بسمه تعالى جناب آقاى منصور1 نخست وزير ايران. رونوشت حضرت آيهالهالعظمى خمينى. رونوشت حضرت آيهاله قمى در دولت سابق تجاوزهائى بحريم مقدس دين و قانون اساسى كشور و اصول دموكراسى و ساحت قدس روحانيت انجام گرفت بطوريكه قاطبه ملت از آن متنفر و منزجر شدند. كشتارهاى وحشيانه. شكنجههاى قرون وسطائى. سلب آزادى قلم و بيان و پركردن زندانها از افراد آزاده ملت نشان داد كه گويا دولت سابق از اصول دموكراسى جز خونريزى و زندان كردن و ايجاد خفقان عمومى چيزى فرانگرفته است آقاى منصور در عصرى كه ملتهاى استعمارزده بندهاى اسارت و استبداد را پاره ميكنند نميتوان مردم رشيد و آزاده ايران را بزنجير كشيد و نيروى عظيم احساسات مذهبى و ملى ايشان را ناديده گرفت و با وعدههاى پوچ و سياست دفعالوقت سرگرم نمود. آقاى نخستوزير ملت مسلمان ايران بخصوص جامعه روحانيت ديگر تاب تحمل زندانى بودن مرجع عاليقدر حضرت آيهالهالعظمى خمينى و آيهاله قمى و حجهالاسلام طالقانى را ندارند و با بىصبرى هرچه تمامتر منتظر خلاصى ايشان هستند. اگر بنا است در دولت شما بخواستههاى ملى توجهى شود بايد همه زندانيان بىگناه آزاد. تصويبنامههاى ضد دينى كه بحكم قانون اساسى رسميت ندارد ملغى. اصول ضد انسانى و آزادىكش متروك و بوضع رقت بار اقتصاد مملكت رسيدگى شود. در خاتمه پيروزى نهائى ملت رشيد ايران و ترقى و تعالى ميهن عزيز را تحت رهبرى زمامداران لايق و ديندار از پروردگار متعال خواستاريم. 1 ـ محمد تقى مصباح 6 ـ اسداله نورالهى 2 ـ حسينعلى منتظرى 7 ـ علم الهدى 3 ـ ربانى شيرازى 8 ـ محمد موحدى لنكرانى 4 ـ ابوالفضل النجفى الخوانسارى 9 ـ حسين نورى 5 ـ هاشمى 10 ـ على مشكينى 11 ـ ابوالقاسم خزعلى 12 ـ نعمتاله صالحى 13 ـ سيد جواد علمالهدى 14 ـ سيد مهدى حسينى لاجوردى 15 ـ محمدمهدى ربانى 16 ـ عباس محفوظى 17 ـ على دوانى 18 ـ سيد حسن طاهرى 19 ـ محمد محمدى 20 ـ احمد پايان 21 ـ مهدى الحائرى التهرانى 22 ـ ناصر مكارم 23 ـ جعفر سبحانى 24 ـ عبدالجواد اصفهانى 25 ـ على قدوسى 26 ـ عبدالعظيم محملى 33 ـ ابوالفضل علمائى سرابى 27 ـ شيخ هاشم تقديرى 34 ـ غلامحسين عابدى 28 ـ على احمدى 35 ـ حسين شبزندهدار 29 ـ سيد كاظم حسينى 36 ـ احمد آذرى 30 ـ الاحقر محمدتقى ستوده 37 ـ علىاصغر مرواريد 31 ـ الاحقرمصطفى اعتمادى 38 ـ رفسنجانى 32 ـ ميرآقا موسوى زنجانى 39 ـ محمدعلى گرامى 40 ـ علىاكبر مسعودى 41 ـ غلامرضا صلواتى 42 ـ على حيدرى 43 ـ محمد حقى 44 ـ احمد صابرىهمدانى 45 ـ سيد موسى شبيرى زنجانى 46 ـ سيد مهدى حسينى روحانى 47 ـ بهاءالدين العراقى 48 ـ محمدحسين بهجتى 49 ـ على حجتى كرمانى 50 ـ عبداله جوادى 15491274 350 ك 5 / 1 آدرس مدرسه فيضيه آقاى عبداله مؤمنزاده رونوشت برابر اصل است 1- حسنعلى منصور در ارديبهشت ماه 1302 در تهران به دنيا آمد. پدر او رجبعلى (منصورالملك) از اعضاء اوليه لژ «بيدارى ايرانيان »بود كه در دوران رضاشاه ساليان مديد در مشاغل حساس جاى داشت و در آخرين ماههاى سلطنت او به صدارت رسيد و در دوران محمد رضا شاه پهلوى نيز مجددا در رأس دولت قرار گرفت. ارتشبد فردوست مىنويسد: «على منصور [منصورالملك ] از مأموران انگليس بود. پسرش حسنعلى منصور مانند پدر پرورش يافته انگليسىها بود ولى از آن گروه بود كه به آمريكائىها وصل شدند. او چه در اصل چهار و چه بعدها كه نخستوزير شد ازطرف امريكا به شدت تقويت ميشد.» منصور از مهرههائى بود كه توسط انگليسىها به امريكا معرفى شد و لذا حمايت هر دو قدرت را به حد كافى پشتسر داشت. منصور برنامههاى مهمى به سود غرب داشت كه يكى از آنها كاپيتولاسيون بود كه با مقاومت جدّى امام خمينى مواجه شد مخالفتهاى ايشان با نفوذ امريكا و غرب و اقدامات محمدرضا در دوران دولت منصور شدت گرفت و بالاخره به تبعيد ايشان به تركيه «13 آبان 43) منجر گرديد. ساواك در تاريخ 19 / 4 / 1337 كه حسنعلى منصور در دولت منوچهر اقبال معاونت نخستوزير را عهدهدار بوده بيوگرافى او را چنين ثبت كرده است: بسيار خوشگل، صورتى سفيد، چشمانى ميشى و خيلى قشنگ، قدى متوسط، خوش قامت ـ پدرش بىاندازه متمّول كه در حدود 50 ميليون تومان ثروت دارد. داراى ليسانس از دانشكده حقوق تهران رشته سياسى در سال 24 مىباشد فرانسه خوب ميداند و به انگليسى به اندازه رفع احتياج آشنائى دارد. وى تمام روزنامهها و مجلات عادى و تا اندازهاى اقتصادى را مطالعه مىكند. به زن و مقام علاقمند است، تحصيلات متوسطه را در دبيرستان ايرانشهر گذرانده لياقت و شايستگى ندارد، حتى به علت ترقى بىجهتى كه نموده و به علت نفوذ پدرش و اينكه دكتر اقبال به پدر او مديون بود او را به اين سمت منصوب كرد كه مورد تنفر قاطبه جوانان قرار گرفت. ابتدا در وزارت امور خارجه در لندن بود بعد منشى وزير خارجه و سپس رئيس اداره چهار سياسى شده است. به علت نفوذ پدر نشان تاج دريافت، پدرش از عمّال درجه اول سياست انگليس است. عضو جمعيت ياران دبيرستانى بوده، متواضع ولى بىشخصيت است، افكار عالى به هيچوجه ندارد و تمام ترقى او روى نفوذ پدرش مىباشد. كممغز، بىتجربه و عزيز بىجهت است. در ارديبهشت سال 1340 زمانى كه نماينده مجلس بوده است كانون مترقى را متشكل از عدهاى روشنفكران و كارشناسان مسائل اقتصادى و اجتماعى تشكيل ميدهد كه تعداد كثيرى از اعضاى آن در انتخابات مجلس شوراى ملى (تابستان 1342) به نمايندگى مجلس انتخاب ميگردند. اين نمايندگان به رهبرى حسنعلى منصور بدوا به تأسيس حزب ايران نوين (آذر 1342) اقدام كرده و چون در مجلس شوراى ملى اكثريت داشتهاند در اسفند 1342 به دستور شاه مأمور تشكيل دولت حزبى ميگردد. حسنعلى منصور 2-3 ماه بعد از تبعيد حضرت امام خمينى «ره» ترور گرديد. |