آیت الله شیخ غلامحسین جعفری همدانی
منظومه را خدمت شيخمرتضي آشتياني تحصيل كرد. ايشان به هنگام تحصيل در حوزه نجفاشرف تقريرات درس استادان را مينوشت كه از آن جمله ميتوان به تقريرات درس آيتالله كمپاني و آقاضياء عراقي و اصول فقه آيتالله ابوالحسن اصفهاني و آيتالله مشكيني اشاره كرد. وي چند سالي نيز به تدريس درسهاي سطح و خارج در حوزه علميه نجفاشرف پرداخت. از هم دورهايهاي ايشان در نجفاشرف، آيتالله سيدابوالقاسم خويي بود كه بعدها به مرجعيت رسيد. پس از فوت آيتالله سيدابوالحسن اصفهاني در سال 1324ش، جعفري همداني تصميم گرفت به ايران مراجعت كند كه چهار سال بعد در سال 1328ش اين تصميم را عملي كرد.
حجتالاسلام جعفري همداني پس از مراجعت به ايران در مسجد جامع تهران در شبستان گرمخانه، امام جماعت شد. در اين دوره از زندگي وي كه مصادف بود با مرجعيت و زعامت آيتالله بروجردي در حوزه علميه قم، كمتر در مسائل سياسي دخالت ميكرد. اما با آغاز مبارزات سياسي امام خميني و همزمان با ايشان به مسائل سياسي و انتقاد از حكومت پهلوي پرداخت. نخستين بار پس از اعتراض به تصويبنامة لوايح ششگانه و برگزاري رفراندوم در سال 1341ش دستگير و زنداني شد. پس از قيام 15 خرداد 1342 و بازداشت امام خميني نيز در انتقاد از عملكرد رژيم در روز 17 خرداد دستگير و زنداني شد.
جعفري همداني از نظر سني و درسي هم دورهاي امام خميني نبود اما ميتوان عقايد و نظرات مشترك ايشان را در كنار امام خميني قرار داد و تا زمان پيروزي انقلاب اسلامي ارتباط خود را با امام حفظ كرد. پس از تصويب لايحة كاپيتولاسيون در زمان دولت حسنعلي منصور و تبعيد امام خميني به دليل محكوم كردن اقدامات رژيم، جعفري همداني از طريق نمايندگان امام چون آيتالله سيداحمد خوانساري با ايشان در ارتباط بود. و از اين زمان به بعد مسجد جامع تهران را به پايگاهي جهت رساندن پيام امام به مردم و مبارزه عليه رژيم تبديل كرد. وي علاوه بر آن كه خود به منبر ميرفت و مردم را از اوضاع كشور آگاه ميكرد، از وعاظ و سخنرانان مبارزي چون شيخجعفر شجوني، رباني املشي و حجازي دعوت ميكرد تا ضمن وعظ و خطابه براي مردم به انتقاد از رژيم بپردازند.
جعفري همداني بارها توسط مأموران امنيتي دستگير و زنداني و چند بار نيز ممنوعالمنبر شد. ساواك پس از آگاهي از فعاليت سياسي وي، اعمال و رفتار ايشان را تحت نظر قرار داد و به عنوان يكي از مخالفان رژيم به مقابله با اقدامات وي ميپرداخت. جعفري همداني به بسياري از مسائل حكومت پهلوي چون كاپيتولاسيون، جشنهاي شاهنشاهي، ترويج فساد در جامعه، تشكيل حزب رستاخيز و مسائل ديگري كه وي آنها را مخالف اسلام و غيرقانوني ميدانست، انتقاد كرد وي رژيم شاه را فاقد مشروعيت براي حكومت ميدانست و بر اين عقيده بود كه حكومت قصد براندازي اسلام و روحانيت را دارد و به همين دليل با تمام توان خود به مبارزه با آن پرداخت. جعفري همداني علاوه بر مسائل ايران به اوضاع جهان اسلام نيز توجه ميكرد. وي در بيشتر سخنرانيهاي خود به مسئله فلسطين و تصرف سرزمينهاي اسلامي توسط رژيم اسرائيل اشاره كرده و جنايات رژيم اسرائيل اعلام كنند و به مقابله با آن بپردازند و چون متوجه حساسيت اين مسئله براي رژيم شده بود، با مطرح كردن مسئله اسرائيل آن را به عنوان حربهاي براي ضربه زدن به حكومت پهلوي به كار ميبرد. ايشان بر اين عقيده بود كه تنها راه مبارزه با رژيم، آگاه كردن مردم از ماهيت حكومت است و اين را وظيفه ديني و ملي خود ميدانست. او معتقد بود روحانيت بايد بر دستگاه قضايي و مصوبات دولت نظارت داشته باشد. ايشان حكومت و شخص شاه را مسئول فساد در جامعه ميدانست. او بارها اعلام كرده بود كه هر عملي كه مخالف با دين باشد با آن مخالفت خواهد كرد و چون مسبب همه معضلات جامعه را شخص شاه ميدانست به مبارزه با شاه پرداخت.
حجتالاسلام جعفري همداني از پيروان راستين امام خميني بود و پيروي از دستورات ايشان را وظيفه شرعي و ديني خود ميدانست و تا زمان پيروزي انقلاب اسلامي و پس از آن نيز ضمن حمايت از ايشان، ارتباط خود را با امام حفظ كرد. وي علت پيروزي انقلاب اسلامي را علاوه بر لطف خداوند، در رهبري حكيمانة رهبر انقلاب و حمايت بيدريغ مردم ايران از دستورهاي امام ميدانست.
مبارزات جعفري همداني در آگاه كردن مردم تأثير بسزايي در روند پيروزي انقلاب اسلامي ايران داشت و با آن كه در اين راه با مشكلات و سختيهاي بسياري روبرو شد اما هيچ گاه در ادامه راهي كه در پيش گرفته بود، متزلزل نشد. ايشان در سال 1356ش دچار بيماري قلبي شد و مدتي در منزل بستري شد. وي پس از پيروزي انقلاب اسلامي نيز در همان مسجد گرمخانه به اقامه نماز پرداخت و در سال 1374ش در سن 92 سالگي درگذشت .
http://www.tarjoman.blogfa.com/post-24.aspx
|