افشاء یک دروغ بزرگ در باره کنسرسیوم نفت


 افشاء یک  دروغ بزرگ در باره کنسرسیوم نفت

 

درآمد:

اخیرا در شبکه های اجتماعی ویدئو کلیپی منتشر شده است که در آن ادعا می شود «حکومت شاه بخاطر ایستادگی در برابر آمریکا و انگلیس  و تمدید نکردن قرارداد کنسرسیوم نفت که تاریخ آن در 1979 به پایان می رسید ، سرنگون شده است! » در همان ویدئو کلیپ برای اثبات این ادعای دروغین،برش هایی از چند مصاحبه شاه با شبکه های تلویزیونی آمریکایی و انگلیسی در تاریخ های مختلف کنار هم مونتاژ شده است. که درجای خود باید به تحلیل تاریخی محتوای ادعاهای مطرح شده پرداخت . اما در اینجا توضیحاتی در مورد مهم ترین دروغی که در این ویدیو کلیپ مطرح شده است، ارائه می شود تا نشان دهیم  قرار دارد کنسرسیوم مورد ادعا ، در سال 1973 به مدت 20 سال یعنی تا سال 1994 تمدید شده بود. [1]  نه آنگونه که در آن کلیپ ادا می شود در سال 1979  به پایان  می رسد .  البته خوشبختانه با پیروزی انقلاب اسلامی در 1979 به این توافق ننگین برای همیشه خاتمه داده شد و ایران اسلامی زمام امور نفت خود را برای همیشه برعهده گرفت. [2]

قرارداد کنسرسیوم نفت که پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ زمینه تسلط مجدد بیگانگان بر صنعت نفت ایران را فراهم کرده‌ بود، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از سوی دولت جمهوری اسلامی لغو شد و به دنبال آن، شرکت‌های حاضر در کنسرسیوم به دیوان داوری لاهه شکایت کردند. بعد از ۷ سال بررسی‌های قانونی، سرانجام ۲۷ آذر سال ۱۳۶۹ با صدور رای دیوان عالی لاهه، پرونده کنسرسیوم به صورت قانونی مختومه اعلام شد. مبالغ ادعا شده از سوی شرکت‌های کنسرسیوم بسیار بالا بود و آن شرکت‌ها، سود پول‌هایشان در مدت رسیدگی به پرونده را نیز طلب کرده‌بودند که با پیگیری‌های دولت جمهوری اسلامی ایران و ارائه ادله مناسب پرداخت به اعضای کنسرسیوم براساس موجودی دفاتر در سال ۱۳۵۸ انجام گرفت و تمام اموال و امتیازات کسب شده به دولت جمهوری اسلامی ایران منتقل شد.  [3]

سرنوشت قرارداد ننگین کنسرسیوم بعد از کودتای 28 مرداد

در نوامبر سال 1970 ایران موفق شد سهم خود را از درآمد نفت کنسرسیوم بین‌المللی نفت 50 تا 55 درصد افزایش دهد. البته بخش مهمی از این درآمدها جهت خرید اسلحه روانه کشورهای غربی می‌گردید.   [4]

این قرارداد در سه مسأله که در سابق نیز مورد اختلاف ایران و شرکت نفت جنوب بود، با اصل ملی شدن صنعت نفت مغایرت داشت:

الف) در زمینه‌ی اعمال حاکمیت بر منابع، ایران تنها به صورت ظاهری حاکمیت داشت و قادر نبود در عمل، فعالیت شرکت‌های عضو کنسرسیوم را تحت کنترل خود بگیرد.

 ب) در زمینه‌ی مدت قرارداد نیز، ایران حق فسخ قرارداد در دوره‌ی زمانی تعیین شده را نداشت.

ج) در زمینه‌ی تقسیم منافع نیز، براساس 50-50، با اصل ملی شدن صنعت نفت مغایرت داشت. [5]

انعقاد قرارداد بیست ساله با کنسرسیوم در سال 1973

در سال 1973 ایران با کنسرسیوم نفت موافقت نامه‌هایی امضا نمود که به موجب آن تمام منابع نفت و صنایع نفت و پالایشگاهها که در اختیار کنسرسیوم بود به ایران محول گردید و به موجب این موافقتنامه فروش نفت به مدت 20 سال یعنی تا سال 1993 به کنسرسیوم واگذار گردید و نیز قرار شد که به شرکت کنندگان در کنسرسیوم متناسب با سهم آنها در کنسرسیوم طی این مدت نفت فروخته شود. [6]

در سال 1973 در ارتباط با افزایش پرشتاب تورم در جهان سرمایه‌داری و جنگ اعراب و اسرائیل و بالا رفتن قیمتهای کالاهای وارداتی، ایران به اتفاق دیگر کشورهای صادر کننده نفت اوپک قیمت فروش نفت را چهار برابر کرد و این اقدام موجب افزایش فراوان درآمد نفت گردید.

بدین ترتیب در سال 1974 درآمد نفت ایران به 18 میلیارد و ششصد میلیون دلار رسید، ولی همانطور که ذکر گردید بجای آنکه این سرمایه عظیم صرف توسعه  امور زیربنایی اقتصاد کشور مانند اتوبان کشی ، ساخت کارخانه های صنعتی ، توسعه ارتباطات و مخابرات ، سد سازی ، آموزش عالی و غیره شود  بخش اعظم این درآمد برای خرید تسلیحات و دادن وام و اعتبار از جانب ایران به کشورهای سرمایه‌داری رشد یافته مانند شرکتهای گروپ آلمان ، یوردیف فرانسه  و کشورهای در حال رشد مانند مصر ، پاکستان و هند و سرمایه‌گذاری در این کشورها به مصرف رسید. [7]

نایده گرفتن نیاز زیربنایی اقتصاد ایران و کمک به سایر کشورها

در ژانویه 1975 شاه ایران در مصاحبه با خبرنگار روزنامه «السیاسیه» کویت اظهار داشت که ایران پس از افزایش درآمد نفت وام و اعتبار در اختیار کشورهای سرمایه‌داری رشد یافته گذاشته است و با صراحت اعلام کرد که ایران به جهان باختر تعلق دارد.  در اواخر ژانویه 1975 هویدا نخست وزیر اعلام کرد که ایران از درآمدهای نفتی خود مبلغ 9 میلیارد دلار وام به کشورهای خارجی داده است. [8]

به عنوان نمونه ایران طی سالهای 74ـ 1972 از درآمد نفت فقط از آمریکا شش میلیارد و هشتصد میلیون  دلار انواع اسلحه مدرن خریداری کرده است. [9] علاوه بر این، از انگلستان و آلمان غربی نیز اسلحه خریداری شده است. میزان کل خرید اسلحه ایران طی این مدت معادل 8 میلیارد دلار بود در حالی که برابر آمار سازمان ملل متحد، فروش اسلحه در سراسر جهان در سال به 20 میلیارد دلار می‌رسید. بدین ترتیب، سهم سرانه هزینه‌های نظامی مردم ایران که سطح زندگی آنها چند برابر پائین‌تر از سطح زندگی اهالی کشورهای غربی است، نسبت به کشورهای عضو پیمان ناتو چندین برابر بیشتر است.[10]

به طور کلی ایران از طریق خریدهای کلان اسلحه و دادن وام و اعتبار به کشورهای سرمایه‌داری عملاً بخش اعظم درآمدهایی را که از نفت به دست می‌آورد به این کشورها باز می‌گرداند.[11]

 

پی نوشت ها :

 

[3] همان

[7] جیمز بیل، ویلیام راجر لویس، مصدق، نفت، ناسیونالیسم ایرانی، ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی و کاوه بیات، تهران: نشر گفتار، 1372، ص 445

[9]  همایون کاتوزیان،محمدعلی،اقتصاد سیاسی ایران ازمشروطیت تا پایان سلسله پهلوی،ترجمه:محمد رضا نفیسی وکامبیزعزیزی،چاپ پانزدهم ، تهران  1388 ، صفحه 370


موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی