سند نامه ::
 
نقش اصناف و بازاريان در پيروزي انقلاب در گفتگو با محمد حسين رجايي

ساواك با مغازه‌هاي تعطيل برخورد مي‌كرد
وقتي جلوي در منزل برادر بزرگ‌تر شهيد رجايي قرار گرفتم چند دقيقه‌اي منتظر ماندم تا پيرمرد پله‌ها را تا پايين طي و در را به رويم باز كند. او با خوشرويي مرا به طبقه بالا به سالن بزرگ و دلبازي هدايت كرد؛ سالني كه يك طرف آن پشتي و در طرف ديگر مبلمان ساده و راحتي چيده شده بود و در گوشه‌اي قاب عكس شهيد محمد علي رجايي به همراه تصوير جواني خودش جلب توجه مي‌كرد. در عكس قاب شده محمد حسين رجايي شباهت بسياري با شهيد محمد علي رجايي دارد. اما گذشت زمان شباهت‌ها را از بين برده است و هم‌اينك وي با خاطرات برادر زندگي خود را سپري مي‌كند. محمدحسين رجايي كه خود از بازاريان قديمي است و از كودكي مسووليت بزرگ كردن برادرش را برعهده گرفته است خود نيز همپاي برادر اما در بخش اصناف دست به مبارزات صنفي زده است. وي نقش بازاريان را در انقلاب بسيار پررنگ مي‌داند و سهم بازاريان را در پيروزي انقلاب 60 درصد مي‌داند كه توانستند با هماهنگي و برنامه‌ريزي به مدت 15 سال بعد از سال 1342 در پيروزي انقلاب نقش مهمي ايفا كنند.
برادر شهيد رجايي بودن چه احساسي دارد؟
حس برادري جنبه خاص خودش را دارد و احساس اجتماعي نيز بحث ديگري است. اگر پرسيده شود برادر خوب است يا رفيق، به عقيده من برادري كه رفيق باشد و هر دو با هم در رفاقت باشند نه در رقابت؛ من و برادرم هميشه رفيق بوديم. خوب برادرم از من كوچك‌تر بود و وقتي پدرمان فوت شد، محمدعلي3 سالش بود و من 13 ساله بودم و مي‌شود به نوعي گفت ايشان را من از بچگي بزرگ كردم و يك خانواده بوديم تا اين كه ايشان ازدواج كردند.
شما 10 سال از ايشان بزرگ‌تر بوديد. تا چه اندازه در شكل‌گيري تفكرات انقلابي ايشان نقش داشتيد؟
سال‌ها قبل از اين كه ايشان يك فرد سياسي بشود ما در مجالس مذهبي شركت داشتيم و در زمان فعاليت جمعيت فدائيان اسلام، ايشان جذب آنها شد و در مجالس مذهبي آنها شركت داشتند.
حدود سال‌ 1328 بود كه ايشان وارد نيروي هوايي شد و شب‌هاي جمعه نيز در جلساتي كه آقاي طالقاني برپا مي‌كردند، حضور داشتند و با داير شدن مسجد هدايت ايشان مرتب در جلسات آيت‌الله طالقاني شركت مي‌كردند و در پي تشويق و تبليغات آقاي طالقاني براي شغل معلمي، ايشان وارد آموزش و پرورش شدند. در واقع مدت 5 سال خدمات نيروي هوايي دوره متوسط را با تحصيل شبانه گذراندند و سپس به دانشسراي عالي رفتند و توانستند ليسانس خود را در رشته آمار به پايان برسانند و به سمت دبير رياضي به استخدام وزارت فرهنگ درآيند. ايشان در مدتي كه آموزگار بودند هميشه دبيري دلسوز و پركار بود و ضمن تدريس به فرا گرفتن علوم اسلامي و انجام فعاليت‌هاي سياسي همت مي‌گماشت. من و برادرم تا زماني‌كه ايشان ازدواج كند در خيلي از مجالس با هم حضور داشتيم.
ايشان از چه زمان وارد احزاب سياسي شد؟
ايشان در جبهه ملي كه آقاي بازرگان نيز حضور داشتند عضو بودند ولي بعد به دليل اختلافات فكري جدا شدند و عضو نهضت آزادي شدند كه منجر به دستگيري و زنداني شدن وي به مدت حدود 2 ماه شد و بعد از آزادي فعاليت‌هاي سياسي خود را ادامه داد تا اين كه با لو رفتن كتابش دوباره دستگير شد و مدت4 سال در زندان‌هاي رژيم پهلوي انواع شكنجه‌ها را تحمل كرد و در سال 57 با اوج‌گيري انقلاب اسلامي آزاد و بلافاصله به ادامه مبارزات سياسي و فرهنگي خود پرداخت و در كميته استقبال از ورود امام نيز حضور داشت.
فعاليت بازاريان و اصناف در مخالفت با شاهو پيروزي انقلاب به چه شكلي آغاز شد؟
يك زماني از تاريخ ايران عزاداري ممنوع بود و هيچ‌كس حق عزاداري نداشت و مردم در خانه‌هاي خود مراسم را برگزار مي‌كردند و برگزاري مراسم در اجتماعات ممنوع بود و به مرور يك مقدار اين فشارها و خفقان‌ها كم شد و مراسم يك مقدار آزاد شد وبه صورت فاميلي و محلي برگزار مي‌شد و بعد از آن هيات‌ها شكل گرفتند كه همين هيات‌ها نقش موثري در پيروزي انقلاب داشتند و مداحان نقش قابل توجهي در آماده كردن مردم داشتند.
چند هيات بودند؟
در حال حاضر در اصناف 140 اتحاديه داريم اعم از توليدي و توزيعي كه آن موقع شايد تعداد آنها حدود110 اتحاديه مي‌شد كه هر صنفي براي خودش يك انجمن اسلامي داشت كه هم كارهاي صنفي مي‌كرد و هم كارهاي تبليغاتي.
سازماندهي اين تشكل‌ها و هيات‌ها براي هماهنگ شدن با جريان انقلاب چگونه صورت مي‌گرفت؟
آن موقع ارتباط با امام خميني برقرار بود و اعلاميه‌اي كه صادر مي‌شد با سازماندهي كه شده بود بين تهران و شهرستان‌ها تكثير و توزيع مي‌شد. در سراسر ايران اصناف در شهرستان‌ها هيات‌هاي خاص خودشان را داشتند و عده‌اي از برادران صنفي بودند كه كارشان اين بود تا مسائلي كه مطرح مي‌شد را بين تهران و شهرستان‌ها انتقال دهند و هر كس مسووليتي داشت و در واقع براي هماهنگي يك وحدتي به وجود آمده بود و موضوعاتي كه هر هفته بايد مطرح مي‌شد از اين طريق منتقل مي‌شد.
موضوعاتي كه بايد در هفته در جمع اين تشكل‌ها و اصناف بحث و بررسي مي‌شد را چه كسي مشخص و هماهنگ مي‌كرد؟
خدا رحمتش كند، آقاي فلسفي اين كار را بر عهده داشتند. ايشان واعظ بودند و نقش موثري در اين زمينه داشتند و هماهنگي خوبي را بين روحانيت و بازاريان بوجود آوردند كه در شهرستان‌ها نيز اين حركت به خوبي پيش رفت. آقاي فلسفي در زمان طاغوت، آدم سرشناسي بود و كساني كه پاي منبر هستند، ايشان را حتما مي‌شناسند.آقاي فلسفي ارتباط خوبي با امام داشتند و ارتباط بين روحانيت و يكسري از بچه‌هاي بازار را هماهنگ مي‌كردند تا موضوعات مهمي كه بايد مطرح شودبه صورت هماهنگ بين تهران و شهرستان‌ها مطرح شود. اين فعاليت‌ها از سال 1342 بعد از دستگيري امام آغاز شد و ظرف 15 سال تا زمان وقوع انقلاب ادامه يافت كه البته كار ساده‌اي نبود.
در جلساتي كه موضوعات هفتگي مطرح مي‌شد از بازارياني كه در اين هيات‌ها شركت داشتند چه درخواستي مي‌شد؟
بازار در زمان طاغوت در براندازي حكومت خيلي فعاليت كرد و در برهه‌اي، فكر كنم سال 56 بود بازاريان به مدت 4 ماه كسب خود را تعطيل كردند آن هم در زماني كه اعضاي صنفي حاضر نبودند يك روز هم تعطيل كنند، به اين دليل كه وقتي بازار را تعطيل مي‌كردند از طرف ساواك روي درب مغازه‌ها علامت مي‌زدند و جلوي مغازه برخي‌ها را تيغه مي‌زدند.
منظورتان از بازار همان بازار مركزي تهران بود؟
بازار مركزي تهران و شهرستان‌ها؛ ولي 4 ماه تعطيلي مربوط به بازار تهران بود و در مدتي كه بازار تعطيل بود حقوق شاگردان پرداخت مي‌شد. علاوه بر آن بازاريان با كارگران شركت نفت در آبادان هم همكاري كردند تا آنها هم دست از كار بكشند و حقوقشان را بگيرند تا در نتيجه اين حركت، دولت يك مقدار فلج شود.
بعد از 4 ماه تعطيلي چه نتيجه‌اي گرفتيد؟
بعد از 4 ماه تعطيلي، ماه محرم و صفر پيش آمد كه اين دو ماه در شكل‌گيري تفكرات انقلاب خيلي تاثيرگذار بود و در جمع‌هاي عزاداري‌ها شكل مي‌گرفت، از مظلوميت امام حسين و ظلم و ستم‌هاي آن زمان سخن به ميان مي‌آمد كه به نوعي هماهنگي داشت با مسائل و شرايط آن زمان كه در واقع شور انقلابي كم‌كم با هماهنگي‌ها بين مردم، روحانيت، دانشگاهيان و ارتش صورت گرفت و اين حركت به اوج خود رسيد.
بيانيه‌ها و موضوعاتي كه از سال 1342 در جمع بازاريان مطرح مي‌شد حول چه موضوعاتي بود؟ آيا دستورات خاصي براي انجام پاره‌اي تحركات نيز داده مي‌شد؟
در موارد خاصي دستور حركت هم داده مي‌شد، ولي هميشه اين طور نبود. براي هدايت، امام هميشه با مردم ارتباط داشت و بيشتر اطلاع‌رساني سياسي بود. در واقع مي‌توان گفت قبل از انقلاب هيچ كس فكر نان و آب نبود و مساله اقتصادي مطرح نبود، علت اين حركت انقلابي آن بود كه شاه مي‌خواست ايران را بفروشد و فروخته بود و وقتي امام با مساله كاپيتولاسيون مخالفت كرد، واقعا همه خواب بودند، حتي يكسري از روحانيون حركت امام را قبول نداشتند و بي‌نتيجه مي‌دانستند اما با عزم راسخي كه امام داشت و افرادي كه با وي بودند انقلاب به نتيجه رسيد.
آن زمان حزب‌هاي مختلفي نيز فعاليت داشتند نقش آنها را چقدر موثر مي‌دانيد؟
آنهايي كه با امام همكاري داشتند موتلفه بودند و از طريق روحانيت توانستند ارتباطي بين دانشگاه و حوزه علميه برقرار كنند.
نقش موتلفه چه بود؟
موتلفه يعني ائتلاف. از همان زمان‌ها هر صنف براي خودش هيات‌هاي مختلفي داشت. وقتي مساله مخالفت با رژيم پيش‌آمد اين هيات‌ها با هم هماهنگ شدند، يعني از سال 1342 و دستگيري امام خميني (ره)‌ اين هماهنگي‌ها بيشتر شد، اما هيات موتلفه از سال 58 و 59 به اين نام شناخته شد.
شهيد رجايي چطور از نهضت آزادي جدا شدند؟
نهضت آزادي مشتقي بود از جبهه ملي كه قبلا با هم همكاري مي‌كردند، اما بر اثر اختلاف نظر بر سر يكسري از مسائل از هم جدا شدند. شهيد رجايي فعاليت‌هاي سياسي و فرهنگي بسياري داشتند از جمله تدريس در مدارس كمال و رفاه و همكاري با بنياد رفاه و تعاون اسلامي. تا وقتي ايشان ازدواج نكرده بودند ما در يك منزل بوديم و وقتي رفقاي دانشگاهي ايشان مي‌خواستند جلسه بگذارند شب‌هاي خاصي دور هم جمع مي‌شدند و به تبادل نظر مي‌پرداختند. به هر حال ما در اصناف بوديم و ايشان با دانشگاهيان در ارتباط بودند و هيات‌‌هاي صنفي هيات‌هاي خلق‌الساعه نبودند، بلكه ريشه داشتند.
سهم بازار در وقوع انقلاب چقدر بود؟
فكر كنم 60 درصد، اما به هر حال همه گروه‌ها چه روحانيت، چه دانشگاهيان همه در اين راه زحمت كشيدند.
انگيزه اصناف از حضور در مبارزات انقلابيعليه رژيم شاه چه بود؟
هدف اصناف از انقلاب مبارزه با رژيمي بود كه با دين مخالفت مي‌كرد و انقلاب جنبه اسلامي داشت. تحرك بازاريان بيشتر جنبه اعتقادي داشت، در واقع هيچ يك طمع آن را نداشتند كه وارد سياست شوند، ولي خب بعد از انقلاب به اجبار برخي ناچار شدند اداره برخي كارها را به عهده بگيرند تا يك روحاني يا متخصص بيايد و كار را بسپارند به او.
همواره از شهيد رجايي به عنوان يك رئيس‌جمهور محبوب ياد مي‌شود و دولتآقاي احمدي‌نژاد نيز در ابتداي آغاز دولت نهم اعلام كرده است كه مي‌خواهد راه وي را ادامه دهد. تا چه اندازه وي را در اين راه موفق مي‌بينيد؟
همانطور كه خود آقاي رئيس‌جمهور گزارش دادند خدمات ارزنده‌اي در سال‌هاي اخير اتفاق افتاده است و ايشان قصدشان خدمت است، اما به هر حال ضايعاتي از گذشته وجود دارد كه بيشتر از خدمات انجام شده است و براي حل مشكلات بايد نظارت براي جلوگيري از تخلفات قوي‌تر شود و با رشد بخش خصوصي و تقويت توليد و ايجاد اشتغال به مرور مشكلات حل شود. به عقيده من شرايط اقتصادي وقتي سالم مي‌شود كه درآمدها با هزينه‌ها جور درآيد و توليد، افزايش يابد.
به هر حال همان‌طور كه رئيس‌جمهور در ابتداي دولت اعلام كرد، راه شهيد رجايي را ادامه مي‌دهد و انصافا ايشان خوب كار كردند.

جام جم