پیامدهای سفر رامسفلد در 27 آذر 1362 به عراق


پیامدهای سفر رامسفلد در 27 آذر 1362  به عراق

حمله عراق به ایران و تحمیل هشت سال جنگ و نقش آمریکا در آن، یکی از موضوعات اصلی جنگ تحمیلی است. پس از شکست حمله طبس، آمریکا ضمن طراحی کودتا اقدام به تحریک عراق برای حمله به ایران کرد. اعزام مکرر و محرمانه برژینسکی، مشاور امنیت ملی آمریکا به عراق پیش از ماه سپتامبر 1980 یعنی شروع حمله عراق به جمهوری اسلامی ایران، نقش عمده‌ای در تحریک عراق داشت.

 برژینسکی در یکی از سفرهای خود ضمن تجلیل از عراق و صدام – مشابه تجلیل‌های کارتر از شاه – از خلیج فارس به عنوان خلیج عربی نام می‌برد و این همان برهه زمانی است که عراق بر مالکیت امارات بر جزایر سه گانه تاکید می‌کند. هدف دیگر آمریکا تضعیف ایران با کمک نیروی نظامی عراق در منطقه بود که تقویت نظامی عراق نیز در همین خصوص تحلیل می‌شود.

سفر رامسفلد به عراق

ایالات متحده آمریکا در دهه 80 میلادی (سال‌های جنگ عراق با ایران) ارتش عراق را به طور همه جانبه مسلح کرد. در 27 آذر سال 1362 دونالد رامسفلد به عنوان نماینده ویژه ریگان رییس جمهور آمریکا در خاورمیانه، با صدام حسین دیدار کرد . در جریان  این سفر موافقت‌نامه همکاری نظامی با صدام حسین امضا شد. آمریکا برای جلوگیری از شکست عراق در جنگ علیه ایران، سلاح‌های شیمیایی و بیولوژیکی در اختیارش گذاشت و در برابر استفاده از این سلاح‌ها از طرف صدام حسین علیه نیروهای نظامی ایران و کردهای عراقی کاملاً چشمهای خود را بست.

بر اساس قرارداد همکاری نظامی میان دونالد رامسفلد، در 20 دسامبر 1983، که توسط رامسفیلد فرستاده شخصی رونالد ریگان و صدام حسین در بغداد امضاء شد. میلیاردها دلار به صورت وام، تجهیزات نظامی و همچنین سیل دائم اطلاعات با ارزش نظامی مربوط به جابه‌جایی نیروهای نظامی ایران که واشنگتن توسط ماهواره‌های جاسوسی و حتی جاسوسان خود در ایران به دست می‌آورد، در اختیار صدام حسین قرار می گرفت.

تماشاچی قسم خورده

هنگامی که در 22 سپتامبر 1980 جنگ عراق علیه ایران شروع شد، ایالات متحده آمریکا ابتدا تماشاچی، اما درعین حال تشویق کننده برای شروع جنگ ، موفقیت‌های ابتدایی صدام را تعقیب می‌کرد. پیش از آن واشنگتن به خاطر سیاست پان عربیسم صدام حسین و روابط نزدیک بغدا با مسکو ، کوچک‌ترین طرفداری و علاقه‌ای به وی نشان نمی‌داد و رابطه سیاسی‌اش را با بغداد قطع کرده بود. اما آمریکا از  سال 1982 تغییر  روش سیاست داد . در اولین گام در فوریه 1982، عراق را از فهرست دولتهای تروریستی حذف کرد. ارتش عراق پس از پیروزی‌های ابتدایی خود با مقاومت (ایرانی‌ها) مواجه شد و شروع به عقب‌نشینی کرد. نیروهای نظامی ایران به دومین شهر مهم عراق یعنی بصره نزدیک می‌شدند. (در عملیات رمضان) از نظر کشورهای غربی، اگر این شهر به تصرف ایرانیها درمی‌آمد، تهران، امیرنشینهای کویت، امارات عربی و عربستان سعودی را می‌توانست تهدید کند و از طرف دیگر، جریان نفت خلیج فارس به طرف کشورهای غربی از طرف ایران به مخاطره می‌افتاد.

برای جلوگیری از شکست عراق و سقوط صدام حسین، دولت ریگان و پس از او جورج بوش (پدر) تصمیم گرفت به کمک صدام حسین بشتابد. تصمیم رسمی توسط راهنمای شورای امنیت ملی آمریکا در 26 نوامبر 1983 گرفته شد. بخش مهمی از تصمیمات هنوز جزو اسناد طبقه‌بندی شده و سری هستند که در اختیار عموم، محققان و مفسران قرار نگرفته است؛ اما آنچه به صورت غیر سری در اختیار عموم قرار دارد، در این جملات خلاصه می‌شود: آمریکا برای آن که عراق شکست نخورد، تمام توان و امکانات لازم و قانونی خود را به کار خواهد گرفت. آمریکا کمک‌های گسترده خود به رژیم بغداد را چنین توجیه می‌کرد: «هر شکست مهم عراق، در واقع یک شکست راهبردی غرب است.»

حمایت‌های آمریکا از عراق

حمایت‌های آمریکا از عراق، جنبه‌های نظامی، سیاسی و دیپلماتیک دارد که به طور خلاصه عبارتند از کارشکنی در متجاوز شناختن عراق و محکوم شدن این کشور در مجامع بین‌المللی، جنگ روانی مداوم علیه ایران از راههای مختلف، کمک‌های تسلیحاتی و مجهز کردن عراق به کشتار سلاح‌های جمعی، اسکورت شناورهای کشورهای عربی در خلیج فارس که علاوه بر بدبین کردن، مانع امکان استفاده ایران از موقعیت طلایی خلیج فارس می‌شد، اقدام کارتر در بلوکه کردن دارایی‌های ایران و مسدود کردن حساب‌های بانکی و منع هر گونه مبادلات دلاری با ایران در سال 1361 یعنی زمانی که موتور جنگی عراق از کار افتاده بود، حمله مستقیم به سکوهای نفتی و درگیری با نیروی دریایی سپاه پاسداران، همچنین انهدام هواپیمای مسافربری ایران بر فراز خلیج‌فارس و کشته شدن 274 ایرانی بی‌گناه، گوشه‌هایی از دخالت‌های آمریکا به نفع عراق در جنگ علیه ایران بوده است.

نقش سیا در جنگ 8 ساله

با نظارت ویلیام کلارک، مشاور امنیت ملی در حکومت ریگان، پنتاگون حجم کلانی از تجهیزات سخت افزاری و نرم‌افزاری را از مجرای پادشاهی اردن و عربستان سعودی به بغداد سرازیر کرد؛ همچنین یک تیم زبده از ژنرالهای نیروی زمینی و تعداد زیادی از افسران نخبه رده‌های اطلاعات و عملیات ارتش آمریکا به بغداد آمدند.

وفیق السامرایی در کتاب «ویرانی دروازه‌های شرقی» آورده است: همزمان با شروع عملیات رمضان، من در مقر فرماندهی بصره بودم که خبر آوردند به صورت فوری به بغداد احضار شده‌ام. در بغداد مرا به یکی از خانه‌های مجلل استخبارات در کرانه دجله، یعنی همان ایستگاه تازه تاسیس سیا بردند. آنجا با 3 آمریکایی، از جمله یکی از مقامات سیا ملاقات کردم (منظور رابرت گیتس). این هیات آمریکایی اطلاعات اساسی و مفیدی راجع به نیروهای ایرانی، نقشه‌ها و طرح‌های بسیار دقیقی راجع به یگان‌های ایرانی، همین‌طور کروکی‌های توضیحی اقتباس شده از عکس‌های ماهواره‌ای با خودشان آورده بودند. آلن فریدمن در کتاب شبکه عنکبوتی، به نقل از یکی از همین افسران آمریکایی حاضر در عراق می‌نویسد:

… علاوه بر ما افسران امریکایی، مستشاران نظامی فرانسوی و انگلیسی هم در صحنه نبرد با ایران حضور داشتند. محل تجمع عمده این افسران آمریکایی و هم قطاران فرانسوی و انگلیسی‌شان، قرارگاه مقدم سپاه 3 عراق در تنومه بود. افسر آمریکایی طرف مصاحبه با فریدمن با غرور گفته: ما به سهم خودمان به راهبرد و چند و چون نبرد علیه ایرانی‌ها علاقه داشتیم و دلمان می‌خواست از لیاقت و کارایی افسران ارشد عراقی مطلع شویم. آنها در عملیات بزرگ تابستان 1982 (عملیات رمضان) به هر توصیه‌ای که می‌توانستیم در اختیارشان بگذاریم نیاز داشتند و ما هم از پنتاگون دستور داشتیم هر چیزی را که آنها می‌خواستند ، در قالب اطلاعات دقیقی در اختیارشان بگذاریم.

بر اساس مذاکرات برملا شده مربوط به عملیات رمضان، آن روزها فرودگاه بین‌المللی بغداد روی کل پروازهای غیر نظامی مسدود شده بوده و کل محوطه و باندها، آشیانه‌ها و ترمینال عظیم این فرودگاه پر شده بود از هزاران نیروی اردنی ، مراکشی، یمنی، سودانی و … که مثل مور و ملخ از سر و کول هم بالا می‌رفتند. بنا بر عقبه اردن، احمدی کویت و ینبع عربستان قرق شده بود برای کشتی‌های اقیانوس پیمای حامل محموله‌های تانک، توپ و مهمات شرقی و غربی به مقصد بغداد که در این بنادر آنها را با تریلی‌های اردنی ، کویتی و عربستان سعودی بار می‌زدند و پشت جبهه بصره تخلیه می‌کردند. در 17 شبانه‌روز عملات رمضان، یعنی از 2 تیر تا 8 مرداد 1361 تنها کویت و عربستان یک میلیارد دلار خرج تامین تجهیزات نظامی عراق کردند.

بمب خوشه‌ای کارآمدترین سلاح

آلن فریدمن در کتاب خود آورده است: آمریکا به پیشنهاد ویلیام کیسی (رئیس سیا) تحویل بمب‌های خوشه‌ای به عراق را در اولویت قرار داد، زیرا این سلاح را مناسب‌ترین و کارآمدترین سلاح برای در هم شکستن امواج انسانی مدافعان ایرانی می‌دانست. به اعتقاد او این بمب‌ها می‌توانست به یک قدرت تصاعدی واقعی و موثر علیه قوای ایرانی تبدیل شود. در واقع این بمبها از لحاظ تکنیکی جز سلاحهای متعارف محسوب می‌شوند، اما در میدان نبرد همانند سلاح‌های نامتعارفی چون سلاح‌های شیمیایی می‌توانند موجب کشتار وسیعی شوند. چنانچه این بمب‌ها درست عمل کنند می‌توانند در وسعتی به اندازه 10 برابر زمین فوتبال هر کسی را کشته یا مجروح کنند. درعمل این بمب‌ها چرخ گوشتهای هوایی هستند وهر چیزی را در سر راه خود خرد می‌کنند.

پیوند ماهواره‌ای آمریکا و عراق

کنت تیمرمن، محقق آمریکایی درباره ماهواره‌های آمریکایی در عراق گفته است: پیوند ماهواره‌ای در صدر موافقت‌های بلاند مدت عراق و آمریکا بود در مورد تحرکات نیروی هوایی ایران نیز اطلاعات با ارزشی در اختیار ارتش عراق قرار می‌گرفت. این اطلاعات را آواکس‌های آمریکایی مستقر در ریاض، به کمک نیروهای آمریکایی از منطقه نبرد جمع‌آوری می‌کردند. در همین خصوص مجتمع پیشرفته پرهزینه‌ای در بغداد ساخته شد تا اطلاعات به طور مستقیم از ماهواره دریافت شده و پردازش بهتری از اطلاعات روی عکس‌ها صورت پذیرد.

سرلشکر وفیق السامرایی در این زمینه در کتاب خود آورده است: این عکس‌ها به گونه‌ای بود که ما به راحتی می‌توانستیم تصاویر سربازانی را که در پادگان‌های ایران در حال آموزش هستند، مشاهده کنیم، حتی کسی که در رژه دست و پایش را به اشتباه حرکت می‌داد در این عکس‌ها مشخص بود. هنگامی که کارخانه‌های سیمان را بررسی می‌کردیم، تعداد کیسه‌هایی را که روی کامیونها قرار داشت به راحتی شمارش می‌کردیم. در عین حال ماهواره‌ها نتایج حملات هوایی و موشکی را نیز گزارش می‌کردند.

کمک‌های شیمیایی و بیولوژیک آمریکا به عراق

شبکه تلویزیونی ای. بی. سی. آمریکا: صدام حسین از یک شبکه آمریکایی به نام آل کولاک در بالتیمور بیش از 500 تن ماده شیمیایی به نام فیودی گلیکول خرید که این ماده به گونه‌ای بود که در صورت مخلوط شدن با اسید کلریدریک به گاز خردل تبدیل می‌شد. شرکت‌های خصوصی آمریکا در دهه 1980 با گرفتن مجوز از طرف وزارت بازرگانی آمریکا نمونه‌هایی از مواد بیولوژیکی و میکروبی را به عراق صادر کرده‌اند که این مواد از نوع ضعیف شده نبودند و قادر به تولید مثل بودند. در میان آنها میکروب سیاه زخم، طاعون و همچنین یک باکتری سمی به نام ستریدیوم باتولینی به چشم می‌خورد.

روحیه جسارت و شهامت نیروهای ایرانی

کنت دمارانش درباره روحیه جسارت و شهامت ایرانی‌ها گفته است: ایرانی‌ها افراد سرسخت خاورمیانه‌اند که وقتی دارای احساسات مذهبی می‌شوند، 2 برابر خطرناک می‌شوند. اکنون شناخت، مطالعه و نبرد با آنها در سطوح مختلف، بیشتر از هر زمان دیگر اهمیت یافته است. در حال حاضر ایرانیان شیعه به خوبی برای مبارزه که همیشه بخش جدایی‌ناپذیر تاریخ، فرهنگ و مذهب آنها بوده است، آماده شده‌اند: «در اردوگاه‌های اسرای ایرانی افرادی را داریم که قاطعانه برای فدا کردن جان خود در راه اعتقادشان آمادگی داشتند. آن منظره منادی جنگ جهانی چهارم بود که ما فقط درک نامشخصی از آن در ذهن داریم. اعتقادات مذهبی این افراد برای سوق دادن آنها به سوی انجام کارهایی که به طرز غیر قابل باوری سخت بودند، نقش بسزایی داشته است.»