گنبد در آتش فتنه ضد انقلاب


گنبد در آتش فتنه ضد انقلاب

گنبدکاووس از جمله مناطقی بود که در آغازین روز های پس از پیروزی انقلاب اسلامی دچار ناآرامی گردید. در این منطقه عوامل متعدد و پیچیده ‏ای در کنار هم قرار گرفته و شرایط منطقه ‏ای و قومی مورد استفاده ضد انقلاب واقع شده و موجب نا آرامی و اغتشاش در این ناحیه شد.

  نگاهی به حوادث گنبدکاووس در اوایل پیروزی انقلاب 

 یکی ازعوامل متعددی که در گنبد در بسترسازی نا آرامی‏ها نقش آفرینی کرد مسئله زمین بود. گنبد کاووس سرزمین‏ های مستعد و مرغوبی داشت که قبل از انقلاب همواره مورد توجه ایادی حکومت و وابستگان خاندان سلطنتی بود. ریشه این مسائل حتی به دوران حکومت رضا شاه باز می‏ گشت. از اعضای خاندان سلطنتی پهلوی که در گنبد دارای املاک و مستغلات بودند می ‏توان از غلامرضا پهلوی و شمس پهلوی و فاطمه پهلوی نام برد. هر یک از نامبردگان در منطقه گنبد زمین ‏ها، کارخانجات و املاک و مستغلات وسیعی داشتند. بدیهی بود که وقوع انقلاب املاک عمدتاً غصبی زمینداران بزرگ و وابستگان آنها را ناراضی ساخته بود. آنان به دنبال فرصتی بودند تا آب رفته را به جوی بازگردانند. از دیگر مسائلی که باز به موضوع زمین مربوط می‏ شد تحریک مردم برای باز پس گیری زمین‏های غصبی از غاصبین غیر بومی بود.

مسئله دیگر مسئله قومیت و مذهب بود. ترکیب مذهبی منطقه از اهل سنت و تشیع تشکیل شده بود. ضمن اینکه عناصری از بهائیان بویژه وابستگان به هژبر یزدانی از بهائیان ثروتمند و معروف در این منطقه فعالیت داشتند. از نظر قومی نیز اکثریت ساکنین از ترکمانان بودند و به زبان ترکمنی تکلم می‏ کردند.

به عوامل پیش گفته فعالیت عوامل ساواک و نیز گروه ‏های چپ بویژه چریک‏ های فدایی خلق را باید اضافه نمود. این نیرو ها با توجه به وجود زمینه ‏های مستعد در منطقه در آنجا فعال بودند.

به هر حال موضوعات مذکور که از پیچیدگی ‏ها و حساسیت‏ های ویژه‏ ای برخوردار بود، نیاز به یک برنامه‏ ریزی صحیح و اصولی داشت. دوران پر تلاطم اوایل انقلاب مانع از برنامه ‏ریزی دقیق و حل و رفع تدریجی مشکلات عدیده ‏ای که طی سالیان متمادی در منطقه ریشه دوانیده بود، می‏ شد. در این میان شورای انقلاب، به عنوان نهاد تقنینی کشور که در این زمان در جایگاه مجلس شورای اسلامی قرار داشت به واسطه عقاید و موضع ‏گیری ‏های انقلابی که نافی استثمار و حامی طبقه مستضعف بود، حل مسئله زمین را در این منطقه در دستور کار خود قرار داد. لذا برای انجام این منظور، هیئتی سه نفره، متشکل از آقایان منتظری، مشکینی و بهشتی، مامور بررسی و اجرای طرح واگذاری زمین شدند. این هیئت برای انجام طرح، قوانین مربوطه را تهیه نمودند.1

در این میان ضد انقلاب بسیار زود تر وارد عمل شده و سعی نمود از بستر مناسبی که برای ایجاد نا آرامی و اغتشاش در منطقه گنبد وجود داشت بهره ‏برداری کند. ماجرا از فردای پیروزی انقلاب و از آنجایی آغاز شد که در روز 23 بهمن 57 جوانان انقلابی ترکمن به شهربانی گنبد حمله و نیرو های حاضر در پاسگاه را خلع سلاح کردند. در بعد از ظهر همان روز چریک های فدایی خلق و هواداران آنها به مردم انقلابی مستقر در شهربانی هجوم بردند و خواهان تقسیم سلاح ها شدند. چریک ‏های فدایی خلق شایعه کرده بودند، «شیعه ‏ها تفنگ ها را گرفته ‏اند و قصد تلافی حمله چماق به دست ‏های ترکمن در دوران پهلوی را دارند.»‏

چریک‏ های فدایی به تشکیل ستادی با نام «ستاد خلق ترکمن» پرداخته و شروع به سازماندهی یک جنگ شهری نمودند. آنان تحت عنوان این ستاد اقدام به مصادره اراضی کرده و در برخورد با مردم شدید ترین جنایت‏ ها را مرتکب شدند.2 جنایت ضد انقلاب در این منطقه به گونه ‏ای بود که به هنگام دیدار پاسداران انقلاب اسلامی‏ گنبد و عده‏ ای از مردم این شهر با امام خمینی (ره) مادری از میان جمعیت بلند شده با اشاره به گوشه‏ای ازجنایت‏ های وحشتناک گروهک‏ های ضد انقلاب در گنبد گفت: «ای رهبر، من شرم‏ دارم که مادری با گریه می ‏گفت در جلوی روی من این گروه جنایتکار به دخترم تجاوز کرده و سر از بدن او جدا کردند.»‏ در مقابل این وقایع، پاسداران انقلاب اسلامی حاضر در منطقه به همراه دیگر نیروهای انقلابی، سعی کردند ضمن مقابله با ضد انقلاب، با حمایت از دهقانان بی‏زمین و اجرای طرح تقسیم اراضی و نیز تشکیل شوراهای اسلامی از مشکلات و مسائل منطقه گنبد بکاهند.

ستاد مرکزی شورای خلق ترکمن، استراتژی آشوب سیاسی را به بهانه ‏های مختلف، دامن می‏ زد و زد و خورد و درگیری‏ های پراکنده ‏ای را در گنبد به وجود می ‏آورد. در روز 7 فروردین ماه 1358، رئیس شهربانی و عده ‏ای از سربازان اعزامی به این منطقه از سوی ضد انقلاب دستگیر شدند. متعاقب این جریان زد و خورد ها و درگیری‏ ها گسترش یافت و نا آرامی ابعاد وسیع ‏تری یافت. یک روز بعد، در هشتم فروردین ماه هیئت اعزامی از سوی دولت، خلیل الله رضایی، محمد طاهر ملیحی و نماینده وزارت کشور وارد گنبد کاووس شدند. هیئت مذکور سعی داشت از طریق مذاکره با سران ستاد مرکزی خلق ترکمن آنها را از ادامه زد و خورد و ایجاد اغتشاش و نا آرامی باز دارد. در قبال مواضع و نظرات هیئت اعزامی، ستاد مرکزی شورای خلق ترکمن نیز شرایطی را برای توقف درگیری ‏ها و نا آرامی تعیین کرد. شرایط این ستاد که در هشت ماده، به قرار زیر اعلام شده بود:

1. کلیه دستگیر شدگان به فوریت آزاد شوند.

2. تمامی اسناد و مدارک و سلاح‏ های ستاد مرکزی ترکمن صحرا به این مرکز بازگردانده شود.‏

3. کلیه خسارت‏‏ های وارده جبران گردد.‏

4. آزادی فعالیت ستاد شورا‏ ها در سراسر منطقه تضمین شود.‏

5. ضد‏ انقلابیون حوادث اخیر، اعم از نظامی و غیر نظامی در حضور نمایندگان واقعی خلق ترکمن و ستاد شورا ها به فوریت معرفی و محاکمه شوند.‏

6. کلیه اعلامیه‏ ‏هایی که علیه انقلابیون، تا کنون صادر گردیده، از سوی مقامات مسئول محکوم شود.‏

7. عناصر ضد‏ انقلابی که به مردم حمله کردند، اسلحه خود را به شورای مرکب از نمایندگان خلق ترکمن واگذار کنند.‏

8. کلیه شورا‏ های تشکیل شده و در حال تشکیل از سوی مردم، به رسمیت شناخته شوند.3

هر چند اقدامات هیئت اعزامی به گنبد موقتاً به درگیری‏ ها پایان داد اما دوام آرامش حاصله دیری نپایید و اندکی بعد از قرار ترک مخاصمه، مجدداً آشوب و نا امنی در گنبد آغاز شد. واقعیت این است که سیاست دولت موقت در قبال مسائل گنبد مشابه استراتژی و سیاستی بود که در قبال مسئله کردستان اتخاذ شده بود. یعنی دولت از اقدام قاطع و مقابله جدی با ضد انقلاب پرهیز می‏نمود و سعی می‏کرد از کنار جنایات خاطیان و شورشیان به آرامی عبور کند. تنها استراتژی دولت در مقابله با شورشیان و اغتشاشگران مذاکره بود. به گونه‏ ای که وزیر کشور وقت در تاریخ 12 فروردین 1358 گفت: «در مورد اوضاع گنبد سیاست دولت ما همان سیاست صبر و انتظار است و در این راستا هیئتی را روانه منطقه نموده‏ ایم و اگر نتیجه ‏ای حاصل نگردد، هیئت دیگری را خواهیم فرستاد.4 رئیس دولت موقت نیز 3 روز پس از قرار ترک مخاصمه بین هیئت اعزامی دولت و عناصر ضد انقلاب شورای خلق ترکمن اظهارات مشابهی داشت، وی گفت: »ما در خود مختاری در گنبد و کردستان به دنبال یافتن فرمول واحدی هستیم ... اگر خود مختاری به معنای اختیار داشتن و مسئول بودن و مدیریت امور محلی باشد، ما حتی بیش از آنکه قانون اساسی ایفای نقش کرده می‏ پذیریم.«5

به هرحال درگیری در گنبد ادامه یافت و همچنان نا آرامی و آشوب در این منطقه پایدار بود. در این میان شورای انقلاب که مسئله زمین را یکی از مناقشه برانگیزترین مسائل در منطقه گنبد می‏ دانست با تشکیل جلساتی ضمن بررسی اوضاع گنبد، سعی کرد تا با اتخاذ تصمیماتی برای حل مسئله زمین، ریشه و انگیزه ‏های محلی و بومی نا آرامی در گنبد را از بین برده و پس از آن با ضد انقلاب برخوردی قاطع شود. پس از تشکیل جلسات مختلف، شورای انقلاب تصمیم گرفت آن دسته از اراضی که هیچ نزاعی بر روی آنها وجود ندارد، کشت و زرع شوند و اراضی متنازع فیه به مجمعی به نام مجمع اسلامی که از سوی دولت، برای حل مشکلات زمین تشکیل شده بود، سپرده شود، تا این مجمع در مورد زمین‏ها مورد تنازع تصمیم‏گیری نماید.6

بحران گنبد تا اواخر سال 1358 کماکان ادامه یافت. در اسفند ماه 1358، دولت مذاکرات و مباحثی با گروه ‏های مختلف ذیمدخل در امور گنبد انجام داد و تا حدودی توانست رضایت چریک‏ های فدایی خلق را که اصلی ‏ترین محرک مردم در گنبد و موجد نا آرامی ‏ها و اغتشاشات در این منطقه بودند، فراهم آورد.7 پس از آن، نا آرامی‏ها فروکش کرد و دولت توانست با انجام اقداماتی در راستای حل مسائل و مشکلات مربوط به زمین و تقویت جایگاه نیرو های انقلابی در این منطقه به بحران گنبد پایان دهد.‏

 

پی نوشتها:

1‏. سید محمد حسینی بهشتی، مبانی فقهی طرح واگذاری زمین، در مجموعه مقالات گردهمایی دهقانی، بی نا، تهران، 1359، ص 31‏

2‏. رضوی، همان، ص 322.‏

3‏. روزنامه کیهان، مورخه 9/1/1358‏

4‏. روزنامه اطلاعات، مورخه 12/1/1358.‏

5‏. عبدالعلی بازرگان، مسائل و مشکلات اولین سال انقلاب، انتشارات نهضت آزادی، تهران، 1362، ص 4.‏

6‏. صورت مذاکرات شورای انقلاب، مورخه 29/8/1358.‏

7‏. روزنامه کیهان، مورخه 15/12/1358. 


روزنامه رسالت، شماره 7478 به تاریخ 23/11/90، صفحه 17 (تاریخ)