زندانى شد ولى بعد از يك ماه زندان به قيد عدم خروج از تهران آزاد گرديد. مرحوم آيتاللّه كمرهاى در سال 1371 ق در كراچى به رياست «مؤتمر عالم اسلامى» انتخاب گرديد و بار دوم در سال 1379 قمرى در مؤتمر اسلامى بيتالمقدس شركت كرد و در پايان مؤتمر با اشاره مرحوم آيتاللّه العظمى بروجردى همراه با آيتاللّه طالقانى با شيخ محمود شلتوت درباره اتحاد اسلامى ديدار و گفتگو كرد و يك سال بعد در مكه مجددا به راست مؤتمر برگزيده شد. ايشان در شروع انقلاب اسلامى همگام با توده مردم مسلمان ايران حركت نمود و در راهپيمايى تاسوعاى 1357 ش به اتفاق مرحوم آيتاللّه طالقانى شركت جست و پس از حمله صدام به ايران با نوشتن مقالهاى در روزنامه اطلاعات به حمايت از حقانيت ايران در جنگ پرداخت. از ايشان بيش از 67 اثر علمى باقى ماند كه از جمله آنها تفسير سوره نور، شرح نهجالبلاغه و... را نام برد آيتاللّه حاج ميرزا خليل كمرهاى در سن 88 سالگى پس از 5 سال بيمارى سخت در آذر 1363 مطابق با سال 1405 ق (ربيعالاول) بدرود حيات گفت. (كيهان ش 12279 س 1405 ق، درسهايى از مكتب اسلام ش 9، س 1405 ق، ربيعالاول) 5ـ آيتاللّه سيد صدرالدين جزايرى شوشترى فرزند سيد حسين و از نوادگان آيتاللّه العظمى سيد نعمتاللّه جزايرى در سوم ذى الحجه 1313 قمرى در نجف اشرف متولد شد پس از تحصيل مقدمات، سطح را از شاگردان مرحوم ميرزاى آشتيانى فراگرفت و در ماه شعبان 1325 قمرى به مشهد رفت و مدت هفت سال از درس آيتاللّه حاج آقا حسين قمى و ميرزا محمد آقازاده استفاده كرد و پس از آن عازم نجف اشرف گرديد و در حوزه درس مرحوم نائينى و كمپانى به تحصيل پرداخت و سپس به تهران مراجعت و به تدريس و اقامه جماعت مشغول گرديد. از وى يادداشتهايى در عقائد و مسأله ولايت اهل بيت عليهم السلام برجاى مانده است. سرانجام در روز چهارشنبه دوم ذى الحجه 1396 قمرى درگذشت و جنازه وى را به صحن حضرت عبدالعظيم حسنى منتقل و در جوار قبر فرزند مرحومش سيد محمد حسن بخاك سپردند. (شجره مباركه يا برگى از تاريخ خوزستان تأليف آيتاللّه جزايرى جلد اول ص 290) 6ـ دكتر شيخ محمدابراهيم آيتى فرزند شيخ محمد قائنى در روستاى گازار از توابع بيرجند در سال 1333 قمرى (1293 ش) متولد شد و تا سال 1317 ش در بيرجند و مشهد علوم قديم را تحصيل كرد و از سال 1320 تا 1329 شمسى در بيرجند به موعظه و تدريس اشتغال داشت سپس به تهران مهاجرت كرد و از سال 1334 ش در دانشكده علوم معقول و منقول به تدريس پرداخت. در سال 1340 در رشته فلسفه اسلامى در دانشكده معقول و منقول دانشگاه تهران به اخذ درجه دكترا نائل گرديد و علاوه بر تدريس به موعظه و خطابه و درس تفسير اشتغال داشت و در مدت چند ماه به زبان انگليسى مسلط شد. آيتاللّه مرتضى مطهرى مكرر در سخنرانيها و نوشتههاى خود از سجاياى اخلاقى و تحقيقات علمى او ياد كرده است. از ايشان تأليفات، تصميمات و ترجمههايى برجاى مانده كه از جمله آنها مىتوان از «فهرست ابواب و فصول اسفار»، تصحيح مثنوى مقامات الابرار و ترجمه افكار جاويد محمد، آيينه اسلام؛ تاريخ اندلس؛ امام على(ع) را نام برد. سرانجام در 17 مهرماه 1343 (سوم جمادىالثانى 1384 ق) در تهران در هنگام رانندگى، ناگهان سگى در جلو اتومبيلش دويد و او از مسير خود منحرف گرديد و با تير چراغ برق تصادف كرد و درگذشت. (بهارستان در تاريخ و تراجم رجال قائنات و قهستان تأليف شيخ محمد حسين آيتى ـ كيهان انديشه ش 37 س 1370 ص 195) 7ـ آيتاللّه سيد محمود طالقانى فرزند سيد ابوالحسن در سال 1289 ش در روستاى گليرد از توابع طالقان در يك خانواده روحانى چشم به جهان گشود و تا ده سالگى در اين روستا خواندن و نوشتن و مقدمات علوم مذهبى را فراگرفت. پس از آن عازم قم شد و در مدارس به تحصيل و تدريس پرداخت تا در سال 1317 به درجه اجتهاد رسيد و پس از آن به تهران آمد و به تدريس در رضويه و فيضيه به تحصيل مدرسه عالى سپهسالار (مدرسه شهيد مطهرى) پرداخت. يكسال بعد به اتهام توهين و نداشتن جواز عمامه براى نخستين بار دستگير و بازداشت شد. در سال 1321 «كانون اسلامى مخفى» را بنيان گذاشت و چند سال بعد مسجد هدايت به امامت ايشان افتتاح شد. در سال 1332 نهضت مقاومت ملى را به همراه مهندس بازرگان و دكتر سحابى تأسيس كرد و در همان سال به جرم پنهان كردن نواب صفوى در منزل خود به زندان محكوم شد سپس در سال 1340 در تأسيس نهضت آزادى شركت جست و مجددا در سال 41 دستگير و زندانى شد و پس از خرداد سال 42 به ده سال زندان محكوم شد اما در سال 46 آزاد شد ولى به مبارزات اسلامى خويش كماكان ادامه داد اما طولى نكشيد كه در سال 1350 به جرم فعاليت سياسى دستگير و تبعيد شد كه مدت سه سال را در زابل و 18 ماه را در بافت كرمان سپرى كرد. و بلافاصله پس از آن در سال 1354 براى آخرين بار به جرم فعاليت سياسى و مبارزات اسلامى دستگير و تا آبان 1357 در زندان بود و پس از پيروزى انقلاب اسلامى در شوراى انقلاب مشغول به انجام وظيفه شد و به دنبال شهادت استاد مطهرى به رياست اين شورا انتخاب شد. تا اينكه سرانجام در 19 شهريور ماه 1358 در سن 69 سالگى پس از سالها مبارزه به علت سكته قلبى زندگى را بدرود گفت. از آثار منتشره مرحوم آيتاللّه طالقانى مىتوان از «به سوى خدا مىرويم؛ 5 جلد تفسير پرتوى از قرآن؛ آينده بشريت از نظر مكتب ما؛ اسلام و مالكيت؛ جهاد و شهادت؛ مقدمه و حواشى بر كتاب تنبيه الامه و ترجمه و شرح نهجالبلاغه را نام برد. (جمهورى اسلامى ش ويژهنامه، پنج شنبه 17 / 6 / 1362؛ ص7) 8ـ كانون مهندسين ايران كه در سند از آن جامعه مهندسين اسلامى ياد شده است، تشكيلاتى صنفى ـ سياسى بود كه توسط گروهى از مهندسان و متخصصان بوجود آمد و از همان آغاز به فعاليتهاى سياسى پرداخت. برخى از مؤسسان و گردانندگان آن عبارت بودند از مهندس غلامعلى فريور، مهندس احمد حامى، مهندس جهانگير حق شناس، مهندس عليقلى بيانى، مهندس كاظم حسيبى و مهندس احمد زيرك زاده و مهندس فريور رياست اين كانون و مهندس جامى نيابت رياست آن را به عهده داشتند. اين كانون مجلهاى به نام صنعت منتشر مىكرد كه صاحب امتياز و مدير آن مهندس مهدى بازرگان بود و سردبيرى آن را دكتر فضلاللّه رضا به عهده داشت. كانون مهندسين ايران در واقع هسته اصلى حزب ايران بود و پس از تشكيل حزب ايران، مهندس زيركزاده از اعضاى اين كانون به عنوان دبير كل حزب برگزيده شد. (احزاب سياسى ايران، محسن مدير شانهچى) 9ـ سيد كاظم حسيبى فرزند حاج محمدعلى يزدى از بازاريان تهران در سال 1285 شمسى در تهران متولد شد. پس از تحصيل مقدمات در مدرسه كماليه و سپس در دارالفنون، دو سالى هم در مدرسه حقوق درس خواند و سپس در نخستين آزمون اعزام محصل به خارج شركت كرد و قبول شد و همراه گروه اعزامى در سال 1307 به فرانسه رفت و در مدرسه عالى پلىتكنيك آن جا درس خواند و سپس رشته معدن را در مدرسه عالى معدن پاريس گذراند و پس از 8 سال مطالعه و تحصيل درباره فولاد، ذوب آهن و نفت به ايران بازگشت و در سال 1315 وارد دانشكده افسرى شد و مدتى استاد دانشگاه جنگ بود تا آن كه در سال 1327 استاد دانشكده فنى شد و در دوره هفدهم به مجلس راه يافت و همراه دكتر مصدق به لاهه و آمريكا رفت و نطق معروف و تاريخى آقاى حسين مكى را تهيه و تنظيم كرد و در جريان نهضت ملى شدن صنعت نفت، چهره پشت پرده در گروه جبهه ملى به حساب مىآمد و در ماجراى خلع يد از انگليس، در كنار مهندس بازرگان فعال بود. مهندس حسيبى در تأسيس «كانون مهندسين ايران» و سپس «حزب ايران» نقشى عمده به عهده داشت و شرط «مسلمان بودن عضو حزب» از يادگارهاى حسيبى بود در حاليكه «حزب ايران» هيچ وقت يك حزب اسلامى نبود. وى همچنين از اعضاى جبهه ملى نيز به شمار مىرفت. حضور فعال شش ساله حسيبى در صحنه سياست با كودتاى 28 مرداد پايان يافت. البته مهندس حسيبى در پيروزى انقلاب فعاليتهايى كردند و مهندس بازرگان در اين مورد مىگويد: «در مورد همكارى مهندس حسيبى در پيروزى انقلاب كه از آن اطلاع دارم مشاركت و عضويت در هيئت پنج نفرى مأمور راهاندازى جريان نفت براى مسافرت داخلى بود كه چند ماه قبل از مراجعت آقاى خمينى مأمور آن شده بوديم...» از مهندس حسيبى آثار مكتوب چاپ شده به يادگار نمانده است جز قسمت اول از جلد دوم كتاب «درباره نفت» كه در سال 1330 چاپ شده است كه توسط حسين مكى در مجلس ايراد شده است و تنها اثر چاپ نشده وى مجموعه 35 دفتر خاطرات روزانه اوست كه از سال 1329 تا 1363 آنها را يادداشت كرده است. (تاريخ و فرهنگ معاصر ج اول، مهر 1370 ص 280) سرانجام مهندس كاظم حسيبى در 7 آبان 1369 در سن 84 سالگى درگذشت. |