موضوع : مجلس جشن در مدرسه فيضيه قم شماره : 1040 / 20 الف تاریخ 23 / 1 / 43 ساعت 1400 پنجشنبه 20 / 1 / 43 طبق قرار قبلى بازاريان عضو جبهه ملى نهضت آزادى احزاب مختلف و عدهاى از طرفداران روحانيون و هيئتهاى مذهبى بوسيله چند دستگاه اتوبوس كه قبلا تهيه شده بود براى ديدار آقاى مينى از تهران بقم حركت نمودند. كاروان مزبور در ساعت 1615 وارد قم گرديد و قرار شد افراد در ساعت 2000 كه برنامه جشن در مدرسه فيضيه شروع ميشود در آنجا حضور يابند. صحن مدرسه فيضيه با فرشها و پردههاى مخملى تزئين يافته و شعارهائى بشرح زير در روى پارچههاى سفيد نوشته و بديوارهاى مدرسه نصب گرديده بود: دست عمال خارجى و اسرائيل از كشور ما كوتاه ـ جامعه روحانيت براى نيل بهدف خود عليه هرگونه ظلم و استبداد برعليه استعمارگران اسرائيل نهضت مبارزات خود ادامه ميدهد. خون پاك شهداى مدرسه فيضيه و 15 خرداد هنوز ميجوشد ـ مقدم بزرگ پرچمدار عالم تشيع آقاى خمينى را گرامى ميداريم. در ساعت 2000 جشن شروع گرديد قرار بود آقاى خمينى پس از نماز مغرب از منزل بحرم رفته و سپس در جشن شركت نمايد لذا قبل از ورود آقاى خمينى آقاى جلال رضوى كه عضو هيئت توابين تهران ميباشد اشعارى در وصف آزادى آقاى خمينى قرائت نمود. در اينموقع جمعيت داخل مدرسه فيضيه عده نسبتا زيادى از طبقات مختلف مردم شهرستانهاى تهران ـ اصفهان ـ كاشان و اهالى قم و از دستجات مختلف جبهه ملى. نهضت آزادى و طرفداران دكتر بقائى1 بود و حتى خيلى از طلاب و مردم در روى پشتبامها قرار گرفته بودند ضمنا يك سبد گل از طرف دانشجويان اسلامى دانشگاه تهران. يك سبد بزرگ از گل سفيد از طرف كسبه بازار حضرتى و يك سبد گل از طرف طرفداران دكتر بقائى آورده شده بود. در اينموقع عدهاى كه بدنبال آقاى خمينى رفته بودند ايشانرا با سلام و صلوات وارد مدرسه فيضيه نمودند سپس حاجى مرواريد واعظ بالاى منبر قرار گرفت و فورا سه نفر سه بلندگو در جلوى وى قرار دادند وى بالاى منبر ايستاد و شروع بسخنرانى كرده ابتدا اشاره بآزادى خمينى نموده و [بى] نهايت وى را مورد ستايش قرار داد سپس درباره نحوه دستگيرى و مدت زندانى آقاى خمينى مطالبى اظهار نموده در پايان گفت جامعه روحانيت هدفش مشخص و معلوم است به تغيير دولت كارى نداريم با دولتى كه عليه قوانين اسلامى و قانون اساسى اقدام نمايد مبارزه خواهيم كرد. دولتى مورد پشتيبانى ملت و جامعه روحانيت است كه برنامهاش مغاير با قوانين اسلام و قانون اساسى نباشد. زمانى دولت وقت ميتواند حكومت نمايد كه بخواست جامعه روحانيت توجه و اقدام نمايد. خواست جامعه روحانيت ايران از دولت اينست كه بدون استثناء روابط سياسى ـ اقتصادى و هر رابطهاى را با اسرائيل قطع و در جرائد و راديو اعلام نمايد كه اسرائيل دشمن دين و قرآن است. و اما راجع بامرى كه آيت.... خمينى در روزنامه اطلاعات صادر نمودهاند روزنامه اطلاعات در سرمقاله عصر دوشنبه خود تحت عنوان اتحاد مقدس بجامعه روحانيت اهانتى مبنى بر اينكه جامعه روحانيت با انقلاب سفيد و برنامههاى دولت موافق ميباشد نموده. مسعودى پستفطرت رذل اين عنصر خود فروخته. اين آلت بىاراده و جيرهخوار و ... اگر رسما در روزنامه كثيفش اعتراف بغلط كردن و نفهمى خويش نكند مواجه با عكسالعمل شديد از طرف مردم و جامعه روحانيت خواهد شد. ناطق سپس اشاره بعدم آزاديهاى فردى و اجتماعى مردم و محيط و مسائل دو سال اخير نموده گفت ما از جميع حقوق مسلم در اين مملكت محروم هستيم دولت بايستى بروحانيت اجازه انتشار روزنامه بدهد هرگونه مانعى از علماء برطرف شود در اين سخنرانى در حدود سه ربع طول كشيد. ناطق در اينموقع بسخنان خود خاتمه داده و بقيه سخنرانى بواعظ ديگرى محول شد. (توضيح اينكه چون توسط آقاى مرواريد هدف علماء و برنامه آينده روحانيت اعلام نشد تمام افراد جبهه ملى و ساير دستجات سخت ناراحت و منتظر سخنران بعدى بودند. در اين هنگام آقاى حجتى واعظ بطور ايستاده بالاى منبر قرار گرفته و ضمن سخنرانى كوتاهى از وضع گذشته و برنامه ملت و روحانيت اظهار داشت كه تازه اول كار است تا حصول نتيجه قطعى علماء از مبارزه دست نميكشند تا عزت و شرف قرآن و ملت محفوظ باشد سپس قطعنامه مجلس در 10 ماده بتصويب حاضرين رسيد كه در پايان جلسه تحت عنوان قطعنامه دانشجويان حوزه علميه قم بين حاضرين پخش گرديد سپس واعظى بنام خزعلى بالاى منبر رفت و مدت سه ربع در شخصيت خمينى از اجداد او و مقام وى نهايت تمجيد نمود ضمنا تراكتهاى كوچكى نيز توسط طلاب از حجرهها بين مردم ريخته ميشد. متن تراكتهاى مزبور همان متن شعارهائى بود كه بر روى پارچه نوشته و بديوار مدرسه فيضيه نصب نموده بودند. از طرف طرفداران دكتر بقائى نيز اعلاميهاى در مورد آزادى خمينى و حمله جزئى بمصدق و جبهه ملى بين مردم ريخته شد كه افراد جبهه ملى آنها را جمع و پاره نمودند اعلاميهاى نيز كه از طرف كميته بازار جبهه ملى جهت تسليت بآقاى طالقانى1 چاپ شده بود و بين جمعيت پخش گرديد. در پايان جلسه اعلام شد كه فردا نيز از ساعت 2130 در همين محل مجلس جشن و سخنرانى برپا است اين مجلس در حدود ساعت 2200 خاتمه يافت. آقاى خمينى برخلاف انتظار و شايعات (قرار بود صحبت نمايد) صحبت نكرد. 1 ـ دكتر مظفر بقائى: وى در سال 1287 ه . ش در كرمان متولد شد. تحصيلات ابتدايى و متوسطه را در ايران به پايان رساند و در دانشگاه سوربن پاريس در رشته فلسفه و آموزش و پرورش كودك تحصيل كرد. مظفر بقايى كار خود را در دانشگاه تهران آغاز كرد. در سال 1329 يكى از وكلاى مدافع حسن جعفرى بود. وى در سال 1336 نماينده شهر كرمان در پانزدهمين دوره مجلس شوراى ملّى شد. فعاليتهاى سياسى او از زمان ملّى شدن نفت و پيش از آن دشمنى با ژنرال رزمآرا شروع شد. بعدها از طريق روزنامهاش (شاهد) خط مشى سياسى خود را ادامه داد. بقايى در جنبش ملىگرايى ايران چهرهاى شاخص بود. وى با تأسيس حزب زحمتكشان به عقايد سياسى خود تشكل بخشيد. اين حزب كه در دهههاى چهل و پنجاه فعاليت چشمگيرى نداشت از ماههاى پايانى سال 55 بار ديگر فعاليتهاى خود را با آزاديهاى تزريق شده به گروههاى ملّىگرا شروع كرد، امّا چهره فعالى از خود نشان نداد. وى از جمله سياستمدارانى بود كه با اعمال سياستهاى منافقانه خود، آسيبهاى فراوانى به كشور وارد كرد. همدستى او ـ البته بطور مخفيانه و غير محسوس ـ با كودتاچيان 28 مرداد 32 و مخالفتهاى او با دكتر محمد مصدق از آن جمله است. او در يك دادگاه مسخره شاه ساخته در محاكمات بدوى محكوم شد، اما دادگاه تجديدنظر پس از خوش رقصىهاى بقائى او را تبرئه كرد. بقائى پس از پيروزى انقلاب اسلامى نيز چهرهاى چندگونه به خود گرفت، اما سرانجام چهره واقعى او مشخص شد و به حكم دادگاه انقلاب اسلامى روانه زندان گرديد وى پس از مدتى بر اثر ابتلاء به بيمارى مقاربتى در تاريخ 25 آبان سال 1366 ه ش درگذشت. 1ـ آيهاللّه حاج سيد محمود طالقانى مجاهد هميشه استوار كه امام خمينى (سلاماللّه عليه) ابوذر زمانش ناميد، در سال 1298 هجرى شمسى ديده به جهان گشود و در خانوادهاى پرفضيلت و ظلمستيز پرورش يافت. پس از كسب علوم اسلامى در مدارس رضويه و فيضيه قم در سال 1317 براى تدريس و تبليغ معارف اسلامى به تهران آمد و در سال 1318 به جرم مخالفت با رژيم پهلوى دستگير و زندانى شد. در مبارزات ملى شدن صنعت نفت شركت جست و بعد از كودتاى 28 مرداد به اتهام مخفى كردن نواب صفوى، رهبر فدائيان اسلام در منزل خود، دستگير شد. مرحوم طالقانى به سبب مبارزات خود به دفعات زندانى شد و در سال 1343 نيز وى را به دليل حمايت از حضرت امام به زندان افكندند كه سه سال بطول انجاميد. در سال 1350 به زابل و سپس به بافت كرمان تبعيد شد. در سال 1354 به سبب خيانت يكى از منافقين دستگير و به 10 سال زندان محكوم گرديد بعد از پيروزى انقلاب اسلامى، به رياست شوراى انقلاب و به عضويت مجلس خبرگان برگزيده شد و در مرداد 1358 به فرمان امام اولين نماز جمعه را در جمعه را در دانشگاه تهران اقامه كرده و سرانجام پس از يك عمر مبارزه با استعمار و استبداد، در 19 شهريور 1358 يعنى 7 ماه پس از پيروزى انقلاب اسلامى، چشم از جهان فرو بست. حضرت امام ضمن تجليل از مقام والاى اين فقيد در احيا و حفظ دين، فرمودند: «زبان گوياى او چون شمشير مالكاشتر بود» از آيهاللّه طالقانى آثار متعددى در زمينه تفسير قرآن و معارف اسلامى و مسائل اجتماعى و سياسى برجاى مانده است. ر.ك: شهيد آيهاللّه سيد محمدرضا سعيدى، ص 180، كوثر، ج 1 ص 101 |