پروانه بابائي عبدالحسن ميرزا فرمانفرما (سالارلشكر-نصرت الدوله) فرزند فيروز ميرزا نصرت الدوله در سال 1270ق برابر با 1231ش در تهران متولد شد. آموزش ابتدايي خود را تحت تعليمات پدر و حاجيه خانم هما مادرش در منزل آغاز نمود. پس از تحصيلات ابتدايي به دستور ناصرالدين شاه وارد دارالفنون شد و در رشته نظام ثبت نام نمود. در سال 1306ق پس از آموختن علوم نظامي لقب سالارلشكر گرفت و به فرماندهي قشون آذربايجان منصوب شد. دو سال بعد به تهران احضار و با لقب فرمانفرما والي كرمان و بلوچستان شد.
فرمانفرما در جريان نهضت مشروطيت خود را به آزاديخواهان نزديك نمود. پس از صدور فرمان مشروطيت در كابينه موقت وزير افخم وزير دادگستري شد و اين سمت را در كابينه بعدي به رياست ميرزا علي اصغرخان اتابك حفظ نمود.
از مأموريتهاي جنگي فرمانفرما مي توان به دفع تجاوز قواي عثماني به مرزهاي ايران و نيز دفع فتنه سالارالدوله در كردستان و كرمانشاه در زمان سلطنت محمدعلي شاه اشاره نمود.
فرمانفرما در دوره اول قانونگذاري به رياست وزرايي ميرزا سلطانعلي خان وزير افخم به وزارت عدليه منصوب شد. در دوره فترت ميان دوره اول و دوم قانونگذاري وي در كابينه ميرزاابوالقاسم خان ناصرالملك همداني عهده دار پست وزارت داخله بود و اين سمت را در كابينه بعد يعني در زمان رياست وزرايي جوادخان سعدالدوله حفظ نمود. پس از فتح تهران و فرار محمدعلي شاه، محمدولي خان تنكابني تشكيل كابينه داد و در اين كابينه فرمانفرما عهده دار پس وزارت عدليه بود. اين كابينه در زمان احمدشاه تشكيل شد. در كابينه دوم محمدولي خان تنكابني، فرمانفرما همچنان عهده دار پست وزارت عدليه بود.
در دوره دوم قانونگذاري در كابينه هاي اول و دوم ميرزا حسن خان مستوفي الممالك فرمانفرما عهده دار پست وزارت جنگ بود. در دوره سوم قانونگذاري كه عبدالمجيد ميرزا عين الدوله، داماد مظفرالدين شاه تشكيل كابينه داد فرمانفرما به وزارت داخله منصوب شد.
سرانجام در زمان فترت ميان دوره سوم و چهارم مجلس شوراي ملي عبدالحسين ميرزا فرمانفرما كابينه خود را تشكيل داد. اين كابينه بيش از يك ماه و نيم دوام نداشت و در آن فرمانفرما، علاوه بر رياست وزرايي عهده دار پس وزارت داخله نيز بود. پس از سقوط كابينه فرمانفرما، سپهدار اعظم مأموريت يافت تا كابينه خود را تشكيل دهد.
در كودتاي 1299 فرمانفرما و دو پسرش نصرت الدوله و سالارلشكر به دستور سيد ضياء الدين طباطبائي به زندان افتادند. فرمانفرما براي سيدضياء پيشكشي قابل ملاحظه اي فرستاد و در مقابل سيدضياء قول داد كه آنها را نخواهد كشت.
بعد از حكومت صد روز سيد ضياء و در زمان رياست وزرايي قوام الدوله زندانيان كابينه سيدضياء آزاد شدند و فرمانفرما با شمّ سياسي خاصي كه داشت توجه خود را به سردارسپه، وزير جنگ كه سابقا رئيس قراولان منزل او بود، معطوف نمود و از آن تاريخ ظاهرا در زمره دوستان رضاخان قرار گرفت. فرمانفرا مقادير شايان توجهي از اراضي خود را به رضاخان بخشيد و سردار سپه نيز در مقابل دو تن از فرزندان فرمانفرما را (محمدعلي ميرزا و عباس ميرزا) به وكالت مجلس شوراي ملي رساند و نصرت الدوله فرزند ديگر وي را به وزارت رساند. عبدالحسين ميرزا فرمانفرما داراي شخصيت منحصر به فردي بود. وي چه در زندگي داخلي، چه در جمع آوري مال و ثروت و چه در مشاغل راه افراط پيموده و يكي از ملاكين معتبر ايران بود. وي املاك وسيعي در آذربايجان، كرمانشاه، كردستان، فارس، كرمان، كرج و تهران داشت. وي داراي 36 فرزند بود.
فرمانفرما تا سال 1315 زندگي محتاطانه اي داشت و با دقت به كارهاي املاك خود رسيدگي مي كرد تا اينكه فرزندش نصرت الدوله دستگير و به زندان سمنان منتقل شد و بعد از چندي خبر مرگ او را به فرمانفرما دادند مرگ نصرت الدوله تأثير بدي در روحيه فرمانفرما داشت به طوري كه تحمل نكرد و سرانجام در سال 1318ش در 88 سالگي درگذشت و وي را در صحن حضرت عبدالعظيم به خاك سپردند. منابع 1- نخست وزيران ايران از مشيرالدوله تا بختيار 1285-1357. عاقلي، باقر. 2- نخست وزيران ايران. عبدالله پور، احمد. 3- شرح حال رجال ايران در قرن 12 و 13 و 14، جلد2. بامداد، مهدي. 4- خاطرات احتشام السلطنه. احتشام السلطنه، محمود. |