مدرسه فیضیه از بناهای عهد صفویه است که در جنب صحن کهنه حرم مطهر حضرت معصومه (س) در قم بنا شده است. تاریخ بنای آن را سال 934 ﻫ.ق ذکر کردهاند و بنای فعلی آن پس از تخریب بنای قبل در سال 1213 ﻫ.ق ساخته شده است. به آن مدرسه فیضیه میگویند زیرا جناب ملا محسن فیض کاشانی (ره) از علمای بزرگ شیعی چندی در آن ساکن بوده (و یا در بنای آن نقش داشته است). مدرسه فیضیه تا قبل از عزیمت حضرت آیتالله العظمی حائری (ره) مؤسس حوزه علمیه قم به این شهر، مدتی از سکنه خالی بود، لکن پس از تأسیس حوزه توسط معظم له، این مدرسه به همراه مدرسه دارالشفاء که متصل به فیضیه است و همزمان با آن ساخته شده، رونق بسزا گرفت و حجرههای فوقانی نیز به آن اضافه گشت، در عصر مرجعیت حضرت آیتالله العظمی بروجردی (ره) این مدرسه مرکزی برای روحانیون قم گردید، زیرا از یک طرف مرکز مدارس شهر بود و از طرفی نماز جماعت همیشه توسط مجتهدین عالیمقام دایر میگشت و چون محل تدریس معظم له و دیگر بزرگان حوزه آنجا بوده و هست، لذا اعتبار بیشتری یافت. فیضیه و دارالشفاء تا سال 1342 محل درس و بحث و سکونت طلاب و فضلاء قم بود. درس فقه و اصول، در تفسیر و حدیث، درس احلاق و عرفان و بالاخره درس در محضر اساتید بزرگ و علمای وارسته مانند حضرت امام سلامالله علیه که سالیان درازی در این مدرسه درس اخلاق میدادند و لکن از سال 1342 درس دیگری در دروس این مدارس رشد یافت که آن درس عشق و شهادت بود. عشق به آرمانها و اهداف حضرت اباعبدالله الحسین (ع) و شهادت در راه این عشق. عشقی که الگویش کربلا و عاشورا بود و استاد درسش حضرت آیتالله العظمی امام خمینی قدس سره الشریف. کاغذ و قلم این درس با دیگر دروس فرق میکرد. کاغذ، زمین خشتی فیضیه بود و قلم، مشتهای گره کرده طلاب، و آنچه بر زمین جریان مییافت نه رنگ جوهر، که رنگ خون سرخ عزیزان فیضیه و دیگر طلاب و علما بود که با شلیک دژخیمان پهلوی بر زمین میریخت. آری، از آن سال به بعد دیگر نه طلاب و فضلا حوزه، نه مردم مسلمان ایران و نه حتی رژیم ستمشاهی به مدرسه فیضیه فقط به چشم یک مدرسه علوم دینی با برداشت صرفاً درسهای مصطلح نگاه نمیکردند بلکه آنجا را علاوه بر آنکه مرکزی برای مدارس علمیه و روحانیت میدانستند به چشم پایگاه دروس اسلام اصیل و انقلابی در ایران میدیدند. پایگاهی که هر آینه با تقویت آن، رژیم ستمشاهی تهدید به سرنگونی میشد. یعنی همان خطری که از سال 42 آغاز و در سال 56 شعلهور و بالاخره به یاری خدا در سال 1357 نتیجه خود را بخشید. در سالهای بعد از 1342 حساسیت مدرسه فیضیه برای رژیم سفاک پهلوی بیشتر از دیگران ملموس بود. حتی برای برخی علما طراز اول قم نیز حساسیت و اهمیت فیضیه احساس نمیشد، چرا که بعضاً مداخله در امور دولت و سیاست را دیگر صلاح نمیدانستند و قلیلی نیز همانند شریعتمداری به سازش با رژیم و بلکه کمک بدان آلوده شده بودند. مدرسه فیضیه و دارالشفاك از آن سال به بعد پایگاهی برای طلاب و فضلای انقلابی پیرو خط امام در حوزه علمیه گشت. در حجرات آن دو مدرسه اکثراً طلاب و فضلایی ساکن بودند که در جریان انقلاب شکوهمند اسلامی یا پیشتازانه به خیل عظیم شهدا پیوستند و یا در حساسترین مراکز تصمیمگیری مملکت مشغول به خدمت به مردم مسلمان ایران و انقلاب جهانی اسلام هستند. لکن دو دسته در آن دوران وجود طلاب مبارز را، که در آن ایام فقر و فلاکت عمومی مملکت و به خصوص حوزههای علمیه، خود را برای اعتلای اسلام به هر آب و آتشی میزدند و از زندان، شکنجه، تبعید و حتی شهادت در کنج سیاهچالهای رژیم پهلوی باکی نداشتند، نمیتوانستند تحمل نمایند. دسته اول افرادی در لباس روحانیت که حقیقت اسلام ناب محمدی (ص) را درک نکرده و زندگی منظم! و بی دردسر خود را سپری میساختند و گرچه برخی از آنان از نظر زندگی مادی در رفاه هم نبودند لکن هرگز حاضر نبودند آسایش نسبی خود را با دخالت در مسائل سیاسی و طبعاً درگیر شدن با ساواک و احتمالاً به زندان رفتن، بر هم زنند!؟ دسته دوم سردمداران رژیم ستمشاهی بودند که به دلیل وحشت از عاقبت کار، تحمل نداشتند فعالیت مجاهدین روحانی را ببینند و شاهد باشند آنان عکس امام خمینی (ره)، اعلامیه و نوار سخنرانی ایشان را در حجره خود داشته و به زائرین حرم حضرت معصومه هدیه دهند. چه، آنها به خوبی میدانستند نام امام، راه امام را به دنبال خواهد داشت و راه امام بساط ایشان و چپاولگری اربابانشان را برخواهد چید. زمان گذشت و تاریخ حماسه و ایثار مجاهدین روحانی در کنار تاریخ خیانت و جنایت سردمداران و وابستگان رژیم پهلوی و اذناب آنان باقی ماند. اینک با اسنادی که از آرشیو ساواک منحله به دست آمده، مردم آگاه و هشیار ما به خوبی خواهند دید که چگونه دسته دوم مخالفین فیضیه، یعنی رژیم سفاک پهلوی با اطلاع و هماهنگی بعضی از عناصر دسته اول به جان طلاب و فضلا مجاهد و انقلابی افتادند و با بهانه تعمیر مدارس فیضه و دارالشفاء و با نقاب آستانه مقدسه حضرت معصومه (س) درصدد بستن آن دو مدرسه برآمدند تا برای همیشه هم خیال خود را راحت نموده و خاطر همایونی! را از ناحیه مبارزین روحانی آسوده نمایند و هم روحانیت انقلابی را بی پناه و آواره کرده و با تار و مار کردنشا فکر مبارزه با رژیم را از ذهان پاک آنان خارج سازند. در سند شماره 1 که از ساواک قم به ساواک تهران ارسال شده است ملاحظه خواهید نمود که چطور درست در تاریخ 15 خرداد 46 یعنی چهارمین سالگرد حماسه خونین 15 خرداد 42 که میرفت با فراگیر شدن انقلاب اسلامی در ایران پایههای سلطنت غیرقانونی محمدرضا پهلوی متزلزل گردد، ساواک درصدد است از تعطیلات تابستانی طلاب استفاده نموده و تحت پوشش تعمیرات مدارس فیضیه و دارالشفا، آن دو مدرسه را از ید روحانیت اصیل و مراجع عظام خارج سازند و بعد طلاب ساکت و آرامی را که یا کاری به کار نظام ستمشاهی نداشتهباشند و یا دست آخر دعاگوی اعلیحضرت! از کار درآیند ساکن نمایند. سند شماره یک را مطالعه فرمایید: گیرنده: مدیریت کل اداره سوم 316 تاریخ 15/3/46 شماره 1031/21 فرستنده: ساواک قم نخستوزیری سازمان اطلاعات و امنیت کشور س.ا.و.ا.ک موضوع ................ به استحضار می رساند که مدرسه فیضیه و دارالشفا قم در واقع مرکز فساد و پخش اعلامیه و توزیع عکس خمینی و تصاویری از عکسهای متعدد خمینی داخل مدرسه به دیوار نصب شده است که مدارس مذکور تحت نظر آیتالله شریعتمداری و گلپایگانی میباشد و همچنین برای ورود و خروج طلاب شخصی به نام احمد غروی نظارت تام و مسئولیت امور مدارس را از طرف آیات به عهده دارد که با دستگاه ساواک به هیچ وجه همکاری ندارد و با تذکرات و ملاقاتهایی که با وی به عمل آمده ساواک موفق نشده اخبار مورد لزوم را از وی در مورد مدارس کسب نماید. چون در حال حاضر درس طلاب تعطیل و اکثر آنان از محا مسکونی خود (مدرسه فیضیه و دارالشفا) به شهرهای خود عزیمت نمودهاند لزوم پیشگیریهای لازم را یادآور و به عرض میرساند برای در اختیار داشتن مدارس و کنترل دقیق طلاب از بدو نامنویسی و سکونت در مدارس ضروری است وضعی فراهم شود که خواستههای ساواک وسیله عوامل و ایادی انتخاب شده قبلی برآورد و نیز مدارس تحت نظر آیات با دخالت شخص دیگری در ید ساواک قرار گیرد و کاملاً کنترل گردد. برای انجام این منظور پیشنهاد مینماید با استفاده از فرصت تعطیلات مدارس با توجه به اینکه مدارس مزبور جزو بیتوتات آستانه قم بوده و در اختیار آقای مهران (تولیت) میباشد البته از ناحیه تولیت نسبت به تعمیرات هر دو مدرسه اقدام و حجرههای موجود در مدارس با پلاکهای آهنی مشخص و سپس به عنوان اینکه تولین به جهت تعمیرات مدارس متحمل مخارج گزافی شده لذا بایستی مدارس تحت اختیار مشارالیه بوده و با نظر آیات با اطلاع ایشان به طلاب پس از تعیین هویت آنان حجره داده شود و حجرات آنها نیز قبلاً مشخص و پلاک آن معین باشد. و شخص دیگری که غیر از تولیت امور مدرسه نامنویسی طلاب را به عهده میگیرد وسیله ساواک انتخاب و از طرف تولیت پیشنهاد شود که با این ترتیب ساواک موفق شود کلیه طلاب را شناخته و محل سکونت هر یک را دانسته و فعالیتهای آنان را تحت کنترل قرار دهد. رئیس ساواک قم. مهران در سند بعدی که ساواک تهران پیشنهاد ساواک قم را به عرض! ریاست ساواک میرساند چنین نظریه ارائه مینماید که این کار با مشکلات زیادی مواجه خواهد شد پس بهتر است جانب احتیاط را از دست نداده و فقط به تعویض سرپرست مدرسه فیضیه که با ساواک همکاری نمیکند اکتفا کنیم. از: بخش 316 نخستوزیری خیلی محرمانه شماره سازمان اطلاعات و امنیت کشور تاریخ 23/3/46 س.ا.و.ا.ک پیوست به گزارش درباره: مدارس فیضیه و دارالشفاء قم منظور – محترماً به عرض میرساند ساواک قم طی ارسال گزارشی اشعار میدارد مدارس فیضیه و دارالشفاء قم که تحت نظر آیاتالله گلپایگانی و شریعتمداری اداره میشود مرکز فساد و پخش اعلامیههای مضره میباشد و مسئول اداره امور مدارس مزبور شخصی به نام احمد غروی میباشد و با آنکه کراراً با وی ملاقات به عمل آمده معهذا حاضر به اجرای خواستههای ساواک نشده است. ساواک محل اضافه نموده به منظور کنترل اعمال و رفتار طلاب و جلوگیری از هر گونه پیشآمد احتمالی در آینده و همچنین در اختیار گرفتن مسئول اداره مدارس مورد بحث پیشنهاد میگردد چون درس طلاب تعطیل شده و اکثراً به شهرستانهای خود عزیمت نمودهاند با استفاده از این فرصت و اینکه مدارس مذکور جزء متعلقات اوقاف میباشد لذا از طرف تولیت آستانه قم به عذر آنکه قصد تعمیر حجرات این مدارس را دارد آنها را تخلیه و پس از تعمیر، هر حجره را با پلاک آهنی مشخص و با نظارت اوقاف محل و سرپرستی آیات مزبور در اختیار طلاب قرار گیرد و از طرفی شخص دیگری را که ساواک معرفی نماید جهت رسیدگی امور مدارس مورد نظر انتخاب شود. نظریه – با توجه به اینکه اقدام در مورد پیشنهاد ساواک قم در عمل مواجه با اشکالات زیادی خواهد شد چنانکه قصد کنترل طلاب و نفوذ در داخل آنان و اطلاع از فعالیتهای احتمالی طلاب باشد میتوان نسبت به تعویض غروی و انتخاب شخص واجد شرایطی که مورد اطمینان باشد اقدام نمود. اخذ هر نوع تصمیم موکول برای عالی است. ﻫ پس از بررسیهای لازمه ساواک تهران به ساواک قم اطلاع میدهد که گویا مدارس فیضیه و دارالشفاء از موقوفات اداره اوقاف بوده و آن اداره خود نیز قصد تعمیر آن دو مدرسه را دارد، پس بهتر است ساواک قم خود را به زحمت نیاندازد! و امر تعمیرات را به اوقاف واگذار نماید. و ساواک قم در سندی که میآید مطلب را بررسی کرده و اظهار میدارد که مدارس فوقالذکر از بیوتات آستانه مقدسه حضرت معصومه (س) بوده و این بهانه خوبی است تا پس از تعمیرات در اختیار تولیت آستانه قرار گیرد و هیچ مانعی برای توجیه این اقدام نخواهد بود و بهانه تعمیرات مطلب قابل قبولی است. موافقت شریعتمداری پس از این اقدامات، رئیس ساواک شخصاً با شریعتمداری تماس گرفته و موافقت نامبرده را در جهت بستن مدارس و تعمیرات جلب کرده است و قرار گذاشته تا مهران تولیت آستانه با آیتالله گلپایگانی ملاقات کرده و در این ملاقات نظر موافق ایشان را نیز جلب نماید. ضمناً آمار طلاب موجود را 40 تن ذکر کرده است و جالب اینجاست که وجود 40 تن نیروی انقلابی آنچنان رژیم را به وحشت میافکند که در بدر به دنبال بهانهای میگردند تا مدرسه را تعطیل نمایند. از ساواک قم نخستوزیری شماره 1473/021 سازمان اطلاعات و امنیت کشور خیلی محرمانه س.ا.و.ا.ک تاریخ 25/4/46 پیوست به مدیر کل اداره سوم 316 درباره: مدارس فیضیه و دارالشفاء عطف به 24647/316-15/4/46 به استحضار میرساند که در خصوص تعمیر و مرمت ساختمان مدارس فیضیه و دارالشفاء شخصاً با آیتالله شریعتمداری مذاکره نامبرده با این اقدام موافق و برای جلب نظر آیتالله گلپایگانی نیز قرار است آقای مهران (تولیت) با مشارالیه در این زمینه مذاکره که نتیجه متعاقباً به عرض خواهد رسید. ضمناً با تحقیقاتی که در مورد آمار فعلی مدرسه فیضه و دارالشفاء به عمل آمده در حال حاضر طلاب موجود کمتر از چهل نفر که این تعداد نیز روز به روز کمتر میگردد و در چنین موقعیتی اصلح است هر چه زودتر نسبت به ساختمان آن وسیله اداره اوقاتف اقدامات لازم معمول و نیز نظر این ساواک در خصوص کنترل مدارس فوقالذکر به موقع تأمین گردد. رئیس ساواک قم. مهران
مشکلات برخورد با طلاب شهربانی قم از سوی ساواک مأمور برخورد با طلاب و تخلیه حجرات آنها میشود که به دیل حساسیت خاص طلاب به این مطلب اذعان مینماید که منظور از اقدام فوق این است که با شروع تعمیرات کلیه حجراتی که در اختیار طلاب است تخلیه و ... سپس با شرایط خاص نام و مشخصات کامل آنان در دفاتر مربوطه ثبت و حجره در اختیار آنان قرار گیرد... رئیس شهربانی کل کشور با عنایت به اینکه مشکلاتی در پی خواهد بود در نامه خود به ساواک نوشته که مراتب را بهموقع اطلاع دهند تا در صورت لزوم برای اجرای طرح منظور تقویتهای لازم به شهربانی قم ارسال شود. وزارت کشور شهربانی کل کشور نمونه – 1 در جواب مراسله حروف و اعداد ممیزه که متمم شماره است با شماره ذکر شود از اداره شماره 99-2-654 از: شهربانی کل کشور (اداره اطلاعات) به: تیمسار ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور موضوع: مدرسه فیضیه قم خیلی محرمانه طبق گزارش شهربانی قم، چندی قبل از طریق ساواک آن شهرستان به آن سازمان پیشنهاد گردیده که چون ساختمان مدرسه فیضیه احتیاج به تعمیر اساسی دارد جهت ترمیم آن اقدام لازم به عمل آید که پساز موافقت سازمان کل اوقاف اخیراً مبلغ یک میلیون ریال جهت تعمیر مدرسه مزبور برآورد و دستور داده شده که تعمیرات اساسی شروع گردد. منظور از اقدام فوق این است که با شروع تعمیرات کلیه حجراتی که در اختیار طلاب است تخلیه و پس از تعمیر طلابی که قصد اسکان در مدرسه مزبور را دارند با شرایط خاص نام و مشخصات کامل آنان در دفاتر مربوطه ثبت و حجره در اختیار آنان گذارده شود و قرار است پس از برگزاری انتخابات در یک روز معین با حضور نماینده دادسرا کلیه حجرات تخلیه و تعمیرات شروع شود. شهربانی قم در گزارش خود اضافه نمود ممکن است طلاب حاضر به تخلیه حجرات مربوطه نشوند که در این مورد دستور داده شد (این برنامه باید اجرا شود) خواهشمند است دستور فرمایید پس از پایان برگزاری انتخابات مراتب را به موقع به شهربانی کل کشور اعلام فرمایند که در صورت لزوم برای اجرای طرح منظور تقویتهای لازم به شهربانی قم بشود. رئیس شهربانی کل کشور سپهبد مبصر از طرف سرتیپ صمدیانپور
در این مرحله، آن طور که اسناد نشان میدهند، شریعتمداری از طریق همکاری با ساواک به فیضیه خیانت میکند. او در لوای مرجعیت به جای آنکه با این اقدام و دخالت بیجای ساواک در امور حوزه و روحانیت مخالفت نماید، به جای آنکه بگوید ما خودمان تعمیرات مدارس را انجام میدهیم و شما لازم نیست فضولی کنید کما اینکه در پینوشت سند شماره 4 ملاحظه کردید که آقای شریعتمداری خود سال قبل مبالغی را صرف تعمیرات در مدرسه فیضیه کرده بود، با این حال به ساواک پیشنهاد میدهد که چطور با طرح او میتوانید به اهداف خود بدون درگیری با طلاب و انقلابیون حوزه برسید، و انگار او فراموش کرده بود که در لباس مقدس مرجعیت است و باید پناهی برای طلاب و جوزهها باشد نه آنکه سرپناه خودشان را هم بر سرشان خراب نماید. اما افسوس و صد افسوس که پیشرفت طلاب و حوزهها و در نهایت اسلام عزیز هدف امثال شریعتمداری نبود بلکه اینها همه وسیلهای برای ریاست و فخر آنان بود، یعنی همان چیزی که حاضر نبوده و نیستند برای از دست دادنش از هیچ اقدامی کوتاهی و دریغ نمایند. از ساواک قم شماره 2018/21 تاریخ 15/5/46 نخستوزیری سازمان اطلاعات و امنیت کشور س.ا.و.ا.ک خیلی محرمانه به مدیریت کل اداره سوم 316 درباره: ............ در ساعت 8 صبح روز 16/5/46 بنا به وعده قبلی با آقای شریعتمداری در بیرونی تماس حاصل شد نامبرده درباره مرمت مدرسه فیضیه اظهار داشت برای عدم بروز سروصدا چون ماه آخر تابستان است و طلاب مراجعت مینمایند که سکنی نمایند بهتر است هر مدرسه را به چهار قسمت تقسیم و شروع به تعمیر هر قسمت بشود و پس از اتمام یک قسمت طلاب مورد نظر پس از سپردن تعهد و شناسایی کامل در محلهای تعمیر شده سکونت نمایند و حجره مربوطه به طلبه مقیم آن حجره تحویل گردد و به همین ترتیب نسبت به تعمیر بقیه ساختمان مدرسه اقدام گردد. رئیس ساواک قم. مهران اسناد دیگر، نشان میدهند که چطور آقای شریعتمداری با تعویض حجتالاسلام احمد غروی که حاضر نشده با ساواک همکاری نموده و طلاب و فضلایی را که فعالیت انقلابی دارند به آنان معرفی نماید، موافق است و بلکه خود بعداً قضیه را پیگیری مینمایند تا ببیند آقای غروی تعویض شده است یا نه!؟ لکن ساواک که به دنبال هدف اصلی خود یعنی اخراج انقلابیون از فیضیه و وابسته کردن آن است در حال حاضر تعویض آقای غروی را به خاطر آنکه مبادا نقشهشان فاش گردد، به صلاح نمیبیند. از ساواک قم شماره 2017/21 تاریخ 15/5/46 نخستوزیری سازمان اطلاعات و امنیت کشور س.ا.و.ا.ک خیلی محرمانه پیوست به مدیریت کل اداره سوم 316 درباره: مدارس فیضیه و دارالشفاء عطف به 24647/316-15/4/46 در مورد تعویض آقای احمد غروی با آقای شریعتمداری تماس حاصل شد ایشان اظهار داشتند من هم از او راضی نمیباشم و بهتر ست از طرف ساواک به او اخطار شود که چون قادر به اداره مدرسه فیضیه نمیباشد و همیشه در مدرسه اقدامات خلاف صورت میگیرد و عکسهای خمینی نصب است و همچنین شعار نوشته میشود خود استعفا و کنار برود که آقای گلپایگانی و شریعتمداری شخص دیگری را انتخاب نمایند آن وقت با نظر خود یک نفر را جهت کنترل دقیق مدارس تهیه و گمارده شود. رئیس ساواک قم. مهران از ساواک قم شماره 2059/21 تاریخ 22/5/46 نخستوزیری سازمان اطلاعات و امنیت کشور س.ا.و.ا.ک خیلی محرمانه پیوست به مدیریت کل اداره سوم 316 درباره: احمد غروی پیرو 2017/21-15/5/46 در مورد تعویض نامبرده بالا با آقای شریعتمداری مذاکره و مشارالیه موافقت خود را با این پیشنهاد اعلام و حتی یک بار هم وسیله تلفن جویای موضوع مربوطه گردید به استحضار میرساند با توجه به اینکه فعلاً مدارس فیضیه و دارالشفاء تحت تعمیر قرار گرفته و بایستی برنامه تعمیرات طبق طرح پیشنهادی در نامه شماره 1189/21-19/5/46 صورت گیرد به نظر این ساواک در حال حاضر تعویض مسئول مدرسه (احمد غروی) به صلاح نیست زیرا چنانکه ابتکار عملی شود موجب فاش شدن برنامه و هدف اصلی از تعمیر مدارس و تعویض غروی در بین طلاب خواهد شد مقرر فرمایید در صورت تصویب اجازه فرمایند پس از موفقیت در امر تعمیر مدارس مذکور نسبت به تعویض احمد غروی اقدامات لازم معمول گردد. رئیس ساواک قم. مهران به هر حال عملیات به ظاهر تعمیر مدارس و دارالشفاء و در باطن تخریب بنای تقوا و انقلابی بودن آن آغاز میگردد ابتدا کمیسیون امنیت! تشکیل شده و تصمیمات ذیل را اتخاذ مینماید: 1- شروع کار عملیات ساعت 3 صبح باشد. 2- اجازه ورود به مدارس فوقالذکر را به کسی ندهند. 3- به طلاب ساکن اطلاع داده شود ظرف 48 ساعت حجرات خود را تخلیه نمایند و چنانچه مجبور شوند موقتاً اطاقی اجاره کنند تولیت آستانه کمک لازم را به آنان مینماید. 4- اگر حجرهای قفل بود با حضور نماینده دادسرا قفل آن را شکسته و اثاثیه آن را در جای دیگر به رسم امانت! نگهداری نمایند. 5- برای آنکه مبادا تحرکی صورت گیرد ساواک و شهربانی و ژاندارمری و نیروهای کمکی و ... همه و همه به حال آمادهباش درآمده و چهار چشمی همانند دسته گرگان به جان طلاب مظلوم و بی پناه بتازند. به حق که جای رهبر عزیز و عظیمالشأن طلاب فیضیه در این ایام در قم خالی بود، به راستی اگر آن موقع امام خمینی (ره) در قم تشریف داشتند آیا اجازه میدادند که عملا رژیم این طور تصمیم قلع و قمع فرزندانش را بگیرند؟! راستی اگر آن موقع خمینی بزرگ در قم حضور داشت میگذاشت فیضیه پایگاه روحانیت تشیع به بهانه واهی تعمیرات به دست عناصر ناپاک ساواک بیفتد؟ هرگز هرگز، خمینی بتشکن در سال 42 نشان داد که حاضر نیست او در خانه بماند و فرزندان معنوی او به دست دژخیمان پهلوی به باد کتک گرفته شوند، خمینی قهرمان به زبان گفت و عملاً ثابت کرد که قلب خود را برای سر نیزههای آنان حاضر خواهد ساخت لکن برای زورگوییهای آنان هرگز. اما چه میشود کرد او به نجف اشرف تبعید بود و طلاب او اینچنین بیپناه!؟ آنگاه ساواک قم پا را از تخلیه حجرات توسط طلاب فراتر گذاشته و از مرکز اجازه میگیرد تا حجرات طلاب را بازرسی نموده بلکه اعلامیه یا عکس امم و یا دیگر مدارک! از طلاب ناراحت! و ارتباطات آنان به دست آورد و برای آنکه مبادا عناصر ساواک شناسایی گردند تقاضای نیروی کمکی از مرکز مینماید. به کل سوم 316 از قم شماره گزارش 2092/21 تاریخ گزارش 5/6/46 موضوع کشف 633 پیرو 2091-21-5/6/46 به عرض میرساند با بستن مدارس فیضیه و دارالشفاء تخلیه آن از طلاب بازرسی حجرات هر دو مدرسه ضرورت کامل دارد و به ظن قوی ضمن بازرسی مدارک زنده و مکاتبات طلاب دال بر ارتباط آنان با عناصر ناراحت و کتب مضره و نیز اوراقی از قبیل اعلامیههای متعدد کشف خواهد شد چون انجام این عمل وسیله کادر فعلی ساواک موجب شناسایی آنان میگردد مقرر فرمایند اکیپی شامل چهار نفر از افراد پاسدار به سرپرستی یکی از کارمندان بخش روحانیون قبل از انجام عمل روز سهشنبه 7/6/46 به این ساواک اعزام که پس از انجام اقدامات مراجعت نمایند. مهران و پس از آنکه تعدادی از حجرات بازرسی میشود آن اشیاء مضره که بعضاً نام رفت به دست میآید ساواک قم خوشحال از این اقدام شاهپسندانه! خبر آن را به مرکز گزارش مینماید. به اداره کل سوم 316 از قم شماره گزارش 2097/21 تاریخ گزارش 7/6/46 ساعت مخابره 2350 مسئول کشف 117 عطف / پیرو: 2096/21-7/6/46 بازرسی از حجرههای مدارس فضیه و دارالشفا از ساعت پنج روز جاری الی 19 ادامه و تعداد 44 حجره تا کنون با تشریفات قانونی بازرسی و مقدار زیادی کتب مضره و اعلامیههای متفرقه و عکسهای خمینی و نوارها و آلبومهای عکس خمینی و اشیاء دیگر کشف و با تنظیم صورت جلسه ضبط گردید مابقی حجرات صبح فردا به همین ترتیب بازرسی خواهد شد. ضمناً مدرسه فیضیه در حال حاضر از طلاب خالی و طلبهای در آنجا سکونت ندارد نتیجه اقدامات متعاقباً به عرض خواهد رسید. مهران و در پی رونوشت این سند ملاحظه فرمودید که چطور دستور شایعه دستگیری آن دسته از طلابی که عکس امام و اعلامیه و نوار سخنرانی ایشان در حجرهشان بوده را صادر مینماید تا اصلاً آن عزیزان به قم نیایند و ساواک بدون دردسر و مواجه شدن با اعتراض و خشم طلاب انقلابی، هدف خود را دنبال نماید. ولکن در اسناد بعد خواهیم دید که چطور این شایعه نتوانست رعب و وحشتی در دل مجاهدین روحانی ایجاد نماد، و آن دلباختگان اسلام و شیفتگان شهادت چطور به قم مراجعت و با تجمع در منازل مراجع تقلید خواهان احقاق حق از دست رفته خود گشتند. در سند بعدی گزارش شهربانی کل کشور را ملاحظه مینمایید که چطور خبر اعزام 30 نفر به مدرسه فیضیه جهت تقویت شهربانی قم در کنترل اوضاع را به اطلاع ریاست! ساواک میرساند. وزارت کشور شهربانی کل کشور از اداره دایره خیلی محرمانه شماره 99-2-654 تاریخ 7/6/46 از شهربانی کل کشور (اداره اطلاعات) به تیمسار ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور درباره تخلیه و تعمیر مدارس فیضیه و دارالشفاء قم بازگشت به شماره 35533/316-6/6/46 به منظور تقویت شهربانی قم روز 6/6/46 تعداد 30 نفر پاسبان و یک نفر افسر تا خاتمه تعمیرات اماکن منظوره به آن شهرستان اعزام گردید. ل رئیس شهربانی کل کشور سپهبد مبصر از طرف سرتیپ صمدیانپور حال این طلاب خانه به دوش که دیگر پناهی هم برای خود ندارند، طبیعی است که به مراجع عظام تقلید رجون نموده تا برای خود چارهای بیاندیشند ولکن مراجع چه جوابی میتوانستند داشته باشند آنان که بعضی خواسته و بعضی نخواسته با کار انجام شده ساواک مواجه شدند به عنوان اعتراض در نماز جماعت خود شرکت ننمودند. به مرکز 316 از قم شماره گزارش 2099/21 ساعت مخابره 2210 تاریخ گزارش 8/6/46 کشف کننده 888 عطف / پیرو: 2097/21-7/6/46 پس از شروع تعمیرات مدارس فیضیه و دارالشفاء و اقدامات معموله برای این منظور آيات قم برای عدم مراجعه طلاب به آنان در مراسم به جا آوردن نماز جماعت حاضر نشده و شریعتمداری و گلپایگانی برای انجام نماز نماینده خود را به مساجد اعزام مینمایند. مهران در سند بعدی خواهیم دید که نمایندهای از تهران برای ملاقات آیات عظام به قم میآید تا حتماً آنان را قانع ساخته و بفهماند شرکت نکردن در نماز جماعت چیزی را حل نخواهد کرد این کاری است که باید حتماً انجام گیرد. به مرکز از قم شماره گزارش 1758/21 تاریخ گزارش 10/6/46 طبق تماسی که آقای عصار با اینجانب گرفته قرار است روز شنبه 11/6/46 آقای کیمیایی در معیت یک نفر دیگر به قم آمده و با آیات تماس حاصل نمایند مقرر فرمایند قبا از تماس با آیات جهت راهنماییهای لازم با اینجانب ملاقات نمایند. مهران مراجع عظام تقلید خصوصاً حضرت آیتالله العظمی گلپایگانی که خطر بزرگی برای اسلام و روحانیت احساس کردهاند درصدد اقداماتی برای باز پس گیری مدارس فیضیه و دارالشفاء از دست کثیف ساواک برمیآیند و از آنجا که مسئولین محلی قم مانند ساواک و تولیت وابسته آستانه آلت فعلی برای اربابان خود بیش نبودند و لیاقت نداشتند طرف مذاکره با معظم له قرار گیرند لذا ایشان ابتدا اقدام به فرستادن نمایندهای به نزد شاه و حل مشکل از این طریق برمیآیند و بعد هم وزیر دربار را به قم احضار مینمایند تا خطر این گونه اقدامات ساواک را برای او گوشزد نمایند. در پی پخش خبر اشغال مدرسه فیضیه از سوی ساواک و آواره شدن محصلین و طلاب آن مدرسه، خشم و نفرت ملت مسلمان ایران و علما و روحانیون در سراسر ایران و حتی در حوزه نجف اوج میگیرد. روحانیون متعهد و آگاه حوزه علمیه نجف اشرف به صورت دستهجمعی به منازل علما میروند و از آنان در راه دفاع از کیان استقلال حوزه علمیه قم استمداد میکنند. حضرت امام در دیداری که روحانیان و طلاب نجف با معظم له داشتند، اظهار داشت: «... نقشه حکام تهران عمیقتر از آن است که ما تصور میکنیم، نقشه آنان از بستن مدرسه فیضیه و به زندان کشیدن علما و طلاب بر هم زدن حوزه علمیه قم و از بین بردن اسلام و روحانیت است. آنها نه اسلام را میخواهند و نه روحانیت را. چون میبینند با بودن روحانیت و اسلام نمیتوانند دستورات اربابان خود را در مملکت اجرا کنند و ایران را به کلی به خارج وابسته کنند. آنهایی با جشنهایی که هر روز راه میاندازند و سلاحهایی که از این و آن خرند، ولخرجیهای و گشادبازیهایی که هر روز میکنند، میخواهند ملت ایران را به فلاکت و ورشکستگی بکشانند و نعوذ بالله گدای در خانه آمریکا و اسرائیل سازند. لیکن مطمئن باشید که موفق نخواهند شد. الحمدالله ملت بیدار است و روحانیت ایران هم به وظایف خود آشناست. روحانیت ایران را استعمار نتوانسته است خواب کند و فریب دهد و با این بیداری انشاءالله دستهای خائنین به اسلام و مملکت را قطه خواهند کرد. شما وظیفه دارید که از هر راه ممکن برادران خود را در ایران یاری کنید و در برابر مشکلاتی که دارید صابر باشید و استقامت کنید. همین اظهار همدردی و پشتیبانی شما از ملت مظلوم ایران اثر دارد. خداوند انشاءالله همه را از خواب غفلت بیدار کند...»(1) مرحوم آیتالله میلانی نیز در حوزه درس خود در مشهد از اشغال مدرسه فیضیه اظهار تأسف میکند. از گزارشهای رسیده به ساواک مشخص میگردد که اهالی متعهد و مبارز تهران نیز بر آن بودهاند که به عنوان اعتراض به اشغال مدرسه فیضیه از سوی ساواک دست به تظاهرات بزنند و علمای سراسر کشور نیز میخواستهاند نماز جماعتها را به پیروی از مراجع قم تعطیل کنند. این موج خشم و اعتراض رژیم شاه را به عقبنشینی وامیدارد و ناگزیر میسازد که مدرسه فیضیه را به علمای قم تحویل دهد و از تصرف عدوانی آن دست بکشد. در این حال ساواک قم که کار را تمام شده و دست خود را کوتاه میبیند بر آن میشود تا لااقل با خط و نشان کشیدن و شرط و شروط گذاشتن، اقتدار! خود را یک بار دیگر به معرض نمایش بگذارد لکن در سند شماره 45 خواهیم دید که بنا بر اعتراف خود ساواک قم علماء به شروط این ساواک وقعی نگذاشته و طبق نظر خود طلاب را اسکان میدهند. از ساواک قم شماره 2378/21 تاریخ 2/7/46 نخستوزیری سازمان اطلاعات و امنیت کشور س.ا.و.ا.ک خیلی محرمانه به مدیریت کل اداره سوم 316 درباره: مدارس فیضیه و دارالشفاء بازگشت شماره 35989/316-1/7/46 ضمن تأیید امریه معطوفی مراتب از آقای غروی مسئول موقت مدرسه فیضیه و دارالسفاء سؤال اظاهر داشت در حال حاضر در حدود صد اطاق در اختیار طلاب مدارس مذکور گذاشته شده است. به استحضار میرساند که اقدامات معموله مربوط به اسکان طلاب خلاف آنچه تعهد نموده بودند بدون نظر ساواک انجام میگیرد و از دادن حجره به طلاب سازمان تبلیغات دینی اوقاف نیز خودداری مینمایند ق رئیس ساواک قم. مهران ساواک مرکز که انگار تازه از خواب غفلت بیدار شده و فهمیده که زحمات چند ماهه آنان بر باد رفته و ساواک قم اصلاً دخالتی در اسکان مجدد طلاب در مدارس مذکور ندارند، سؤال میکند اصلاً چرا و به دستور چه کسی این مدارس در اختیار آقایان مراجع گذاشته شده است. تلگرافات صادره به ساواک قم از مرکز تاریخ 5/7/46 پیرو 35989/316-1/7/46 با توجه به اینکه تخلیه و تعمیرات مدارس فیضیه و دارالشفاء در بدو امر با پیشنهاد و تحت نظارت آن ساواک و با همکاری سایر سازمانهای ذیصلاح صورت گرفته دستور فرمایید تعیین و اعلام نمایند به چه علت در حال حاضر آن ساواک از دخالت و نظارت در امر تعمیرات و اسکان طلاب در مدارس مزبور خودداری نموده و همچنین به دستور چه شخصی این مدارس در اختیار آیاتالله گلپایگانی و شریعتمداری گذارده شده است. ﻫ - مقدم رهبر عملیات – صابری رئیس بخش 316 – باصری نیا رئیس اداره یکم عملیات – ثابتی و در جواب ساواک قم مینویسد که کاسه زیر نیم کاسه نخستوزیری است و همه زحمات را ایشان بر باد داده است! و بدین گونه توطئه گسترده و همه جانبه رژیم شاه برای انحلال حوزه علمیه قم و از میان بردن پایگاه حرکت و خروش روحانیان مجاهد (مدرسه فیضیه) با شکست مواجه میشود و محصلین علوم اسلامی بار دیگر مدرسه فیضیه به دژی تسخیر ناپذیر علیه رژیم ضد اسلامی شاه معدوم بدل میکنند و به مبارزه ادامه میدهند و یمکورن و یمکرالله والله خیرالماکرین.
پینوشت: 1- نهضت امام خمینی (ره) – جلد 2 – ص 257 پانزده خرداد- دوره اول - فروردین و اردیبهشت 1370 |